یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۲

توصیه‌های استاد فاطمی‌نیا به منبری‌ها/ برخی‌ هیئت‌ها حرکات خارج از عرف دارند

فاطمی‌نیا از اساتید اخلاق می‌گوید: ببینید تعارف نداریم، کف‌گیر ما دارد یواش‌یواش به ته دیگ می‌رسد، در گذشته مجتهدان روی منبر می‌‌‌‌رفتند، اما امروز ... . متأسفانه اخیراً در بعضی‌ هیئت‌ها حرکات خارج از عرف عزاداری انجام می‌گیرد.: در یکی از شب‌های پاییز خبرگزاری فارس مهمان استاد اخلاقی بود که همگان او را به عنوان یک خطیب توانا می‌شناسند، وی در تبریز دیده به جهان گشوده، از همان کودکی تحت تربیت دینی و علمی پدر خود قرار گرفت که پدرش از زمره عارفان الهی بوده است، وی نزدیک به 30 سال نزد مصطفوی تبریزی از عارفان و یکی از شاگردان میرزای قاضی تلمذ کرد و همزمان به دروس حوزوی اشتغال داشت، پس از رحلت استادش در حضور بزرگانی همچون حضرات آیات محمدتقی آملی، بهاءالدینی، بهجت، علامه طباطبایی و محمدحسن الهی طباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)، که بیشترشان شاگردان آیت‌الله سیدعلی قاضی بودند، کسب فیض کرد.

تخصص این استاد اخلاق در علم رجال و عرفان نظری و عملی کم‌نظیر است، شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، کتاب سه جلدی «نکته‌ها از گفته‌ها» و فرهنگ انتظار از جمله تألیفات وی است. گاهی در سخنرانی‌های استاد سیدعبدالله فاطمی‌نیا می‌بینیم که گریزی کوتاه و لطیف می‌زند، اما زود از مطلب رد می‌شود.


جمله‌ای از زیارت اربعین که فصل الخطاب جلسات عزاداری حسینی است

*استاد به عنوان نخستین سؤال بفرمایید در جلسات عزاداری حسینی در تکایا، هیئات، مساجد و حسینیه‌ها سخنران و مداح باید چه اصولی را رعایت کنند؟
-ما شیعیان هنگامی که می‌خواهیم عزاداری کنیم، اول باید یک جمله از زیارت اربعین سیدالشهدا(ع) را به خاطر بیاوریم، ممکن است بگویند چرا زیارت اربعین! اربعین که بعد از عاشوراست، می‌گوییم که در زیارت اربعین هدف سیدالشهدا(ع) از این نهضت را به دست می‌آوریم، در آن قسمت از زیارت اربعین که زائر خطاب به خداوند می‌گوید: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ»؛ امام حسین(ع) جان خود را در راه تو داد؛ تا بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانی و سرگردانی (در وادی) گمراهی برهاند، توجه کنید که نهضت سید‌الشهدا(ع) یک نهضت علمی بوده است.
بنابراین بر همین اساس به جوانان عرض می‌کنم که هر کجا دانش و علم دیدید، بدانید نماینده امام حسین(ع) است و هر کجا جهل را در هر عرصه‌ای دیدید، بدانید نماینده یزید است، پس از این فراز زیارت اربعین پیداست که امام حسین(ع) برای اینکه مردم را از نادانی برهاند، خون خود را در راه خدا داد تا بندگان خدا را از نادانی برهاند.


چرا مجالس حسینی با شکوه برگزار می‌شود

بنابراین در ایام محرم در تکایا و هیئات که می‌‌توانیم به راحتی در این 10 روز مردم را جمع کنیم و جمعیت‌هایی را به وجود بیاوریم، در حالی که در شرایط عادی جمع کردن مردم در یک راهپیمایی با هماهنگی انجام می‌شود، برای عزاداری امام حسین(ع) چنین هماهنگی لازم نیست، این تنها مختص شیعه است و این به این دلیل است که سلطان عشق بر آن‌ها حکمرانی می‌کند، اکنون در روز عاشورا در تمام جهان دسته‌جات عزاداری که نمونه‌ای از تعظیم‌ شعائر الهی است، راه می‌افتد و این فقط عنایت سلطان عشق است، زیرا در روایت آمده است: «إِنَ‏ لِقَتْلِ‏ الْحُسَیْنِ‏ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»، بی‌تردید در شهادت حسین، حرارتی در دل‌های مؤمنین است که هرگز سرد نمی‌شود.
حالا که چنین فرصتی در ایام پیش آمد، باید منبری در این دهه چه کار کند؟ چه بگویم من! خدمت شما عرض شود که خداوند إن‌شاء‌الله به آن‌ها توفیق دهد، همین منبری‌ها باید قصد قربت کنند که در سخنرانی‌های خودشان مطلبی را به مردم بگویند که در هدف ابا‌‌عبدالله(ع) باشد تا معرفت و آگاهی مردم زیاد شود، مداح هم باید این کار را انجام دهد، زیرا کسب معرفت برای عزادار لازم است.

فلسفه گریه کردن بر ثارالله از زبان شاعر عرب

 حالا یک عده آدم‌ روشنفکر هستند که می‌گویند که برای چی گریه کنیم، فلسفه گریه برای امام حسین(ع) چی هست؟ خب جواب این سؤال آسان است، خدا رحمت کند «ابن اعثم کوفی» شاعر عرب را که خیلی مشهور است، در چند بیت به خوبی فلسفه گریه برای امام حسین(ع) را بیان می‌کند و می‌گوید:

«یابن النبی المصطفی
 یابن الولی المرتضی
 یابن البتون الزاکیه
تبکیک عینی لا
 لاجل مثوبه
لکنها عینی لاجلک باکیه»

 ای فرزند مصطفی/ای فرزند علی/ای فرزند نسل پاک

چشم من بر تو برای ثواب گریه نمی‌کند/ بلکه چشمم به خاطر تو گریه می‌کند
امام حسین(ع) آن قدر عظمت دارد که ظلم بر او یعنی ظلم بر بزرگی و انسانیت و این گریه دارد.


پس عزاداری باید باشد، خدا روح امام(ره) را شاد کند، امام(ره) واقعاً کلماتش عرشی بود که فرمودند:‌ «محرم و صفر را زنده نگه دارید که ما هر چه داریم از محرم و صفر است»، بنابراین در ماه محرم هنگامی که در مجلس عزای امام حسین(ع) جمع می‌شوند و مطالب دینی و مذهبی را می‌گویند، منتها آن را ضایع نکنند، مثلاً در گذشته هیئت‌هایی در تهران مداح محور بود، یک روزی که از خیابان گذر می‌کردم، روی پلاکاردی دیدم که اسم 10 مداح را نوشته- الحمد‌الله همه آن‌ها هم به مکه مشرف شدند و لقب حاجی را داشتند- در گوشه‌ای از آن به خط ریز اسم سخنران را نوشته بودند!

در گذشته مجتهدان روی منبر می‌رفتند اما امروز.../ توصیه آیت‌الله بهجت برای محتوای سخنرانی

آقا! ببینید تعارف نداریم، کفگیر ما دارد یواش یواش به ته دیگ می‌رسد، در گذشته مجتهدان روی منبر می‌‌‌‌روند، اما امروز ...
آیت‌الله بهجت رحمت‌ الله علیه درباره محتوای سخنرانی در جلسات عزاداری اشاره داشتند که منبری‌ها از نهج‌البلاغه بگویند، بنده دیدم که ایشان درست می‌گویند، ولی اگر بخواهیم نهج‌البلاغه را برای مردم شرح بدهیم، شاید همه مردم متوجه نکات و ظرایف آن نشوند و باید بر اساس عقول مردم با آن‌ها سخن گفت، سخنرانان می‌توانند یک جمله از نهج‌البلاغه، مقداری از قرآن کریم یا فرازهایی از دعای عرفه را محور صحبت‌های خود قرار دهند، در کنار این موارد روضه‌ای هم باشد، یعنی صحبت خشک تنها نباشد.

سخن باید زیبا باشد نه خشک، تعارف که ندارد!

توجه داشته باشیم که اگر کلام به زیبایی بالا بیاید و گفته شود، چه مقدار می‌تواند جذاب باشد، پس اگر سخنران بخواهد حقایق عالم را سخت و عاری از هر گونه استعاره‌های ظاهری و معنوی مطرح کند، این نمی‌شود، نگاه کنید قرآن مجید تعابیر را به بهترین شکل و قالب‌ بیان کرده است، اگر قرآن به این زیبایی نبود، آیا می‌توانست قلوب را تسخیر کند، با اینکه عرب‌ها اهل شعر و شاعری بودند و در این رابطه از تخصص بالایی هم برخوردار بودند و از شعر گفتن هم لذت می‌بردند، وقتی قرآن به میان آن‌ها آمد، شعر در سایه قرار گرفت و این نشان از ایجاز معنایی قرآن دارد، بنابراین باید به تبعیت از قرآن و نهج‌البلاغه با مردم سخن بگوییم و توجه داشته باشیم که سخنانمان زیبایی داشته باشد و خشک نباشد، تعارف که ندارد!



توصیه‌های استاد فاطمی‌نیا برای منبری‌ها/ غفلتی که درباره خوراک معنوی هیئات می‌شود

در یک جمع‌بندی برای اهل منبر عرض کنم که دعای عرفه- یک عمر مطلب از دعای عرفه بگویند باز تمام نمی‌شود- قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه را ملاک قرار دهند.
این تجربه کسی است که 50 سال منبر رفته است، در ایام محرم شرح دعای عرفه 10 روز از رادیو معارف پخش شد، بعد از این مدت رادیو با من تماس گرفت که مردم خواستار پخش دوباره این برنامه شده‌اند، ما هم دوباره مطالعه کردیم و شرح دعای عرفه دو ماه تمام روی آنتن رفت، این را گفتم برای اینکه بگویم مردم ما چقدر تشنه معارف هستند، همان گونه که ثامن الحجج امام رضا(ع) می‌فرماید: «فَإِنَّ النَّاسَ لَو عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبِعُونَا»، اگر مردم زیبایی‌های سخنان ما را می‌شناختند، بی‌شک از ما پیروی می‌کردند، حال در برخی از مجالس آش، شله‌زرد، شربت و پلو می‌دهند کار درستی هم هست خدا هم قبول کند، اما می‌خواهم بگویم علاوه بر این‌ها باید به فکر معرفت و آگاهی مردم هم بود.

در بعضی‌ از هیئات حرکات خارج از عرف عزاداری انجام می‌دهند

در مجلسی بود که جوانان زیادی که تعدادشان به چند هزار نفر می‌رسید، حضور داشتم من آنجا سخنران نبودم، ولی به صاحب مجلس گفتم که باید برای آن‌ها خوراک معنوی تهیه کنید، چرا که این‌ها محتوا می‌خواهند.
البته این را بگویم امان از دست برخی مداحان که مراعات نمی‌کنند! مداح نباید با فعل و حرکتش خدایی نکرده شأن اهل بیت(ع) را پایین بیاورد، بنده با این مخالف هستم، اینکه مداح می‌خواهند مردم گریه ‌کنند، واقعاً خوب است، ولی اخیراً چند تا فیلم به من نشان دادند که در بعضی‌ از هیئت‌ها حرکات خارج از عرف عزاداری انجام می‌دهند.


* آیا این نوع حرکات در مراسم عزای ائمه معصومین(ع) اشکال شرعی‌ ندارد؟
ـ اشکال شرعی یک بحثی است، چرا بعضی موارد ممکن است به عنوان اولیه حرام نباشد، ببینید اگر یک روحانی یک ساندویچ بلند در خیابان بخورد و راه برود، می‌گویند خلاف مروت است نه اینکه حرام باشد.

مراسم عزاداری امام حسین(ع) باید با عظمت اقامه شود

در اسلام به برخی رفتار و کردارها می‌گویند خلاف مروت است، می‌گویند مگس نجس نیست، ولی اگر در استکان چایی بیفتد، حال آدم را برهم می‌زند و کسی دیگر در آن استکان چایی نمی‌خورد، حالا اولاً احکام همیشه بر موضوعات بار می‌شود، اگر به فقیهی بگوییم این مایعی را که هر کس بخورد، مست می‌شود، خب آن فقیه هم می‌گوید نجس است!
چرا؟! چون احکام بر موضوعات بار می‌شود، اگر الان از منظر موضوع شناسی رقص حساب شود، آقا! مورد تأمل است، اینکه واقعاً بالا و پایین می‌پرند از نظر شرعی رقص حساب می‌شود یا نه! خب! ممکن است بگویند یک شور است، آنچه در عرب هم مشاهده می‌شود، حکم فقهی را باید مرجع بگوید و ما در  مقام استدلال نیستیم، با این وجود باز هم تأکید می‌کنم مراسم عزاداری امام حسین(ع) باید به صورت رسمی و با عظمت اقامه شود.

مداحان حداقل یکبار «نفس المهموم» حاج شیخ عباس قمی را بخوانند

* در گذشته مداحان شاعر داشتند؟
-بله! بعضی از آن‌ها شاعر بودند و برخی هم از شعرا مدد می‌گرفتند، اکنون نیز حداقل باید این امر محقق شود، البته در ادامه بحث بگویم که برخی مداحان نباید چیزهایی را بگویند که در کربلا اتفاق نیفتاده است، این درست نیست، این عزیزان حداقل یک بار «نفس المهموم» حاج شیخ عباس قمی که به فارسی ترجمه شده است را مرور کنند و ببینید چه اتفاقی در حادثه عاشورا روی داده است.


امروز مقتل‌خوانی متأسفانه کم است/ واجب نیست مصیبت را مکشوف کنند

*استاد فاطمی‌نیا به نظر شما مقتل‌خوانی در مجلس عزای امام حسین(ع) فراموش نشده است؟
-‌بله! اکنون مقتل‌خوانی نداریم، البته همان طور که گفتم نباید کل حادثه عاشورا بی‌پرده گفته شود تا مگر حالی در مجلس ایجاد شود، بنده قبلاً‌ هم این موضوع را مطرح کرده بودم و در این زمینه دشمن هم پیدا کردم، چرا بعضی از مداحان مصیبت‌ها را خیلی بی‌پرده می‌خوانند، البته اگر در روز عاشورا یک دو جمله مقتضای شرایط و جمعیت گفته شود تا مردم گریه کنند، ایرادی ندارد، زیرا روز عاشورا استثناء است.
جواب این است که ببینید این چیزهایی که برای مردم گفته شده مانند شهادت طفل شیرخواره درست است، اگر اینها گفته نمی‌شد ما هیچ کدام دل به دریا می‌زدیم! اکنون با این آگاهی آمدیم که این طفل رضیع در دستان پدرش شهید شد، حالا واجب نیست ‌این مصیبت را مکشوف کنید.
بله! مقتل خوانی که شما گفتید، متأسفانه کم است، باید یک نفر را موظف کنند، بنشیند، چند تا حدیث بخواند و توضیح دهد، به زبان هم مسلط باشد، زیرا مقتل خواندن کار آسانی نیست، میان مقاتل، مقتل «نفس مهموم» شیخ عباس قمی با جزئیات بیان شده است، را نمی‌توانم همه را به زبان بیاورم، اکنون در برخی نوحه‌خوانی‌ها مرسوم شده است که شأن ائمه را پایین می‌آورند و توهین می‌کنند، در اینکه ائمه اطهار مورد ظلم قرار گرفته‌اند، شکی نیست، شما در زیارتنامه‌های ائمه دقت کنید از حضرات با تعابیر زیبا یاد می‌شود، بله! ‌می‌توان ظلم را در قالب دیگری مطرح کرد، توجه فرمودید!

شیوه آیت‌الله غروی اصفهانی برای ذکر مصیبت طفل‌ شیرخواره

مرحوم آیت‌الله غروی اصفهانی-ایشان راضی نبودند که کمپانی گفته شود- وقتی می‌خواهند ذکر مصیبت طفل شیرخواره را بیان کند، به گونه‌ای مطرح می‌کند که سنگ گریه می‌کند، ولی واقعه را شرح نداده است، بلکه از زبان مادرش روضه را می‌خواند،  به هر حال منظور بنده این نیست که ظلم‌ها را انکار کنیم، بلکه باید این ظلم‌ها و ستم‌ها در تعابیر دیگر بیان شود.
بله!‌ مکتب سید‌الشهدا(ع) مکتب معرفت، آگاهی و پیشرفت روحی است، من باید در این مکتب بفهمم که چه مواردی را باید یاد بگیرم، بنده به عنوان یک نفر گوینده که 50 سال تجربه منبر رفتن را دارم، عرض می‌کنم، محور سخنرانی در مجالس عزاداری باید قرآن، نهج‌البلاغه، دعای عرفه و زیارت اربعین باشد، شما از این بهتر کجا می‌توانید پیدا ‌کنید!


باید دانشکده دارالتبلیغ تأسیس شود/هر کس از راه می‌رسد به منبر نرود

* استاد به نظر شما حوزه علمیه نباید در تربیت سخنور و خطیب بیش از بیش فعال‌تر شود؟
ـ من به شما بگویم 20 سال پیش خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودم، چند نفر از اهل علم هم حضور داشتند، یقین دارم آقا با این عزم راسخی که در این موضوع دارند، شاید موانعی برایشان به وجود آمده است، معظم‌له با ناراحتی فرمودند: آقا باید یک دانشگاه تبلیغ تأسیس شود که هر کس از راه برسد به منبر نرود،- من که کسی نیستم- ایشان آقایی فرمودند و در آن جمعیت به من فرمودند: در آن رابطه با شما ارتباط خواهم گرفت، من هم گفتم منتظر امر شما هستم، حالا خیلی از آن زمان گذشته است، من می‌دانم آقا از این فکر بیرون نیامده است، بلکه مانعی بوده که نشده است، خلاصه مطلب اینکه ایشان خیلی با ناراحتی ‌فرمودند: هر کس از راه می‌رسه منبری می‌شود، بله!‌ واقعیتی است و باید دانشکده دارالتبلیغ تأسیس شود.

نظر پدر استاد فاطمی‌نیا درباره دانش اهل منبر

یادم هست که پدرم می‌گفت: منبری باید در حد اجتهاد باشد، ‌وی حرف بی‌ربطی هم نزده است، بی‌تعارف این مطلب را می‌گویم، عمر ما که دارد تمام می‌شود! ببینید قرآن به زبان عربی نازل شده «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا» و اهل بیت(ع) هم زبانشان عربی بوده است، منتها بعضی از این منبری‌ها زبان عربی‌شان هنوز کامل نشده است.
مثلاً یک منبری در یک مجلسی درباره یک لغت معنی متضادی کرد، در لغت عرب کلمه‌ای به نام «فرط» داریم که به معنی کاروان پیش رفته و جلو رفتن است، ‌همان گونه که پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: ‌«فإنّی فرط على الحوض وأنتم واردون علیّ الحوض» من در رسیدن به حوض کوثر بر شما پیشى مى‌گیرم و شما در آنجا بر من وارد مى‌شوید یا در زیارت اهل قبور می‌خوانیم: «السّلامُ عَلی أهْلِ الدَّیارِ مِنَ الْمُؤمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ أنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَاِنّا بِکُمْ اِنْ شاءَاللهُ لاحِقونَ»؛ سلام بر مردان و زنان مؤمن و مسلمان ساکن این دیار شما از پیش رفتگان مایید و ما نیز به خواست خداوند به شما ملحق خواهیم شد.

سخنران نباید برای اینکه مردم را به گریه وا دارند، دست و پا بزنند/ گریه دست خداست

حال این سخنران این کلمه را افراط و ضد اعتدال معنی کرده بود! واقعاً بعضی‌ها در لغت لَنگ هستند یا یک روز آقایی در منبر که جمعیت زیادی نشسته بودند، آیه قرآن را غلط خواند و غلط معنا کرد و بعد پایین آمد، به او گفتم: چرا این طوری گفتی! گفت: درست می‌گویید اشتباه معنی کردم،‌ خدا پدرش را بیامرزد که گفت راست می‌گویی!
باز تأکید می‌کنم مداح یا سخنران نباید برای اینکه مردم را به گریه وا دارند، دست و پا بزنند و از هر کجا مایه بگذارند، در حالی که گریه دست خداست! خلاصه عرایضم این است که سخنرانان مطالب را کوتاه بگویند، اطاله نکنند تا مردم از جلسات سخنرانی زده شوند.


نام رقیه بنت الحسین در یکی از کتاب انساب قرن ششم آمده است

*در رابطه با وجود دختر سه ساله امام حسین(ع) و صحبت‌هایی که از جانب شما مطرح شده برای ما کمی توضیح می‌دهید؟
-سخنانی را از جانب بنده در مورد طفل سه ساله اباعبدالله(ع) نقل کردند، که من منکر این طفل سه ساله بوده‌ام، خدا نمی‌گذرد، بنده روی منبر گفتم ما روی این دختر سه ساله امام حسین(ع) نام نمی‌گذاریم، اگر بگوییم نامش رقیه است، کسی که دو تا کتاب مقتل خوانده باشد، می‌آید مچ ما را می‌گیرد که ما رقیه بنت ‌الحسین نداریم، بنده گفتم که اسم این نازدانه را نمی‌دانیم، چی هست، شاید رقیه بوده است که مردم آن منطقه هم رقیه می‌گویند.
اتفاقاً یک مژده‌ای به شما بدهم، بعد از مدت‌ها در یک کتاب انساب قرن ششم هجری دیدم که اتفاقاً امام حسین(ع) رقیه‌ هم داشته است، پس در اینکه امام حسین(ع) یک دختر بچه سه ساله دارد، شکی در آن نیست، البته من راه‌های دیگر برای اثبات این نازدانه دارم، ولی بر روی منبر گفتنی نیست، اینکه در زمان قدیم در آنجا کرامتی دیده شده است که یکی از بزرگان نقل کرده بود،‌ قصد داشتم به سوریه سفر کنیم- خدا به حق حضرت زهرا(س) شرشان را به خودشان برگرداند، نابودشان کند و آرامش در سوریه برقرار شود- تا این مرد شامی را پیدا کنم، چه بسا مرحوم شده باشد، ولی گفتند که اولادش هستند.
غرض از این صحبت‌ها اینکه که یک دختر سه ساله امام حسین(ع) در دمشق آنجا هست، حال سر اسم دعوا نکنید، حالا رقیه بوده یا نبوده، مهم نیست، اینکه آن ملعون آن رفتار را با این طفل سه ساله داشته که در اثر کثرت گریه و بی‌قراری در خرابه شام جان به جان آفرین تسلیم کرد، همه اینها درست است و در کتاب «کامل» بهایی هم آمده است.

هدف قیام سیدالشهدا(ع) به روایت عالم سنی/ دو هجرتی که تاریخ کل بشریت را عوض کرد

*استاد به عنوان آخرین سؤال بفرمایید هدف امام حسین(ع) از قیامش و شهید شدن در راه خدا چه بود؟
- یک شیخ سنی در این باره کتابی نوشته که واقعاً عجیب است، نکته‌ای عرض می‌کنم که ما در علم ادب نکته‌ای به نام خلاصه نویسی داریم، خلاصه نویسی فنی است، اینکه یک سخنرانی در چند جمله سخنانش را جا بدهد بسیار هنر می‌خواهد، این شیخ مصری سنی که در فلسفه نهضت اباعبدالله(ع) کتابی تقریباً ۶۰۰ صفحه‌ای نوشته است.
حالا یک نفر که 600 صفحه کتاب بنویسد و بگوید که این را خلاصه نویسی کن تا آنجا که می‌توانی خلاصه کن، چقدر می‌تواند خلاصه کند؟ اگر 600 صفحه 50 صفحه بشود، خیلی عالی است، ولی اگر خیلی هنرمند باشد، می‌تواند در 20 صفحه خلاصه کند، من خودم سال‌ها قبل می‌خواستم کتابی را خلاصه‌نویسی کنم، دیدم واقعاً خیلی سخت است؛ پوست آدم کنده می‌شود،‌ حالا باورتان نمی‌شود بگویم این شیخ 600 صفحه را در سه سطر و نیم خلاصه‌نویسی کرده که خیلی تماشایی است.
یعنی جان کلام در نهضت فلسفه امام حسین(ع) را این عالم سنی این چنین بیان می‌کند: در دنیا دو هجرت بود که سرنوشت بشر را عوض کرد، «الهجرت اولی لمحمد(ص)»، هجرت اول پیغمبر اکرم(ص) بود، ما در نحو یک کان ناقصه داریم یک کان تامه، کان تامه به معنی وقوع است و این فرد، کان تامه را استفاده می‌کند، یعنی می‌گوید هدف هجرت پیامبر اکرم(ص) چه بوده است؟ هدف ساختمان اسلامی و بالا رفتن کاخ اسلام بوده است.
اما یک هجرت دیگر هم بود و آن هجرت دوم، هجرت امام حسین(ع) بود که «کانت لمحافظه الاسلام»، آن هجرت برای بنا بود و این برای مقاومت، امام حسین(ع) آمد که از ساخته جدش را محافظت کند، خود حضرت فرمود آمده‌ام تا دین جدم را تجدید کنم، پس اگر نهضت امام حسین(ع) نبود، یک لااله‌‌الاالله باقی نمی‌ماند.











جمعه، آذر ۲۹، ۱۳۹۲

زیباکلام در گلستان- هسته ای ، روحانی ، مجلس و آمریکا ستیزی

آینده مذاکرات را خوشبینانه و مثبت میبینم / انتخاباتهای آینده حزبی خواهد بود
صادق زیباکلام با تاکید بر اینکه آینده مذاکرات را خوش‌بینانه و مثبت می‌بینم، گفت: انتخابات آینده حزبی خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، صادقزیباکلام در حاشیه برگزاری مراسم تقدیر از نلسون ماندلا در گرگان در نشست با خبرنگاران در خصوص منشور حقوق شهروندی که توسط دولت اعتدال و امید عنوان شده، اظهار داشت: من معتقدم که مهمتر از مفاد منشور این است که امکان تحقق جامعه مدنی و آزادی دموکراتیک در جامعه چقدر است، چون شرایط سیاسی است که اینها را تصمیمگیری می کند.
وی به بیان مثالی پرداخت و گفت: آیا قانونی داریم که بر اساس آن گفته شده باشد که کسی که در دانشگاههای ایران می‌خواهد درس بخواند، اعم از دانشگاه خصوصی یا دولتی باید طرفدار دولت باشد؟ نه.
زیبا کلام بیان کرد: ولی ما صدها دانشجوی ستارهدار داریم که به چه دلیلی اینها ستارهدار شدند و حسب کدام قانون اجازه ادامه تحصیل ندارند، آیا فرض بر اینکه در ستاد تبلیغاتی بودید یا در راهپیمایی غیرقانونی شرکت داشتید حسب کدام قانون از تحصیل محروم میشوید؟
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سوال من حتی در انتصاب معاونان و یا مدیران اجرایی و معاون وزیر یا استاندار باید به تائید وزارت اطلاعات برسد حسب کدام قانون است؟ و من فکر میکنم که مهمتر از هر منشوری و قانون اساسی این است که حاکمیت و اصحاب قدرت چقدر خود را موظف به رعایت قانون میدانند؟
زیباکلام تاکید کرد: بنابر این در منشور حقوق شهروندی خیلی مطالب خوبی نوشته شده باشد، اما سوال این است که آیا امور بر اساس آنچه که در قانون اساسی آمده است انجام میشود که منشور حقوق شهروندی را هم به آن اضافه کنیم؟
وی متذکر شد: به نظر من اهمیت التزام حاکمیت به قانون بیشتر از این است که در مفاد منشور حقوق شهروندی چه نوشته شده است.
اصلاحطلبان از روحانی حمایت میکنند / دو سوم مجلس آینده اصلاحطلبان هستند
این فعال سیاسی در خصوص وضعیت اصلاح‌طلبان و چه باید کرد آنها گفت: اصلاح طلبان از آقای روحانی حمایت میکنند و این حمایتها از انتخابات شروع شد و همه ما میدانیم که اگر حمایت اصلاحطلبان نبود بعید بود، آقای روحانی انتخاب شود.
زیباکلام افزود: خوشبختانه از پس از انتخابات هم اگر چه برخی کدورتها و دلخوریها از طرف اصلاحطلبان بهخصوص در عزل و نصبها وجود داشته، اما در مجموع روابط بسیار مطلوب بوده است.
وی گفت: من معتقدم اگر این روابط خوبی که بین دولت و اصلاحطلبان وجود دارد، ادامه پیدا کند و اگر اصولگرایان منصفانه انتخابات را برگزار کنند و از دوپینگ شورای نگهبان استفاده نکنند و نامزدهای اصلاحطلب را رد صلاحیت نکنند، معتقدم که اصلاحطلبان در انتخابات اسفند سال 1394 حداقل دو سوم مجلس شورای اسلامی را از آن خودشان خواهند کرد.
زیبا کلام بیان کرد: البته مقصود من اصلاحطلبان و کسانی که با دولت همکاری میکنند و با آقای روحانی همکاری میکنند است و همان ائتلافی که 24 خرداد اتفاق افتاد، اگر مورد رد صلاحیت قرار نگیرند به راحتی دو سوم مجلس را از آن خود خواهند کرد.
وی متذکر شد: من در دولت آقای هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدینژاد هیچ پست و سمتی نداشتهام و بر خلاف تصور برخیها در این دولت هم هیچ پستی ندارم.
زیباکلام اظهار داشت: من همانند دختری هستم که افراد حاضرند با من دوست شوند ولی کسی نمی‌خواهد با من ازدواج کند.
وی ادامه داد: دلیلش هم واضح است، برای اینکه من فکر و عقیده خودم را دارم و به عنوان مثال علیرغم حمایت شدیدی که از آقای روحانی کرده و خواهم کرد و به اندازه موهای سرم برای آقای روحانی مسافرت کردم، اما فاصلهام را با دولت آقای روحانی حفظ کردهام.
زیباکلام عنوان کرد: من در گزارش صد روزه آقای روحانی از وی انتقاد کردم و گفتم اصلا خوب نبوده است و یا در خصوص اینکه وی هیچ اقدامی به نظر نمیرسد که برای زندانیهای سیاسی انجام دهند، من با این روند مشکل دارم.
وی گفت: اما مهم‌ترین مسئله و دغدغه برای آقای روحانی مذاکرات هستهای و خارج کردن کشور از این طلسم و بحران هستهای است و اگر از این تونل به سلامتی خارج شویم و اگر ببینیم وی همچنان نسبت به مسئله زندانیهای سیاسی باری به هر جهت برخورد کنند به طور طبیعی انتقاد خواهم کرد.
هاشمی به آمریکاستیزی اعتقاد ندارد
زیباکلام ابراز داشت: فعال سیاسی در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص اینکه شما در برههای منتقد آقای رفسنجانی بودهاید و در عین حال نیز از ایشان دفاع کردهاید، خاطرنشان کرد: اگر از هاشمی دفاع کردم و تاکید هم میکنم بسیار محکم هم دفاع کردم، به این دلیل بود که مواضع وی را قبول دارم.
وی متذکر شد: اما برای من این موضوع نسبی است و همواره گفتهام که آقای هاشمی نلسون ماندلا یا مصدق و یا بازرگان نیست و معالذالک از وی دفاع میکنم.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: این هم به این دلیل است که ما در شرایطی زندگی نمیکنیم که بتوانم با افرادی هم‌تزاز او قیاسش کنم.
وی تصریح کرد: یک نکته مهم در خصوص آقای هاشمی رفسنجانی این است که تاریخ زندگی هاشمی نشان می دهد که هرچه از زندگیاش میگذرد، افکار و عقایدش دچار تحولاتی شده است.
زیباکلام گفت: در دورهای از زمان و بهخصوص در اوایل پیروزی انقلاب همه از جمله آقای هاشمی آمریکا ستیز بودهاند، ولی معتقدیم بسیاری از ما بنا به دلایلی تغییر کردیم، از جمله آقای هاشمی رفسنجانی که معتقدم بیش از سه دهه است که وی به این جمعبندی رسیده است که مرگ بر آمریکا به جز اینکه تیشه به ریشه منافع انقلاب زده باشد حاصل دیگری نداشته است.
زیباکلام بیان کرد: موضعگیریهای هاشمی رفسنجانی نشان میدهد که وی دیگر موضع مرگ بر آمریکا ندارد.
وی تاکید کرد: دلیل اینکه من از وی حمایت میکنم، این است که وی را تنها چهره و شخصیت از رهبران تراز اول انقلاب دیدهام که میخواهد اقتصاد جمهوری اسلامی را به اقتصاد آزاد تبدیل کند.
تنها اصلاحطلبی نیستم که از آقای روحانی حمایت میکنم
وی در پاسخ به این سوال که آیا دفاع شما از آقای روحانی را هم میتواند به پای منتصب دانستن این دولت به آقای هاشمی رفسنجانی دانست، گفت: بله و نه.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: سیاستهای آقای روحانی هم طوری بوده که ما اصلاحطلبان ایرادی در آن ندیدهایم.
وی در خصوص آمریکاستیزی گفت: یک مسلمان موظف است که نماز بخواند و روزه بگیرد و مشروب نخورد و تکالیف شرعی را انجام دهد.
زیباکلام گفت: سوال من این است که آیا یک مسلمان موظف است که بگوید مرگ بر آمریکا و ما با آمریکا بستیزیم؟
وی افزود: بیاییم از منظر دینی به آن نگاه کنیم و اگر مرحوم امام و مقام معظم رهبری قائل به این هستند که ما باید آمریکا ستیزی کنیم، سوال این است که آیا این یک حکم شرعی یا دینی است؟
زیباکلام بیان کرد: اگر اینگونه باشد که علیالقائده به مقلدان ایشان واجب میشود و خود مقام معظم رهبری بارها و بارها گفتهاند که در خصوص مسائل سیاسی افراد مختلف می‌توانند انتقاد کنند و نظر دهند.
وی تاکید کرد: بنابراین مقصودم از این حرفها این است که اگر کسی بگوید که آمریکاستیزی در ایران بیش از 30 سال تیشه به ریشه منافع ملی زده است، به نظر من قانونی را نقص نکرده است، اما میتوانید یقه صادق زیبا کلام را بگیرید و بگویید توضیح دهید که این ادعا یعنی چه.
زیباکلام ابراز داشت: آینده مذاکرات را بسیار زیاد خوشبینانه و مثبت میبینم و معتقدم که در ایران و غرب عزم جدی برای برون‌رفت از این جریان به‌وجود آمده است.
وی تاکید کرد: البته در غرب و آمریکا کسانی که واقعا خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی ایران هستند، به شدت از این موضوع دلخور هستند و برو رفت ایران از این تحریمها یعنی اینکه ایران بقاء پیدا کرده است و میتوانم بفهمم چرا نتانیاهو از این موضوع ناراحت است.
زیباکلام متذکر شد: بنابر این تمام کسانی که درد نظام را دارند و آینده نظام برای آنها مهم است، از حل مسئله هستهای استقبال میکنند.
وی تاکید کرد: من معتقدم صد در صد مشکلات ما در حوزه اقتصاد ناشی از تحریمها است.
موضوع هستهای یک موضوع تخصصی است / موضوع هستهای توجیه اقتصادی ندارد
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال خبرنگار فارس در خصوص اظهارنظر مشاور رئیس جمهور که رانندگان تاکسی درباره موضوع هستهای نظر ندهند، اظهار داشت: معتقدم آقای سریعالقلم همانند بسیاری از اندیشمندان این جامعه درد توسعه ایران را دارد.
وی ادامه داد: اما به نظر من این اظهارنظر وی بسیار درست است، زیرا موضوع هستهای یک موضوع تخصصی است.
زیباکلام اضافه کرد: اما نکتهای که به من ارتباط پیدا میکند، این است که آقای احمدینژاد در سال 1384 سیاست هستهای ایران را عوض کرد، در حالی که سیاست اصلاحطلبان کجدار و مریض بود.
وی افزود: زیرا سیاست اصلاحطلبان این بود که دنیا را در برابر ایران به واسطه هستهای قرار ندهیم و تغییر این سیاست توسط آقای احمدی‎‎نژاد همراه با بیانی بود که گفته بود کسانی که این سیاست را پیش میبردند، خیانت کردهاند.
زیباکلام خاطرنشان کرد: من معتقدم به واسطه مخالفت غربیها و آمریکاییها با فعالیت هستهای ما، نفس مسئله هستهای هیچ وقت مورد تجزیه و تحلیل ما قرار نگرفت.
وی افزود: من معتقدم که اساسا بحث هستهای ما به هیچوجه توجیه اقتصادی ندارد و اگر اقتصاد را ملاک و معیار بگیریم، از اول رفتن به سمت هستهای اشتباه بوده است.
وی ادامه داد: ما میخواهیم اورانیوم غنی شده برای نیروگاه بوشهر و نیروگاههای دیگر تامین کنیم، پس این اورانیوم غنی شده چه هزینهای دارد؟
زیبا کلام گفت: این اورانیومی که به نیروگاهها برده میشود و از آن برق به دست میآوریم چه میزان برق برای ما تولید میکند که این همه هزینه برایش پرداخت میکنیم؟ آیا میخواهیم دوباره هزینهاش را از مصرف‌کننده بگیریم یا دولت میخواهد هزینهاش را بدهد؟ آیا این توجیه اقتصادی دارد؟ که من معتقدم خیر توجیه اقتصادی ندارد.
وی ادامه داد: ما یا اساسا نمی‌رفتیم به دنبال هستهای یا به شکلی میرفتیم که دنیا را روبروی خودمان قرار ندهیم؛ این کاری بود که اصولگرایان انجام دادند.
زیبا کلام در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص اینکه برای آینده چه باید کرد، گفت: من معتقدم جلوی ضرر را از هرجا بگیریم، منفعت است و به اعتقاد من باید برنامه هستهای خودمان را محدود کنیم، نه به خاطر اینکه غربی‌ها میگویند، بلکه به این دلیل که منافع ملی ما این را میگوید.
وی افزود: غربیها نگران این هستند که ما سلاح هستهای تولید نکنیم و هر قدر که ما بگوییم که ما سلاح هستهای نمیخواهیم، آنها میگویند شما تکنولوژی را در اختیار دارید که هر زمان که بخواهید، میتوانید سلاح هستهای تولید کنید.
زیباکلام با طرح این سوال که غربیهای چرا نگران ما هستند، خاطرنشان کرد: پاسخ این سوال به بغض و کینه به نظام و انقلاب بر نمیگردد، بلکه پاسخ این سوال این است که ما تنها کشوری هستیم که رسما و علنی گفتهایم که میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم.
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا فکر میکنید این روند اشتباه است، گفت: بله اشتباه است.
وی اضافه کرد: چون چه کسی این رسالت را به ما داده است که ما باید اسرائیل را نابود کنیم؟ آیا اتحادیه عرب این را گفتهاند؟ فلسطینیها؟ سازمان ملل؟
این فعال سیاسی تصریح کرد: زمانی که اعراب و فلسطینیها اعتقاد به نابودی اسرائیل ندارند و به این معتقد هستند که یک کشور فلسطینی در کنار اسرائیل اعتقاد دارد که من هم این اعتقاد را دارم؛ این نابودی اسرائیل که از بخشی از جوهره جمهوری اسلامی ایران آمده است، بر چه اساسی است.
انتخاباتهای آینده حزبی خواهد بود
این منتقد سیاسی در خصوص آینده احزاب و تشکلهای سیاسی اظهار داشت: خیلیها میگویند ما ایرانی‌ها اهل کارهای دسته جمعی نیستیم و ذاتا تکرو هستیم و احزاب در ایران سوابق خوبی ندارند و وابسته به شرق و غرب بودهاند و فقط در زمان انتخابات به صورت مقطعی ظاهر میشوند، ولی به نظر من هیچکدام اینها دلیل دور ماندن احزاب و تشکلهای سیاسی نیستند و به نظر من در مجموع حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بیشترین مانع را بر تحقق حزب و فعالیت حزبی به‌وجود آورده است.
زیباکلام بیان کرد: در کل در ایران چه قبل و بعد از انقلاب حکومتها آماده پذیرایی احزاب و تشکلهای سیاسی که مستقل باشند، نبوده و نیستند و احزاب و تشکلهایی که همسو با حکومت هستند، بیشتر ظهور پیدا میکنند.
وی ادامه داد: اما اینکه در آینده چه خواهد شد، من هیچ تردیدی ندارم که در آینده احزاب در ایران هم همانند تمام جوامع توسعه‌یافته شکل خواهند گرفت و انتخابات آینده ما در مجلس و ریاست جمهوری به طور قطع حزبی خواهد بود که در آن احزاب نیرومند تعیین‌کننده خواهند بود.