پنجشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۰

آیا مولوی کفر گفته است

كفرياتي واضح از كتاب مثنوي مولوي






رزم علي بن ابيطالب - عليه السلام - با عَمْرو بن عَبدُوَد:




« اندرآ اكنون كه رَستي از خطر **** سنگ بودي كيميا كَردت گُهر

رسته‌اي از كفر و خارستان او **** چون گلي بشكفته در بُستان هو

تو مني و من تواَم اي مُحتشم **** تو علي بودي علي را چون كُشم» (1)




* در جنگ خندق آنگاه كه پرچمدار كفر، «عمرو بن عبدود» خندق را پشت سر نهاده و با نعره‌هاي خود از سپاه اسلام مبارز مي‌طلبيد، كسي از مهاجر و انصار جرأت مقابله با او را پيدا نكرد. در آن هنگام حيدر كرار خواستار نبرد با او شد. رسول اكرم، علي مرتضي - عليه السلام - را براي رفتن به ميدان نبرد آماده كرد و فرمود:


خدايا امروز تمام ايمان به مصاف تمام كفر مي‌رود. علي را ياري كن كه اگر علي كشته شود تا روز قيامت كسي تو را بندگي نخواهد كرد.

علي عليه السلام به ميدان رفت و پس از مقدماتي، با ضربتي سرنوشت‌ساز كتف و سر «عمرو» را از تن جدا كرد و با گفتن تكبير، پيروزي حق را به سپاه اسلام مژده داد. و همه شنيدند كه زبان گوياي خدا، محمد مصطفي - صلي الله عليه و آله – فرمود:


يك ضربت امير در نبرد خندق، از پرستش جن و انس تا روز قيامت برتر است.

كشته شدن «عمرو» به دست سيدالاوصياء، علي مرتضي - عليه السلام- از افتخارات جاودانه اسلام و مسلمانان است. مخالفان سرسخت و كينه توز اول مظلوم عالم كه تحمل شنيدن فضائل مولانا اميرمؤمنان علي - عليه السلام - را نداشته و ندارند، همواره كوشيدند و در تلاشند تا فضيلتي از يگانه امير عالم باقي نماند مگر آنكه در آن خدشه وارد كرده و تحريفش كنند.

داستان سراسر دروغ «از علي آموز اخلاص عمل» از همان قماش است. مولويِ دربند وحدت وجود و شيفته و شيداي اصحاب سقيفه و فرمانبردار بي‌چون و چراي ابليس، داستان ساختگي خود را تا آنجا پيش مي‌برد كه در پايان نبرد، علي - عليه السلام - از كشتن «عمرو» صرفنظر كرده و مي‌گويد:


«تو مني و من تواَم اي مُحتشم **** تو علي بودي علي را چون كُشم»

آري، به خدا سوگند تاكنون از هيچ كافر و ملحدي جز مولوي نشنيده‌ايم كه حقيقت ايمان، نفْسِ نفيس پيامبر خاتم، ولي‌الله الاعظم، يعسوب‌الدين، اميرالمؤمنين علي - عليه السلام - را با جرثومه‌ي كثافت و ناپاكي يكي بداند، كه در اين شعر، قول پيامبر خدا را تكذيب كرده و ظلمت و نور را يكي دانسته است.

* من كه مي‌گم خدا دشمنان اميرالمؤمنين رو لعنت كنه. هر كي مي‌خواد باشه.

* يادمه از دوران جوونيم، هر وقت شعر «از علي آموز اخلاص عمل» رو مي‌خوندم، ناراحت مي‌شدم. برام باوركردني نبود. نمي‌دونستم اصل قصه مولوي دروغه. ولي پيش خودم مي‌گفتم: اميرالمؤمنيني كه با آب دهان كافري غضبناك مي‌شه، چرا وقتي به خونه‌ي همسرش حمله كردند و اون حوادثي كه همتون مي‌دونيد پيش اومد، اونجا چرا غضبناك نشد؟!! بعدها ياد گرفتم كه علي - عليه‌السلام - معصومه و خشم و غضبش، خشم و غضب خداست. اونوقت خيالم راحت شد.

* شما رو به خدا اين حرفا رو به اونايي بگيد كه صبح تا شب سنگ مولوي رو به سينه مي‌زنن و افتخارشون اينه كه حافظ اشعارش هستند. خيال مي‌كنن كه حافظ وحي خداوندي هستن...!!!

* محمد بلخي قائل به وحدت وجود است و همه چيز را خدا مي‌داند. در منطق او تفاوتي ميان علي - عليه السلام - و «عمرو بن عبدود» نيست، همچنان كه در داستان حضرت موسي - عليه السلام - و فرعون مي گويد:

«موسي‌اي با موسي در جنگ شد»

و در آن داستان نيز موساي پيامبر و فرعون را يكي مي‌داند. و بر همين اساس است كه داستان علي - عليه السلام - را به «عُمر» و داستان «عُمر» را به علي - عليه السلام - نسبت مي‌دهد.

اين عقيده ي كفرآميز در ماجراي گفتگوي حضرت امير با قاتلش – ابن ملجم مرادي – نيز تكرار شده است، آنجا كه مي گويد:

هیچ بغضی نیست در جانم ز تو **** زآنکه این را من نمی‌دانم ز تو
آلت حقی تو فاعــل دست حق **** چون زنم بر آلت حق طعن و دق
غم مــــخور جانا شفیع تو منم **** مـــــالک روحم نه مملوک تنم

* قربونت برم آقا اميرالمؤمنين. چقدر مظلومي. راسته كه اول مظلوم عالمي. آقاجون دوستدارانت شعر «از علي آموز اخلاص عمل» رو زمزمه مي‌كنن. اونا براش سر و دست مي‌شكنن. همه‌شون غافلند. همه‌شون يادشون رفته كه شما مطهّر و معصوميد. شما هواي نفس نداريد. شما يك آن از خدا غافل نمي‌شيد. آقاجون شما بهتر مي‌دونيد كه اين شاعر «عليه ما عليه»، مرشد خودشو خيلي خيلي بالاتر از شما مي‌دونه. و براي هم مَسلكان خودش چه كرامت‌ها و چه فضيلت‌هايي نقل مي‌كنه. دهانش پر از آتيش باشه هر كي به شما حرفي رو نسبت بده. خدا عذابشو زياد كنه...

* اميدواريم پس از اين هرگز شاهد شعر «از علي آموز اخلاص عمل» در كتاب‌هاي ادبيات فارسي مقاطع مختلف تحصيلي نباشيم و جامعه‌ي اسلامي ما از بدآموزي‌ها در امان باشد.

* حالا كه مولوي سفت و سخت طرفدار وحدت وجوده و در داستان حضرت علي و «عمرو» گفته: «تو مني و من تواَم»، و در داستان حضرت موسي و فرعون گفته: «موسي اي با موسي در جنگ شد»، به همون دليل ما مي‌تونيم بگيم: سگي، ابلهي، حرامزاده اي گفته:


«بشنو از ني چون حكايت مي‌كند»

زيرا اگر همه در وجود يكسانند و پيامبر الوالعزم و برگزيده‌اي چون حضرت موسي با فرعوني كه خودشو پروردگار مردم مي‌دونه و در برابر خدا طغيان كرده يكسان باشه، يكسان بودن شاعر با هر موجودي سهل‌تر و پذيرفتني‌تره. و اين طور حرف زدن از نظر شاعر هيچ اشكالي نداره. اگه اون حرفا حقه، اينم كه ما مي‌گيم حقه. اگه اينكه ما مي‌گيم حق نيست، اون حرفا هم هيچ كدوم حق نيستن و شاعر جَفَنگ گفته.

* ما توي كتاب‌ها اينطور ياد گرفته و باور كرده بوديم كه شاعر مي‌خواسته بگويد حضرت علي - عليه‌السلام - پس از فرو بردن خشم، دشمنش را كشته و اين مفهوم براي همه‌ي ما قطعي بود. ولي نمي‌دانستيم كه در پايان مثنوي مزبور، حضرت از كشتن «عمرو» منصرف مي‌شود و كسي چنين چيزي را از قول مولوي براي ما نگفته بود.

* من چندتا سوال دارم، از كي بپرسم؟!!


آيا كساني كه در كلاس‌هاي درس و يا بر روي منابر از مولوي مي‌گويند اين نكته‌ها را مي‌دانند؟

آيا براي ارشاد و هدايت مردم مي‌شود به قول هر كافر و ستمگري استناد كرد؟

آيا مولوي حقيقتي را گفته كه اولياي دين از گفتن آن خودداري كرده‌اند؟

آيا ترويج مولوي ترويج كفر و نفاق و شرك و ابتذال نيست؟

آيا دفاع از مولوي يه مساله‌ي سازمان يافته توسط فراماسونرها نيست؟! (2)

-----------------------------------------------------------------------------------------------
(1) جواب گفتن اميرالمومنين كه سبب افكندن شمشير از دست چه بود در آن حالت، مثنوي معنوي، نسخه‌ي رينولد نيكلسون، ص 164، ابيات 3905 تا 3907

(2) اشاره به انتخاب سال 2007 ميلادي به عنوان سال جهاني مولانا از سوي سازمان بين المللي يونسكو.
-----------------------------------------------------------------------------------------------
منبع: وبلاگ حرفاي ب ي ر ب ط (http://harfayebirabt.blogfa.com)

دوشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۰

اهمیت فرستادن صلوات با عجل فرجهم



رایج شدن صلوات با «عجل فرجهم» در مجامع عمومی برآوردن خواسته امام عصر(عج) از شیعیان و لبیك به دعوت آن حضرت است كه در توقیع شریف فرمود:
« برای تعجیل فرج بسیار دعا كنید كه این فرج خود شماست»(بحارالانوار, جلد 53, ص183)


صلوات
در اهمیت گفتن «عجل فرجهم» بعد از صلوات

یكی از عوامل صالحی كه شایسته یك شخص منتظر می باشد گفتن «عجل فرجهم» پس از صلوات است و در عین سادگی و سرعت از بلندترین گام ها در جهت سرعت بخشیدن به ظهور آن حضرت است و از كاری ترین ضربات بر پشت شیطان لعین بوده و او را خرد خواهد نمود و خود موجب:
ایجاد یكپارچگی در جهت وفای به عهد با امام عصر(عج)
موجب دوری شیطان از شیعیان
موجب صف آرایی شیعیان به عنوان لشگر حق در برابر شیاطین
پرداخت اجر رسول مكرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله)
اظهار محبت به مغز و نور آل محمد(صلی الله علیه وآله) یعنی حضرت ولیعصر (عج) مداومت به گفتن «عجل فرجهم» چه فردی و چه اجتماعی باعث توجه امام عصر(عج) به انسان خواهد بود زیرا اظهار محبت موجب اظهار محبت متقابل آن حضرت خواهد شد، البته فرستادن صلوات با «عجل فرجهم» باید همانند نماز با توجه كامل باشد تا مورد رضایت و قبول حضرت حق قرار گیرد.
صلوات با «عجل فرجهم» باید با صدای بلند و رسا گفته شود تا پشت شیطان و شیطان صفتان بلرزد و در روایت است كه موجب خروج نفاق از دل انسان می شود.
مطمئناً رایج شدن صلوات با «عجل فرجهم» در مجامع عمومی برآوردن خواسته امام عصر(عج) از شیعیان و لبیك به دعوت آن حضرت است كه در توقیع شریف فرمود:
« برای تعجیل فرج بسیار دعا كنید كه این فرج خود شماست» (بحارالانوار, جلد 53, ص183)


امام صادق (علیه السلام): دعا در چهار وقت مستجاب می شود: در نماز وتر(قنوت نمازوتر) ، بعد از دمیدن سپیده دم ، بعد از اذان ظهر ، بعد از مغرب

كسی كه می خواهد برای فرج امام عصر(عج) دعا كنداگرتوجه به حقیقت داشته باشد خواهد دانست كه صلوات فرستادن در حقیقت دعا كردن برای فرج آن حضرت است. صلوات چنانكه در روایات ذكر شده به معنی نزول رحمت پروردگار بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) است و رحمت پروردگار بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) در عالم دنیا با ظهور حضرت بقیه الله ارواحنا فداه آشكار شده و روشنایی می دهد و با ظهور آن حضرت است كه بر جهانیان فضیلت محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) یعنی خدایا آن رحمت مخصوص خود بر محمد و آل محمد (یعنی حكومت جهانی آن را ) برسان ما وقتی صلوات می فرستیم از خدای تعالی می خواهیم بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمتی را نازل فرماید كه ظهور آن را به همراه داشته باشد و به واسطه این رحمت كره خاكی ما را از تاریكی, جهل و دوری از معنویت و انسانیت بدر آمده و به عظمت و فضیلت محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) پی برده و به وسیله آنان به زندگی دست یابد چرا كه اكنون در مردگی بسر می برد.

امام زمان
دعا برای ظهور امام زمان (عج)

بهترین اوقات دعا كردن برای امام زمان(عج):
امام صادق(علیه السلام) فرمود در چهار زمان و ساعت بكوشید برای دعا كردن:
هنگام وزیدن بادها ، هنگام از بین رفتن سایه ها ، هنگام باریدن باران ، هنگامی كه اولین قطره از خون شهید بر زمین می افتد. بدانید كه در این وقت درهای آسمان گشوده می شود .«مكارم اخلاق»
امام صادق (علیه السلام): دعا در چهار وقت مستجاب می شود:
در نماز وتر(قنوت نماز وتر) ، بعد از دمیدن سپیده دم ، بعد از اذان ظهر ، بعد از مغرب .«مكارم اخلاق»

صلوات فرستادن

امام صادق(علیه السلام) فرمود: آنگاه بر محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) صلوات بفرست و بعد از دعا برای فرج حوائج شخصی خود را بخواه كه چنین دعایی مورد اجابت قرار خواهد گرفت.

دیدار با امام عصر(عج)

دیدار با امام زمان(عج) مربوط به مرحوم حاج محمد علی فشندی تهرانی كه یكی از اخیار و صالحین بوده و در زمان ما اتفاق افتاده است:
در مسجد جمكران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم می آمدم دیدم آقایی نورانی داخل صحن شد و قصد دارند طرف مسجد بروند گفتم این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد پس از آنكه ظرف آب را پس داد گفتم آقا شما دعا كنیدو فرج امام زمان(عج) را از خدا بخواهید. فرمود:
شیعیان ما به اندازه آب خوردنی مارا نمی خواهند اگر بخواهند دعا می كنند و فرج می رسد.(شیفتگان حضرت مهدی(عج) جلد اول)
دعا برای فرج موجب استجابت دعاهای شخص دعا كننده برای خودش است

بعضی از فوائد دعا برای فرج حضرت ولی عصر(عج)

دعا برای فرج موحب فرج خواهد شد
موجب زیاد شدن نعمتهای پروردگار می گردد.
سبب ناراحتی و اضطراب شدید شیطان می شود.
موجب نجات از فتنه های آخرالزمان می گردد.
دعا برای آن حضرت موجب دعا كردن متقابل امام عصر(عج) برای دعا كننده است.
دعا برای فرج موجب استجابت دعاهای شخص دعا كننده برای خودش است.
دعا برای فرج اداء اجر رسالت پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) است.
موجب آمرزیده شدن گناهان می شود.
دعا برای فرج انشا الله تعالی موجب تشرف به محضر مقدس حضرت بقیه الله (عج) در خواب یا بیداری می شود.
دعا كننده اگر قبل از ظهور آن حضرت از دنیا برود می تواند برای یاری آن حضرت در وقت ظهور به دنیا باز گردد.
دعا برای فرج وفا نمودن به عهد و پیمان با پروردگار و ائمه هدی(علیه السلام) است.
دعا كننده برای فرج به ثوابهای احسان به والدین حقیقی می رسد.
دعا كننده برای فرج به ارزشهایی كه برای رعایت كننده امانت مقرر شده است خواهد رسید.
موجب كامل شدن ایمان می شود.
پس بیاد امام زمان(عج) محبوب دل شیعیان و امید دل مستضعفان و حامی ستمدیدگان در هر زمان با صلوات بر محمد و آل محمد و گفتن جمله عجل فرجهم تعجیل فرج ذخیره الهی را از درگاه ایزد منان خواهیم خواست. «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

موجب خوشحالی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میگردد. دعا برای فرج موجب طول عمر انسان می گردد.
دعا كننده برای فرج را ائمه هدی(علیه السلام) به خوبی و رستگاری خواهند شناخت.
خداوند متعال او را در عبادت یاری می نماید.
شفاعت او را در حق هفتاد هزار گنهكار خواهند پذیرفت.
دعا برای فرج موجب درخشش بیشتر نور معرفت امام زمان(عج) در قلب انسان می شود.

آنچه مهم است اینكه:

نسل حاضر خصوصا شیعیان به واسطه فراموش نمودن امام زمان(عج) به بلای عظیم محرومیت از آن حضرت مبتلا شده اند، مانند سرزمینی كه در گذشته از بی آبی خشك شده و تبدیل به شوره زار گردیده است اگر نسل های قبل از این زمین را بی آب رها كردند، نسل حاضر نیز همان برنامه را ادامه داده و اقدامی برای آبیاری دلهای خشكیده و تشنه كه از دوری آب حیات یعنی امام زمان(عج) شكاف برداشته ننموده است پس اگر نسل حاضر از پیر و جوان, زن و مرد خصوصاً جوانهای تشنه لب ما كه شیفته معنویات هستند ولی كسی نیست به آنها آب زلال محبت امام زمان ارواحنا فداه را بچشاند بپا نخیزند و یاد امام زمان(عج) را  در این دوران زنده و با آن حضرت خود را آشنا نكنند در این بلای عظیم همچنان باقی خواهند ماند.
پس بیاد امام زمان(عج) محبوب دل شیعیان و امید دل مستضعفان و حامی ستمدیدگان در هر زمان با صلوات بر محمد و آل محمد و گفتن جمله عجل فرجهم تعجیل فرج ذخیره الهی را از درگاه ایزد منان خواهیم خواست.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

جمعه، آذر ۲۵، ۱۳۹۰

اثبات علمی حضور فیزیکی امام زمان‌(عج) در چند مکان‌ در آن واحد

آیت‌الله زابلی در نشست «چرا باید از امام مهدی گفت» مطرح کرد؛
اثبات علمی حضور فیزیکی امام زمان‌(عج) در چند مکان‌ در آن واحد
خبرگزاری فارس: استاد اخلاق حوزه علمیه با اشاره به انکار حضور امام عصر(عج) در همه جا از سوی دشمنان، در دلایل تبیین علمی حضور فیزیکی امام زمان (عج) در چند مکان‌ در آن واحد، به نظریه‌های «هایزنبرگ» و «لورنس» از شاگردان انیشتین استناد کرد.
خبرگزاری فارس: اثبات علمی حضور فیزیکی امام زمان‌(عج) در چند مکان‌ در آن واحد
آیت‌الله سید محمدحسین حسینی زابلی از اساتید اخلاق حوزه و دانشگاه و کارشناس مهدویت
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیت‌الله سید محمدحسین حسینی زابلی از اساتید اخلاق حوزه و دانشگاه و کارشناس مهدویت در نخستین نشست از سلسله نشست‌های فرهنگ مهدوی با عنوان «چرا باید از امام مهدی گفت» با اشاره به اینکه نماز دارای ظاهر و باطنی است، «ولایت» را رکن باطنی نماز دانست و تصریح کرد:
نماز یعنی ولایت امیرالمومنین علیه‌السلام، یعنی ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که ائمه معصومین در همه حالات خویش در اقامه نماز بودند، از این جهت است که می‌گوییم «السلام علیک حین تصلی» چرا که تمام افعال ائمه بر نماز استوار بوده است.


وی با اشاره به اینکه برخی با استناد به آیه «إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ» در خصوص مقامات معنوی و اوصاف خاص ائمه مصومین علیهم‌السلام شبهه می‌کنند، افزود: پیامبر و امامان در ظاهر مانند بشر هستند، اما در باطن فوق بشر هستند، همایشی در هفته وحدت برگزار شد که در این همایش عبدالرحمن محمود از آفریقا روایتی را نقل کرد مبنی بر این که؛ عربی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت «ای پیامبر بهترین صحابی شما چه کسی است»، پیغمبر (ص) فرمودند «اولی»، بعد عرب پرسید «بعد از او چه کسی؟»، فرمود «دومی، سومی، طلحه، زبیر و سعد بن وقاص»، عربی رو به پیامبر کرد و گفت « چرا از علی سخنی نمی‌گویید؟»، رسول اکرم(ص) فرمود «گفتید، بهترین اصحابم چه کسانی هستند، از جان، نفس و قلبم نپرسید که بگویم علی جان و قلبم است».


وی با اشاره به اینکه اگر صفاتی برای پیامبر(ص) ثابت شود، برای دیگر حضرات معصومین و امام زمان (عج) هم ثابت شده است، ادامه داد: پیامبر(ص) نیامده بود که خودش را معرفی کند، آمده بود که خدا را به مردم معرفی کند و آنها را به عبودیت رب سوق دهد، رسول خاتم (ص) خودش را در اعلی‌ مرتبه عبودیت ذکر کرده است، امام حسین علیه السلام که در برابر انبوه دشمنان و در ملاء عام نماز را اقامه می‌کند، از این جهت است که حجت را بر مردم تمام کند، چرا که آنها آمده‌اند، مردم را به عبودیت سوق دهند.


آیت الله زابلی با بیان شجاعت‌های «مسلم‌بن عوسجه» که در دفاع از ولایت برای اقامه نماز اباعبدالله‌الحسین (ع) خودش را سپر بلا قرار داد، ابراز داشت: او در آخرین لحظات به حبیب بن مظاهر وصیت می‌کند که تا پای جان دست از دفاع و حمایت از ولایت بر ندارد.


وی با اشاره به صفات حقیقی خدا، آفریده شدن عزرائیل، اسرافیل، جبرئیل و میکایل  و تمام هستی را ناشی از شان و عظمت خداوند دانست و خاطرنشان کرد: امام زمان (عج) نسبت به مردم «ابارحیم»؛ پدری مهربان است، «السلام علیک یا خلیفة الرحمان»، اینکه گفته می‌شود امام زمان(عج) با شمشیر به جنگ زن و بچه، بزرگ و کوچک می‌رود و همه را از دم تیغ می‌گذراند، خائنانه است، امام زمان(عج) در ابتدا خودش را معرفی می‌کند، برخی قبول می‌کنند و برخی به پرداخت جزیه تن می‌دهند، بنابراین شمشیر می‌تواند نماد حرکت باشد.


وی با استفاده از دلایل عقلی اطاعت از خداوند و ائمه معصومین را ثابت کرد و ادامه داد: اگر یک وجودی فراتر از آگاهی، درک، دانش و قدرت باشد، عقل می‌گوید، تبعیت و اطاعت مطلق از چنین فردی لازم است، چون پیامبر(ص) دارای امتیازات مطلق است، پس اطاعت مطلق لازم است و افراد باید بدون هیچ قید و شرطی از او اطاعت داشته باشد، پس  وقتی اطاعت مطلق از خداوند و پیامبر داشتید، از ولی او هم اطاعت باید کرد، خداوند در آیه قرآن می‌فرماید: «أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ»، از اینجا معلوم می‌شود که اولی الامر کسی است که دارای امتیازات مطلق باشد. 


این استاد اخلاق حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دشمنان در نهایت بی‌انصافی حضور امام عصر(عج) در همه جا و حاضر بودن تمام دنیا در پیش روی این حضرت را انکار می‌کنند، اظهار داشت: این در حالی است که «هایزنبرگ» شاگرد «انیشتین» می‌گوید: «حضور شیء واحد در همه جا صفر نیست» و «لورنس» شاگرد دیگرش می‌گوید: «مجموعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، فقط 10 درصدش قابل لمس و مشهود است و اگر کسانی باشند که به آن 90درصد دسترسی داشته باشند، نه تنها زمان و مکان برایشان صفر نیست، بلکه مالک زمان و مکان هستند و می‌توانند در چند جا همزمان حضور داشته باشند».
وی افزود: حال که از حیث علمی نیز ثابت شده آیا این چیزی جز انکار این امر واضح نیست که حضرت در آن واحد در چند جا هستند و بر همه ما نظارت دارند؟ لذا صحب امر همین الان در جامعه حضور فیزیکی دارند.

دوشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۹۰

آثار خاک متبرک کربلا


محرم که می‌آید بوی سوگواری و زنده شدن دل‌ها و جلا یافتن قلب‌ها در صیقل یک مصیبت بزرگ است . مصیبت مردی از خاندان رسول الله (صلی الله علیه وآله) که همو فرمود: بدانید که اجابت دعا زیر گنبد او ، و شفاء در تربت او و امامان از نسل اویند. (1)

کربلا
همه چیز درباره‌ی تربت امام حسین (علیه السلام) و تسبیح خاکی!

تربت امام حسین (علیه السلام)

حضرت امام کاظم (علیه السلام) در ضمن حدیثی فرمودند: ولا تأخذوامن تربتی شیئاً لتبرّکوا به فانّ کلّ تربةٍ لنا مُحّرمةٌ إلا تربة جّدی الحسین بن علی (علیه السلام) فان الله عزّ و جلّ جعل‌ها شفاءً لشیعتنا و اولیا ئنا؛ چیزی از خاک قبر من برندارید تا به آن تبرک جویید چرا که هر خاکی بر ما حرام است جز تربت جدّم حسین (علیه السلام) که خداوند آن را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. (2)
با توجه به این روایت شریف بدست می‌آید که تربت سیدالشهداء (علیه السلام) دارای خاصیت شفا و تبرک جویی است که البته تنها برای شیعیان و دوستان آن حضرت این خاصیت خود را نشان می‌دهد!

آثار خاک قبر سید الشهداء (علیه السلام)

خاک متبرک کربلا آثار و خواصی دارد که از آن جمله‌اند:
1- در نماز، سجده بر تربت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و ثواب نماز را افزایش می‌دهد.
2- خوردن هر نوع خاک حرام است به جز تربت سیدالشهدا که به نیت شفا مقدار اندکی از آن جایز است.
3- برداشتن کام نوزادان با تربت حسینی (علیه السلام) مستحب است.
4- کالایی که به جایی فرستاده می‌شود مستحب است مقداری تربت هم همراه آن بگذارند همانند جهیزیه عروس.
5- بوییدن و بوسیدن و بر چشم مالیدن تربت امام حسین (علیه السلام) مستحب است و حتی دست کشیدن و مالیدن آن بر سایر اعضای بدن ثواب دارد.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: اگر تا یک میل (1800متر) اطراف قبر آن حضرت خاک بردارند، احکام تربت امام حسین (علیه السلام) را دارد. بر این اساس تبرک جستن به خاک تربت امام حسین (علیه السلام) که فوائد و آثار بسیاری برای فرد در دنیا و آخرت دارد، خاک قبر مطهر آن حضرت تا فاصله 1800متری اطراف آن است
6- مستحب است هنگام دفن میت مقداری تربت همراه او گذاشته شود و با حنوط او نیز مخلوط کنند – (حنوط مقداری کافور است که بر جاهای سجده میت می‌گذارند نظیر پیشانی و کف دست‌ها و سر زانوها و نوک انگشتان بزرگ پا) 
با توجه به این موارد و موارد بسیار دیگری که در احادیث و روایات شیعه در تبرک جستن به تربت  امام حسین (علیه السلام)  ذکر شده است می‌توان دریافت که در تمام دوران‌های زندگی از آغاز تا پایان حیات آدمی همراهی او با تربت پاک حسینی (علیه السلام) رمز و نشانه ای است از آن که انسان همواره باید دل در گرو محبت او بسپارد و بس!

تسبیح
تسبیح با تربت امام حسین (علیه السلام)

ذکر گفتن با تسبیحی که از تربت امام حسین (علیه السلام) ساخته شده و حتی همراه داشتن آن مستحب است. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: من کان معه سبحة من طین قبر الحسین (علیه السلام) کتب مسبّحاً و إن لم یسبّح بها؛ هر کس تسبیحی از تربت قبر امام حسین (علیه السلام) همراه داشته باشد تسبیح گو نوشته می‌شود هر چند با آن تسبیح نگوید. (3)

تاریخچه‌ی تسبیح تربت

پس از آن که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) اذکار معروف الله اکبر و الحمدلله و سبحان الله را به دخترشان حضرت زهرا (س) آموختند، ایشان برای شمارش آن اذکار تسبیحی از نخ پشمین ساختند که به آن گره های متعدد زده بودند. پس از شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا در غزوه‌ی احد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) از تربت ایشان تسبیحی ساخته و به نخ کرده بودند و با آن تسبیحات را می‌گفتند. مردم نیز همین گونه عمل کردند. چون امام حسین (علیه السلام) در کربلا به شهادت رسید به خاطر فضیلت فراوان تربت حسینی (علیه السلام) این کار درباره تربت قبر آن امام شهید انجام گرفت.
ذکر گفتن با تسبیحی که از تربت امام حسین (علیه السلام) ساخته شده و حتی همراه داشتن آن مستحب است

شیعه یادش نرود!

امام کاظم (علیه السلام) فرمودند: شیعه ما از 5 چیز بی نیاز نیست: مسواک، شانه، سجاده، تسبیح تربت و انگشتر عقیق.
امام رضا (علیه السلام) نیز فرمودند: هر کس با تسبیح تربت امام حسین (علیه السلام) این ذکر را بگوید: سبحان الله و الحمدلله و لاإله إلاالله و الله اکبر، با هر دانه خداوند برای او 6000  هزار حسنه می‌نویسد و شش هزار گناه از او محو می‌کند و شش هزار درجه او را بالا می‌برد و شش هزار شفاعت برای او می‌نویسد. (4)

خاک تربت امام حسین (علیه السلام) دقیقاً کجاست؟

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: اگر تا یک میل (1800متر) اطراف قبر آن حضرت خاک بردارند، احکام تربت امام حسین (علیه السلام) را دارد.
بر این اساس تبرک جستن به خاک تربت امام حسین (علیه السلام) که فوائد و آثار بسیاری برای فرد در دنیا و آخرت دارد، خاک قبر مطهر آن حضرت تا فاصله 1800متری اطراف آن است.

شبی در یک عبادتگاه مٌهری                 ز یاری با صفا آمد به دستم

چو گل بوییدم و بوسیدم آن را               هنوز از عطر روح افزاش مستم
به او گفتم کدامین خاک پاکی                که دل ای مُهر بر مهر تو بستم
به گفتا تربت پاک حسینم                      که بر دامان احسانش نشستم
کمال هم نشین در من اثر کرد               وگرنه من همان خاکم که هستم (5)




پی نوشت ها :
1- مستدرک الوسائل – ج1 – ص335
2- جامع احادیث الشیعه – ج12 – ص533
3- بحار الانوار – ج83 – ص332
4- بحار الانوار – ج83 – ص334
5- دکتر قاسم رسا – مجموعه‌ی اشعار

سه‌شنبه، آذر ۱۵، ۱۳۹۰

ادّعاى رهبرى و گواهى سنگ

امام سجاد
امام محمّد باقر علیه السّلام حكایت نماید:مدّتى پس از آن كه امام حسین علیه السّلام به شهادت رسید، روزى محمّد بن حنفیّه به حضرت سجّاد، امام زین العابدین علیه السّلام گفت : اى برادرزاده ! تو خوب مى دانى كه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله ، وصایاى امامت را به پدر من امیرالمؤ منین علىّ علیه السّلام تحویل داد و او نیز این امانت الهى را به برادرم امام حسن مجتبى علیه السّلام سپرد و پس از آن هم به امام حسین علیه السّلام داده شد و او در صحراى سوزان كربلاء به شهادت رسید.
و مى دانى كه پدرت وصیّتى درباره امامت نكرده است ، و چون تو جوانى بیش نیستى ؛ پس با من كه عموى تو و هم ردیف پدرت مى باشم ؛ و همچنین از تو بزرگ تر و با تجربه هستم و من عموى تو و هم ردیف پدرت مى باشم و من بزرگ و با تجربه ام .

بنابر این در امر امامت و رهبرى جامعه اسلامى با من نزاع نكن ؛ زیرا كه آن حقّ من خواهد بود.
امام سجّاد علیه السّلام در مقابل او چنین اظهار داشت : اى عمو! رعایت تقواى الهى كن و از خدا بترس و در آنچه حقّ تو نیست ادعّا نكن ، من تو را موعظه مى كنم كه مبادا در ردیف بى خردان باشى .

همانا پدرم امام حسین علیه السّلام پیش از آن كه عازم عراق گردد، با من عهد نمود و وصایاى امامت را به من سپرد و این سلاح حضرت رسول است ، كه نزد من موجود مى باشد.

بنابراین ، آنچه را استحقاق ندارى مدّعى آن مباش كه برایت بسى خطرناك است و مرگ زودرس ، تو را فرا مى گیرد؛ پس بدان كه خداوند متعال وصایت و امامت را تنها در ذریّه امام حسین علیه السّلام قرار داده است .

و چنانچه مایل باشى ، نزد حجرالا سود برویم و از آن شهادت طلبیده و آن را حاكم قرار دهیم .


امام سجّاد علیه السّلام چنین اظهار داشت : اى عمو! رعایت تقواى الهى كن و از خدا بترس و در آنچه حقّ تو نیست ادعّا نكن ، من تو را موعظه مى كنم كه مبادا در ردیف بى خردان باشى 
امام باقر علیه السّلام فرمود: چون محمّد حنفیّه به همراه آن حضرت كنار حجرالا سود آمدند، امام زین العابدین علیه السّلام به محمّد حنفیّه خطاب نمود: تو از خدا بخواه و او را بخوان كه این سنگ به سخن آید. 

پس محمّد حنفیّه هر چه دعا كرد، اثرى ظاهر نگشت ، و بعد از آن امام سجّاد علیه السّلام فرمود: اینك نوبت من است ؛ چون اگر حقّ با تو مى بود جواب مى شنیدیم .

محمّد حنفیّه گفت : اكنون تو از خدا بخواه كه این سنگ شهادت دهد.

سپس امام سجّاد علیه السّلام دعائى را زمزمه نمود و سنگ را مخاطب قرار داد و فرمود: تو را قسم مى دهم به آن كسى كه میثاق پیغمبران و دیگر اوصیاء را در تو قرار داد، شهادت دهى كه امامت و وصایت پس از پدرم امام حسین علیه السّلام حقّ كدام یك از ما دو نفر مى باشد.

ناگهان سنگ به حركت درآمد، به طورى كه نزدیك بود از جاى خود بیرون آید؛ و آن گاه با زبانى فصیح به عربى چنین گفت : خداوندا! من شهادت مى دهم كه وصایت و امامت بعد از حسین ابن علىّ، حقّ پسرش علىّ بن الحسین خواهد بود.


و محمّد بن حنفیّه با مشاهده این چنین معجزه اى ، حقّ را پذیرفت و امامت و ولایت امام سجّاد علیه السّلام را قبول كرد و از او در تمام مسائل و امور اطاعت نمود.( دلائل الامامه 80 ؛ موالید الائمه 4 ؛ نور الابصار 139 ؛ اعیان الشیعه 1/679.)

عاشورا 15 آذر 1390


یکشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۰

درخت چنار خون گریه می کند در روز عاشورا هرسال



فرهیختگان آنلاین: درخت چنار خون‌بار روستای زرآباد الموت همچنان پذیرای گردشگران خارجی و عزاداران حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشوراست.

به گزارش ایسنا، درخت چنار كهن‌سالی در حیاط امامزاده علی‌اصغر در روستای زرآباد الموت در استان قزوین وجود دارد كه به درخت چنار خون‌بار مشهور است. خون‌بار بودن این درخت، قدمت دیرینه‌ای دارد و حتا در زمان شاه‌سلطان حسین صفوی نیز روایت‌هایی از آن مطرح شده است.

در این‌باره، اسدالله بیرانوند ـ مدیركل میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین ـ در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایسنا بیان كرد:‌ در نزدیكی سحرگاه روز عاشورا، صمغی قرمز رنگ شبیه خون از این درخت خارج می‌شود كه آزمایش‌هایی هم روی آن انجام شده است. البته هیچ‌كدام از آزمایش‌ها با وجود مشاهده‌ی تركیبات مشابه خون در این صمغ‌، این مسأله را تأیید نكرده‌اند كه این مایع، به خون انسان مربوط می‌شود.

او با اشاره به قدمت بیش از ۶۰۰ سال دو درخت چناری كه درهم تنیده شده‌اند،‌ افزود:‌ هر سال در روزهای عزاداری ماه محرم، بیش از ۱۰هزار نفر در این محل حضور می‌یابند و امكانات لازم و مهمانسرا نیز برای آن‌ها فراهم می‌شود.

همچنین فاطمه آسیابان‌ها ـ مدیر روابط عمومی این اداره‌ی كل ـ كه دو سال شاهد این ماجرا بوده است، با اشاره به این‌كه مردم معتقدند، اتفاق‌هایی در روز عاشورا برای این درخت رخ می‌دهد، گفت: پس از پایان مراسم عزاداری و سینه‌زنی در روز تاسوعا، جمعیت حاضر در امامزاده، سحرگاه روز عاشورا دور درخت جمع می‌شوند و به خواندن مرثیه و عزاداری می‌پردازند. در این زمان، صمغ قرمز رنگی از برخی شاخه‌های این درخت چنار به آرامی شروع به تراوش می‌كند. این اتفاق تا ظهر روز عاشورا ادامه دارد و پس از آن، این شاخه‌ها خشك می‌شوند.

او بیان كرد: نكته‌ی جالب این است كه این مایع فقط روز عاشورا از درخت خارج می‌شود، یعنی با توجه به متفاوت بودن سال‌های هجری شمسی و هجری قمری، این اتفاق درست در روز دهم ماه محرم رخ می‌دهد.

وی افزود: وجود این درخت كه به یكی از جاذبه‌های گردشگری و مذهبی استان قزوین تبدیل شده است، هر سال در ماه محرم گردشگران زیادی را از كشورهای مسلمان مانند عراق و سوریه و حتا برخی از كشورهای اروپایی به این محل می‌كشاند.





پنجشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۰