بیوگرافی:
كتاب پر برگ تاريخ، در صفحات زرّين خويش، مردان بزرگى را به ما مى نماياند كه زندگى خويش را وقف هدايت بشر نموده و راه نجات انسانها از گرداب فساد و گمراهى از هيچ كوششى فروگذار نكرده اند. مردانى كه زندگى خويش را وقف هدايت بشريت نمودند. پيامبران الهى و اوصياى آنها قافله سالار اين گروهند كه پيشاپيش عالمان وحكيمان متأله گام بر مى دارند.
پيامبران در تاريخ انسانيت مشعلدار آگاهى بوده و در طريق رشد و تعالى روح و روان انسانها و بهسازى اجتماع بشرى، عقلها را و مردم را از تاريكْناى جهل و غفلت به روشناى تفكر و ايمان فرا خواندند و سر خويش را بر اين هدف نهادند. عالمان دين نيز ادامه دهندگان همين راهند و مانند پيامبران خدا، مصمم و قاطع ، گام به عرصه نبرد با جهل و نادانى و فساد و بيدينى مى نهند و مشعل فروزان هدايت را به دست گرفته و راه پيج و خم تاريخ را در برابر ره گمكردگان روشن مى سازند. به راستى آنان مصداق بارز "العلماء ورثة الأنبياء" و "الفقهاء أُمناء الرسل" و "المؤمنون الفقهاء حصون الإسلام" بوده و در راه رساندن پيام رسولان خدا و گسترش آيين خاتم پيامبران، تمام توان خويش را به كار مى گيرند و از رنج و بلا نمى هراسند و در راه انجام وظيفه خطير "بيان احكام حلال وحرام"، فقر و غربت و بيمارى و تبعيد و اسارت و شهادت، آنان را از هدف والاى خود باز نمى دارد.
يكى از فقيهانى كه ساليان دراز به تدريس و تربيت شاگردان، تبليغ معارف دينى، وتحقيق و تأليف و ترجمه كتابهاى ارزنده علمى و خدمات جاودانه اشتغال داشته و دارد، متفكر بزرگ اسلامى و انديشمند سترگ معاصر، فقيه اصولى، مفسر رجالى، متكلّم اديب، و فيلسوف مورخ، حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ جعفر سبحانى دام ظلّه العالى است ، كه در اين مجال كوتاه به گوشه اى از زندگى پربار ايشان اشاره مى كنيم و تفصيل بيشتر را به وقت ديگر وا مى نهيم.
پيامبران در تاريخ انسانيت مشعلدار آگاهى بوده و در طريق رشد و تعالى روح و روان انسانها و بهسازى اجتماع بشرى، عقلها را و مردم را از تاريكْناى جهل و غفلت به روشناى تفكر و ايمان فرا خواندند و سر خويش را بر اين هدف نهادند. عالمان دين نيز ادامه دهندگان همين راهند و مانند پيامبران خدا، مصمم و قاطع ، گام به عرصه نبرد با جهل و نادانى و فساد و بيدينى مى نهند و مشعل فروزان هدايت را به دست گرفته و راه پيج و خم تاريخ را در برابر ره گمكردگان روشن مى سازند. به راستى آنان مصداق بارز "العلماء ورثة الأنبياء" و "الفقهاء أُمناء الرسل" و "المؤمنون الفقهاء حصون الإسلام" بوده و در راه رساندن پيام رسولان خدا و گسترش آيين خاتم پيامبران، تمام توان خويش را به كار مى گيرند و از رنج و بلا نمى هراسند و در راه انجام وظيفه خطير "بيان احكام حلال وحرام"، فقر و غربت و بيمارى و تبعيد و اسارت و شهادت، آنان را از هدف والاى خود باز نمى دارد.
يكى از فقيهانى كه ساليان دراز به تدريس و تربيت شاگردان، تبليغ معارف دينى، وتحقيق و تأليف و ترجمه كتابهاى ارزنده علمى و خدمات جاودانه اشتغال داشته و دارد، متفكر بزرگ اسلامى و انديشمند سترگ معاصر، فقيه اصولى، مفسر رجالى، متكلّم اديب، و فيلسوف مورخ، حضرت آيت الله العظمي حاج شيخ جعفر سبحانى دام ظلّه العالى است ، كه در اين مجال كوتاه به گوشه اى از زندگى پربار ايشان اشاره مى كنيم و تفصيل بيشتر را به وقت ديگر وا مى نهيم.
استاد معظم حضرت آيت اللّه سبحانى در 28 شوال المكرم1347ق(20 فروردين 1308ش) در تبريز در خانواده علم و تقوا و فضيلت ديده به جهان گشود.
پدر بزرگوار ايشان: زاهد وارسته، مرحوم آيت اللّه حاج شيخ محمد حسين سبحانى خيابانى(1)، يكى از عالمان و فقيهان تبريز بود كه بيش از 50 سال به كار تدريس، تأليف، راهنمايى مردمان و پرورش شاگران اشتغال داشت. وى در شب نوزدهم رمضان المبارك 1299ق در تبريز به دنيا آمد و پس از طى دوران كودكى ونوجوانى، به تحصيل علوم دينى روى آورد و فقه و اصول را نزد آيت اللّه حاج سيد ابوالحسن انگجى، فلسفه و كلام و منطق را نزد علاّمه شيخ حسين قراچه داغى، و هيئت و رياضيات و نجوم را در محضر ميرزا على آقا منجم لنكرانى فرا گرفت. سپس در 28 سالگى (1327ق) رهسپار حوزه علميه نجف گرديد و مبانى علمى خويش را نزد علماى بزرگ نجف همچون آيات عظام:
1.آقا سيد محمد كاظم طباطبائى يزدى(م1337ق) صاحب "العروة الوثقى";
2. ملا فتح اللّه شيخ الشريعه اصفهانى(م1339ق)(2) صاحب "افاضة القدير";
3.آقا ضياء الدين عراقى (م1361ق) صاحب "شرح التبصرة"، استوار ساخت و در بيشتر علوم اسلامى مانند: فقه، اصول، تفسير، رجال، كلام، حديث، ادبيات و غيره تبحّر يافت و پس از يازده سال اقامت در آن مهد علم و دانش در سال 1339 ق به وطن خود بازگشت. او از اساطين علمى مقيم عراق و قم مانند آيات عظام: ميرزا محمد تقى شيرازى، سيد محمد فيروز آبادى، حاج سيد ابوالحسن اصفهانى، حاج شيخ عبد الكريم حائرى و... داراى اجازات متعدد روايتى واجتهادى بوده است. برخى از آثار فقهى واصولى وى عبارت است از:
2. ملا فتح اللّه شيخ الشريعه اصفهانى(م1339ق)(2) صاحب "افاضة القدير";
3.آقا ضياء الدين عراقى (م1361ق) صاحب "شرح التبصرة"، استوار ساخت و در بيشتر علوم اسلامى مانند: فقه، اصول، تفسير، رجال، كلام، حديث، ادبيات و غيره تبحّر يافت و پس از يازده سال اقامت در آن مهد علم و دانش در سال 1339 ق به وطن خود بازگشت. او از اساطين علمى مقيم عراق و قم مانند آيات عظام: ميرزا محمد تقى شيرازى، سيد محمد فيروز آبادى، حاج سيد ابوالحسن اصفهانى، حاج شيخ عبد الكريم حائرى و... داراى اجازات متعدد روايتى واجتهادى بوده است. برخى از آثار فقهى واصولى وى عبارت است از:
1 .نخبة الازهار في أحكام الخيار ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
2.كتاب الصلاة ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
3.ارشاد الافاضل إلى مطالب الرسائل (2 جلد).
4.نكت الكفاية(يك جلد).
5.حاشيه بر كتاب الطهارة تأليف شيخ انصارى.
6. توقف الاجتهاد علي علم الرجال.
2.كتاب الصلاة ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
3.ارشاد الافاضل إلى مطالب الرسائل (2 جلد).
4.نكت الكفاية(يك جلد).
5.حاشيه بر كتاب الطهارة تأليف شيخ انصارى.
6. توقف الاجتهاد علي علم الرجال.
7. تعريف البيع ـ تقريرات درس شريعت اصفهانى.
8. تحديد الكرّ و زنا و مساحة
9. حكم ملاقي الشبهة المحصوره
فقيد سعيد پس از عمرى خدمت به دين و بزرگداشت شعائر مذهبى، در سن 93 سالگى به تاريخ 11 شوال المكرم 1392ق در تبريز چشم از جهان فرو بست و پس از يك تشييع با شكوه، پيكر شريفش به قم انتقال يافت و پس از تشييعى مجدّد، در قبرستان ابوحسين به خاك سپرده شد.(3)
آيت اللّه حاج شيخ جعفر سبحانى، پس از فراغت از تحصيلات ابتدايى، در مكتبخانه مرحوم ميرزا محمود فاضل (4) (فرزند فاضل مراغى از شاگردان شيخ اعظم انصارى) به فراگيرى متون ادب پارسى پرداخت و كتابهايى مانند: گلستان، بوستان، تاريخ معجم، نصاب الصبيان، ابواب الجنان و غيره را فراگرفت .سپس در 14 سالگى (1361ق) رهسپار مدرسه علميه طالبيه تبريز گرديد و به آموختن مقدمات علوم و سطوح پرداخت. علوم ادبى را نزد مرحومان: حاج شيخ حسن نحوى و شيخ على اكبر نحوى، و بخشى از مطول، منطق منظومه و شرح لمعه را در محضر علاّمه بزرگوار ميرزا محمد على مدرس خيابانى صاحب ريحانة الأدب (م1373ق) (5) بياموخت و اين همه پنج سال (تا 1365ق) به طول انجاميد.
استاد سبحانى، در آن زمان سخت مشغول تعليم وتعلم (دروس مقدمات) و مباحثه و تأيف بود. يادگار قلمى ايشان از آن زمان (با اينكه نوجوانى 17 ساله بود) دوكتاب است كه هم اينك موجود مى باشد:
1.معيار الفكر (در منطق);
2.مهذب البلاغة(در علم معانى، بيان و بديع).(6)
استاد سبحانى، در آن زمان سخت مشغول تعليم وتعلم (دروس مقدمات) و مباحثه و تأيف بود. يادگار قلمى ايشان از آن زمان (با اينكه نوجوانى 17 ساله بود) دوكتاب است كه هم اينك موجود مى باشد:
1.معيار الفكر (در منطق);
2.مهذب البلاغة(در علم معانى، بيان و بديع).(6)
دگرگونى در آذربايجان و ظهور فرقه دمكرات به رهبرى پيشهور و غلام يحيى(در شهريور 1325ش) و تشكيل حكومت وابسته به شوروى، عرصه را براى تحصيل تنگ كرد و به همين جهت، استاد لازم ديد محيط تحصيل را عوض كرده و رهسپار حوزه علميه قم گردد. لذا در مهرماه 1325 شمسى وارد قم شد و به تكميل سطوح، همت گماشت. باقيمانده فرائد الاُصول (7) را نزد مرحوم آيت اللّه حاج ميرزا محمد مجاهدى تبريزى (1327ـ 1379ق) و آيت اللّه حاج ميرزا احمد كافى (1318ـ1412ق) آموخت و كفاية الاُصول را هم نزد مرحوم آيت اللّه العظمى گلپايگانى (م1414ق) بياموخت.
آيت اللّه سبحانى پس از تكميل سطوح عاليه در 1369ق، به درسهاى خارج فقه و اصول راه يافت و به خوشه چينى از محضر بزرگان زير پرداخت:
1. مرحوم آيت اللّه العظمى بروجردى (1292ـ1380ق) كه در آن روزها مبحث وقت از كتاب صلاة را تدريس مى فرمود.
2. مرحوم آيت اللّه حاج سيد محمد حجت كوهكمرى(1301ـ1372ق) كه در آن زمان تدريس خارج بيع را آغاز كرده بود.
مرحوم آيت اللّه بروجردى، شاگردان خويش را با آراى قدما، فتاواى اهل سنت، و نيز تتبع در اسناد و فهم روايات و ريشه يابى مسائل آشنا مى ساخت و درس مرحوم آيت اللّه حجت نيز، از نظر دسته بندى مطالب و نتيجه گيرى، امتياز خاصى داشت.
3. مرحوم آيت اللّه العظمى امام خمينى (1320ـ1409ق) كه در آن زمان بحث استصحاب را مطرح مى فرمود.(8) معظم له تا پايان دوره اوّل درس اصول حضرت امام، به درس ايشان حاضر گشت آنگاه بر آن شد تا مجموع درسهاى ايشان را به دقت ضبط كند و تحرير نمايد،ه اين كار در ضمن 7 سال (1330ـ 1337ش) انجام گرفت و در همان زمان به چاپ رسيد. امام راحل قدس سرَّه در آغاز كتاب مزبور ـ در تقريظى ـ چنيين نگاشته اند:
الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و لعنة اللّه على أعدائهم أجمعين.
وبعد فممّا منّ اللّه تعالى على هذا العبد اتّفاق صحابة جمّ من الأفاضل و عدّة من الأعلام أيّدهم اللّه تعالى و منهم العالم العلم التقيّ صاحب الفكر الثاقب و النظر الصائب الآغا ميرزا جعفر السبحاني التبريزي وفّقه اللّه تعالى لمرضاته و كثّر اللّه أمثاله و لقد جدّ و اجتهد في تنقيح مباحث الألفاظ من بحث هذا الفقير بحسن سليقته و توضيحها بجودة قريحته فصار بحمد اللّه و له المنة صحيفة كافلة لمهمات المسائل... .
وبعد فممّا منّ اللّه تعالى على هذا العبد اتّفاق صحابة جمّ من الأفاضل و عدّة من الأعلام أيّدهم اللّه تعالى و منهم العالم العلم التقيّ صاحب الفكر الثاقب و النظر الصائب الآغا ميرزا جعفر السبحاني التبريزي وفّقه اللّه تعالى لمرضاته و كثّر اللّه أمثاله و لقد جدّ و اجتهد في تنقيح مباحث الألفاظ من بحث هذا الفقير بحسن سليقته و توضيحها بجودة قريحته فصار بحمد اللّه و له المنة صحيفة كافلة لمهمات المسائل... .
في تاريخ 24 شهر ربيع المولود 1375ق
روح اللّه الموسوي الخميني
روح اللّه الموسوي الخميني
چاپ اين كتاب به وسيله استاد سبحانى مايه شگفتى بود. چه ، در آن زمان 28 بهار بيشتر از عمر وى نمى گذشت و سبك نگارش كتاب هم به عربى شيوا و سليس بود.
حضرت آيت اللّه سبحانى به غير از تحصيل دروس فقه و اصول ، به آموختن فلسفه و كلام و تفسير نيز اشتغال داشت. استاد از دوران نوجوانى به مسائل فكرى و عقلى كشش بسيار زيادى داشت و به شخصيتهاى متفكر و اساتيد منطق و معقول ارجى شايان مى نهاد.
از همين رو در تبريز به محضر مرحوم آيت اللّه حاج سيد محمد بادكوبه اى (م 1390ق) شتافت و از او شرح قواعد العقائد علامه را بياموخت. سپس در حوزه علميه قم مطالعات فلسفى خويش را با شركت در درسهاى منطق و فلسفه حضرت آيت اللّه علاّمه سيد محمد حسين طباطبائى(م1402ق) تكميل نمود و در سالهاى 1328تا 1330 ش شرح منظومه و پس از آن بخش اعظم اسفار را نزد ايشان فرا گرفت و همزمان، در جلسه شبهاى پنجشنبه و جمعه علاّمه طباطبائى (9)، كه در آن فلسفه مادى به نقد كشيده مى شد و نگارش كتاب ارزشمند "اصول فلسفه و روش رئاليسم" و پاورقي آن توسط استاد شهيد آيت اللّه مطهرى حاصل آن جلسات بود، شركت جست و پس از پايان اين دوره به خواست حضرت استاد علاّمه، كتاب اصول فلسفه رابه عربى بازگرداند كه نخستين جلد آن با تقريظ علامه طباطبائى به چاپ رسيد.
حضرت آيت اللّه سبحانى به غير از تحصيل دروس فقه و اصول ، به آموختن فلسفه و كلام و تفسير نيز اشتغال داشت. استاد از دوران نوجوانى به مسائل فكرى و عقلى كشش بسيار زيادى داشت و به شخصيتهاى متفكر و اساتيد منطق و معقول ارجى شايان مى نهاد.
از همين رو در تبريز به محضر مرحوم آيت اللّه حاج سيد محمد بادكوبه اى (م 1390ق) شتافت و از او شرح قواعد العقائد علامه را بياموخت. سپس در حوزه علميه قم مطالعات فلسفى خويش را با شركت در درسهاى منطق و فلسفه حضرت آيت اللّه علاّمه سيد محمد حسين طباطبائى(م1402ق) تكميل نمود و در سالهاى 1328تا 1330 ش شرح منظومه و پس از آن بخش اعظم اسفار را نزد ايشان فرا گرفت و همزمان، در جلسه شبهاى پنجشنبه و جمعه علاّمه طباطبائى (9)، كه در آن فلسفه مادى به نقد كشيده مى شد و نگارش كتاب ارزشمند "اصول فلسفه و روش رئاليسم" و پاورقي آن توسط استاد شهيد آيت اللّه مطهرى حاصل آن جلسات بود، شركت جست و پس از پايان اين دوره به خواست حضرت استاد علاّمه، كتاب اصول فلسفه رابه عربى بازگرداند كه نخستين جلد آن با تقريظ علامه طباطبائى به چاپ رسيد.
استاد معظم، حضرت آيت اللّه سبحانى، از زمان تحصيل (1361ق/1321ش) به تدريس مقدمات مى پرداخت و پس از آنكه به حوزه علميه قم آمد (18سالگى) كار تدريس را ادامه داد و پس از زمانى چند نيز به تدريس سطوح پرداخت. ايشان نزديك به 7 سال مطول، چند دوره معالم و لمعتين، 7 دوره فرائد شيخ انصارى (در 21 سال)، چند دوره مكاسب و كفايه، و پنج مرتبه شرح منظومه (در 10 سال) را تدريس نمود. در سال 1394ق(1354ش) نيز بر اثر اصرار فضلا و طلاب علاقمند حوزه، درس خارج فقه و اصول را تشكيل داد كه تاكنون بحمد اللّه ادامه دارد. درس خارج اصول ايشان يكى از شاخصترين حلقه هاى درسى حوزه به شمار مى رود و از مزاياى آن اين است كه هر روز درس معظم له زير نظر ايشان به چاپ رسيده و بيش از 600 نفر در آن شركت مى نمايند.
استاد معظم تا كنون پنج دوره كامل اصول و هر دوره در 6 سال، تدريس نموده و هم اكنون ششمين دوره آن را پشت سر مى نهد. تقريرات اين درسها بسيار است و يك دوره كامل آن در 4 جلد به نام المحصول في علم الأُصول به قلم آقاي جلالي مازندراني، و ارشاد العقول الي علم الاصول به قلم آقاي محمد حسين الحاج العاملي به چاپ رسيده است . نيز جناب ايشان در طول بيش از 20 سال تدريس منظم خارج فقه، تاكنون مباحث مختلفى را بحث نموده است كه عبارتند از: كتب زكات، حدود، ديات، قضاء، مضاربه (دو بار)، مكاسب محرمه، خيارات، ارث، طلاق، نكاح، خمس و بسيارى از فضلاى حوزه به ضبط افادات استاد پرداخته اند، كه برخى از آنها نيز به چاپ رسيده است. همچنين استاد ساليان درازى كتاب عميق اسفار را براى گروه بسيارى تدريس نموده است كه پاره اى از آنان اكنون خود از اساتيد فلسفه به شمار مى روند. ايشان به غير از تدريس منظم فقه، اصول و فلسفه در حوزه علميه، ساليان دراز به آموزش عقايد، رجال، درايه، تاريخ اسلام و تشيّع، ملل و نحل، تفسير و ادبيات پرداخته و در هريك از آنها آثار مفيد و متعددى را به جامعه اسلامى تقديم نموده است.
استاد سبحانى هماره سر وقت (بدون اندكى تأخير) در جلسه درس حاضر مى شود و با بيانى شمرده و منظم به القاى دروس فقه و اصول و عقايد مى پردازد. ايشان در آغاز، دورنمايى از بحث را ترسيم مى كند و آنگاه به تفصيل، موضوع مورد بحث را توضيح مى دهد. وى به هنگام نقل گفتار صاحب نظران از محققان پيشين تا محققان معاصر، از آنان تكريمى شايان مى كند و در عين حال، با دقت و ژرف نگرى سخن آنان را نقد مى كند. جلسات درس ايشان، بخصوص فقه ـ آميزه اى از پند و اندرز و اخلاق و تاريخ است و به خوبى به اشكالات شاگردان (هر چند سست باشد) گوش فرا داده و با متانت و بردبارى به پاسخ آنان مى پردازد. ايشان در درس بر زيبانويسى و رعايت نكات ادبى و ويرايشى تأكيد فراوان مى نمايد و بسيار مى گويد: اين جا را از اوّل سطر بنويسيد واين مطلب را با رعيات فاصله از مطلب پيشين جدا سازيد. نيز تا مدتى پس از درس، نشسته و براى شنيدن پرسشهاى ديگران و پاسخ بدانها درنگ مى كند. دفاتر شاگردان خود را گرفته و آنان را به بهتر نويسى راهنمايى مى كند و گاهي در روزهاى چهارشنبه به شرح حديثى از ائمّه اطهار سلام اللّه عليهم اجمعين نيز مى پردازد.
استاد برخى از نوشتارهاى شاگردانش در فقه، اصول، كلام و تاريخ را(كه درسهاى او را به نگارش درآورده اند) مطالعه كرده و با تصحيح برخى از مطالب آن، آنها را به دست چاپ سپرده و از اين رهگذر آنان را مورد تشويق قرار مى دهد. استاد در درس فقه به تتبع گفتار فقها و دقت در آنها، تحقيق در رجال سند احاديث و دقت در فهم روايات مى پردازد و در درس اصول با تكيه بر متن "كفاية الاُصول" گفتار اصوليان را به نقد مى كشد. هم اكنون بسيارى از شاگردان فرهيخته ايشان از مدرسين حوزه علميه، مؤلفين كتابهاى اسلامى، اساتيد دانشگاه، قضات دادگاهها، نمايندگان مجلس شوراى اسلامى و ائمّه جمعه و جماعات كشور به شمار مى روند.
در سالهاى 1337و 1338ش خلأ فكرى بر جوانان كشورمان حاكم بود و غالب محلات كشور وابسته به دولت فاسد بودند و كمتر مجله اى بود كه به طور مستقيم وغير مستقيم به تخريب بنيانهاى اخلاقى و فرهنگى نپردازد. از همين رو استاد و گروهى از فضلاى حوزه به رهبري برخي از مراجع وقت همراه با كمك مالي برخي از مؤمنين (10) تصميم گرفتند تا شالوده بناى يك مجله وزين فكرى اسلامى را بريزند، و اينچنين بود كه مجله "درسهايى از مكتب اسلام" تأسيس شد.
روزهاى نخست تصور نمى رفت كه مجله مزبور تا اين اندازه مورد استقبال جامعه مذهبى كشور قرار گيرد، امّا به مرور زمان مجله سراسر ايران را فرا گرفت و در برخى اوقات با تيراژ بيش از صد هزار منتشر گرديد. استاد در اين مجله با نگارش تاريخ اسلام و تفسير قرآن آثار ماندگارى از خويش به يادگار نهاد و هم اكنون نيز صاحب امتياز آن بوده و مجله تحت سرپرستى ايشان به حيات علمى خود ادامه مى دهد.
استاد معظم حضرت آيت اللّه سبحانى از روز نخست در مبارزات حق طلبانه روحانيت بر عليه رژيم فاسد شركت داشت و نامش هماره در ذيل اعلاميه هاى مدرسين حوزه علميه قم ديده مى شد. ايشان پس از پيروزى انقلاب اسلامى (كه ثمره شيرين مجاهدات روحانيت و مردم سملمان ما بود) براى شركت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسى، احساس وظيفه نمود و به امر و ترغيب امام خمينيقدَّس سرَّه از استان آذربايجان شرقى كانديد شد و با آراى بسيار بالاي مردم استان (به عنوان نماينده اوّل) انتخاب شد. در تنظيم قانون اساسى (هم از نظر تعبير و هم از نظر محتوا) تأثير بسزايى داشت و مرحوم آيت اللّه شهيد دكتر بهشتى رسماً از تريبون مجلس از دقت و ژرف نگرى ايشان تقدير به عمل آورد
.
از هنگامى كه پايه مجله مكتب اسلام گذاشته شد، نگارش تفسير قرآن برعهده حضرت آيت اللّه سبحانى قرار گرفت و استاد در طول ساليان متمادى به نگارش تفسير قرآن پرداخت و از اين رهگذر به ترجمه و توضيح سوره هاى :توبه، رعد، فرقان، لقمان، حجرات، حديد، صف و منافقين توفيق يافت. در خور ذكر است كه استاد پس از گذشت زمانى چند به ضرورت تفسير موضوعى قرآن پى برد و به اين نتيجه رسيد كه: قرآن مجيد در موضوعات گوناگون به بحث و بررسى پرداخته است، امّا آيات هر موضوع، در محل واحدى گرد نيامده و چه بسا آيات يك موضوع در سوره هاى مختلف پخش شده است و نتيجه گيرى كلى از آيات قرآنى در باره هر عنوان، در گرو آن است كه آيات در جاى واحدى جمع آورى شود و آنگاه با ملاحظه مجموع آيات، و احياناً با پرتوگيرى از تبيينات حضرات معصومين عليهم السَّلام ، ديدگاه قرآن مشخص شود. البته نخستين كسى كه اين باب را به روى ما و دانشمندان گشود، مرحوم علاّمه مجلسى است كه در كتاب ارزشمند بحار الانوار در هر باب، آيات آن را گرد آورده و به صورت كوتاه (مانند تفسير بيضاوى و يا طبرسى) تفسير نموده است.
استاد در اين راستا به بررسى و تفسير آيات عقايد اسلامى پرداخت و در اين مورد تفسير بى همانند "مفاهيم القرآن" را در 7 جلد به رشته تأليف كشيد، كه از همان زمان انتشار مورد تقدير دانشمندان جهان اسلام قرار گرفت.برخى از كسانى كه بر اين كتاب تقريظ نگاشته اند عبارتند از حضرات آيات: سيد محمد باقر صدر، علاّمه طباطبائي، شيخ محمد تقى شوشترى، محمد جواد مغنيه، سيد مرتضى عسكرى و ديگران.
استاد در اين راستا به بررسى و تفسير آيات عقايد اسلامى پرداخت و در اين مورد تفسير بى همانند "مفاهيم القرآن" را در 7 جلد به رشته تأليف كشيد، كه از همان زمان انتشار مورد تقدير دانشمندان جهان اسلام قرار گرفت.برخى از كسانى كه بر اين كتاب تقريظ نگاشته اند عبارتند از حضرات آيات: سيد محمد باقر صدر، علاّمه طباطبائي، شيخ محمد تقى شوشترى، محمد جواد مغنيه، سيد مرتضى عسكرى و ديگران.
استاد بزرگوار پس از چندى به نياز شديد جامعه فارسى زبان به اين گونه تفاسير آگاه شد و بر آن شد تا با استفاده از كتاب فوق، نخستين تفسير موضوعى قرآن به زبان فارسى را نگارش دهد كه به فضل الهى به نوشتن كتاب "منشور جاويد قرآن"، توفيق يافت كه تاكنون 14 جلد آن در تفسير موضوعات مختلف قرآن مجيد چاپ و منتشر شده است.
از بَدْوِ تأسيس مجله مكتب اسلام، پرسشهاى مختلفى از سوى جوانان و دانشجويان به دفتر مجله مى رسيد كه خواهان پاسخ بودند. لذا ستونى در مجله با نام "پرسش و پاسخ"گشايش يافت كه به سؤالهاى علمى و دينى مردم پاسخ مى داد. جواب اين سؤالها از آغاز بر عهده حضرت آيت اللّه سبحانى و حضرت آيت اللّه مكارم شيرازى بود، كه بعدها در 4 جلد با نام"پرسشها و پاسخها" چاپ و منتشر شد.پس از آن نيز پرسشهشاى گوناگونى از نقاط مختلف كشور و نيز مراكز فرهنگى اسلامى جهان به دست حضرت استاد مى رسيد كه خود باعث بر تأليف كتاب ارزنده "پرسشها و پاسخها" از سوى ايشان شد. هم اينك نيز ايشان به طور مرتب به پاسخگويى مشكلات دينى مردم مى پردازد و شبهه زدايى از اذهان جوانان را يكى از مهمترين وظايف خويش مى داند و معتقد است كه بايد مركزى منظم براى رفع اشكالات دينى مردم به وجود آيد.پرسشهايى كه در اين كتاب پاسخ گفته شده است، بيشتر پرسشهاى كلامى و فلسفى، تاريخى، تفسيرى، اجتماعى مى باشد و خود نوعى دائرة المعارف به شمار مى رود.
پس از انقلاب اسلامى، ضرورت تحول و دگرگونى در برنامه هاى درسى حوزه و دانشگاه بيش از پيش احساس شد و براى رفع نياز طلاب و دانشجويان مراكزى تأسيس گرديد. شوراى مديريت حوزه علميه قم براى پر كردن خلأهاى نظام درسى حوزه به فكر تدوين متون آموزشى در برخى از رشته هاى علوم اسلامى برآمد، و براى اين كار از فكر و انديشه استاد معظم حضرت آيت اللّه سبحانى بهره گرفت. استاد نيز در مدتى در 4 رشته از علوم اسلامى: رجال، عقايد، فرق و مذاهب دست به تأليف كتاب زد، كه به تصديق اهل فن هر يك از آنها در نوع خود بهترين است. در رشته عقايد، كتاب "المحاضرات في الالهيات" را در 4 جلد، و در باب مذاهب اسلامى نيز كتاب وزين "بحوث في الملل والنحل" را در 8 جلد به رشته نگارش درآورد، كه هم اينك همراه دو كتاب ديگر ايشان("كليات في علم الرجال" و "اصول الحديث و أحكامه)" جزو كتابهاى درسى رسمى طلاب و فضلاى حوزه علميه قرار گرفته و چند بار نيز ترجمه و تلخيص گرديده است. كتاب وزين "الالهيات" مبسوطترين و مشروحترين كتاب كلامى است كه به آراى ديروز و امروز متكلمان اسلامى نظر دارد و دقت در كتاب ارجمند "بحوث في الملل و النحل" نشانگر رنج بسيار مؤلف در تدوين اين كتاب است كه با مراجعه به مصادر گوناگون به نگارش عقايد پرداخته و در نوشتن عقايد هر فرقه اى، به كتابهاى خود آنها مراجعه كرده و به نقل قول ديگران اكتفا نكرده است.
مجله وزين آينه پژوهش(11) پيرامون اين مؤسسه عظيم چنين نگاشته است:
"آنان كه در تقسيم سالهاى طولانى تحقيق، سهم زيادى از زمان را در راه دستيابى به مآخذ و منابع سپرى كرده اند همواره مى انديشند كه اگر اين فرصتها از دست نمى رفت چه نتايج سودمندى مى توانست داشته باشد. استاد آيت اللّه جعفر سبحانى كه توفيق داشتند از هيجده سالگى قلم بزنند و در وادى تحقيق و نگارش گام بردارند، در طول 60 سال، گرانى آنچه را كه در دست يافتن به مآخذ و منابع از دست مى رود به خوبى احساس كردند و همواره به تأسيس مركزى ويژه محقّقين و مؤلفين مى انديشيدند كه در آن بتوان بدون طى مراحل دست و پاگير، به مخزن كتابخانه مراجعه مستقيم كرد و به دور از جار و جنجال روزمرّگيها، درسالن مطالعه آن يا اتاقهاى مخصوص مؤلفين و محقّقين به تأليف وتحقيق پرداخت. با پيروزى انقلاب اسلامى ايران زمينه تحقق اين انديشه فراهم شد و با همت بلند و تلاش پيگير ايشان و همراهى جمله اى از فرهنگدوستان نخستين گام يعنى هسته مركزى مؤسسه تعليماتى و تحقيقاتى امام صادق عليه السَّلام در سال 1359 ش تأسيس و در روز عيد غدير افتتاح شد.
اين مؤسسه كه با انگيزه فراهم آوردن كتابخانه اى ويژه براى محقّقين ومؤلفين تأسيس شد، بنابر مقتضيات زمان و احساس نيازهاى اساسى ديگر، مواردى چند را به دستور كار خود افزود كه فشرده آن عبارت است از:
اين مؤسسه كه با انگيزه فراهم آوردن كتابخانه اى ويژه براى محقّقين ومؤلفين تأسيس شد، بنابر مقتضيات زمان و احساس نيازهاى اساسى ديگر، مواردى چند را به دستور كار خود افزود كه فشرده آن عبارت است از:
1. تربيت و آموزش استعدادهاى جوان براى تحقيق در مسائل اسلامى، بويژه تفسير، حديث و عقايد;
2. احياى متون اسلامى و تحقيق بر روى آثار بزرگان شيعه;
3. نقد آثار روز درباره اسلام;
4. پاسخ به سؤالات دينى;
5. انتشار جزوه هاى مختصر درزمينه مسائل اسلامى.
بعد از تشكيل هسته مركزى، با احساس نياز به توسعه بيشتر مركز، توجه عاشقان رشد واعتلاى فرهنگ اسلامى، از جمله حضرت امام خمينيقدَّس سرَّه به آن جلب شد و ساختمان جديد مركز در زمينى به مساحت دو هزار متر مربع احداث گشت.
اين مركز داراى مخزن بزرگ كتابخانه و سالن مطالعه وسيع و مجهز است. اتاقهاى مخصوص محققين و مؤلفين در طبقه سوم آن قرار دارد وآخرين طبقه آن داراى دو كلاس بزرگ و مجهز براى كارهاى آموزشى است.
محقّقينى كه به تنهايى مشغول تحقيق و تأليف هستند از سالن مطالعه عمومى كتابخانه كه محيطى بسيار آرام است استفاده مى كنند. آنان بدون مراجعه به كتابدار مى توانند خود وارد مخزن كتابخانه شوند و در قسمتهاى مختلف آن، جدا از دست يافتن به منبع مورد نياز، با منابع ديگرى در زمينه كار خود آشنا شوند. آن دسته از محققينى كه به طور گروهى بر روى اثرى كار مى كنند، اتاقى ويژه دارند. گروهى از محققين زير نظر مستقيم استاد جعفر سبحانى به تحقيق مى پردازند و كسانى نيز به كار خود مشغول هستند و از امكانات مؤسسه استفاده مى كنند، كافى است موضوعِ موردِ تحقيق، اسلامى باشد و محقق، شرايط اوّليه تحقيق را داشته باشد.
اين مركز داراى مخزن بزرگ كتابخانه و سالن مطالعه وسيع و مجهز است. اتاقهاى مخصوص محققين و مؤلفين در طبقه سوم آن قرار دارد وآخرين طبقه آن داراى دو كلاس بزرگ و مجهز براى كارهاى آموزشى است.
محقّقينى كه به تنهايى مشغول تحقيق و تأليف هستند از سالن مطالعه عمومى كتابخانه كه محيطى بسيار آرام است استفاده مى كنند. آنان بدون مراجعه به كتابدار مى توانند خود وارد مخزن كتابخانه شوند و در قسمتهاى مختلف آن، جدا از دست يافتن به منبع مورد نياز، با منابع ديگرى در زمينه كار خود آشنا شوند. آن دسته از محققينى كه به طور گروهى بر روى اثرى كار مى كنند، اتاقى ويژه دارند. گروهى از محققين زير نظر مستقيم استاد جعفر سبحانى به تحقيق مى پردازند و كسانى نيز به كار خود مشغول هستند و از امكانات مؤسسه استفاده مى كنند، كافى است موضوعِ موردِ تحقيق، اسلامى باشد و محقق، شرايط اوّليه تحقيق را داشته باشد.
در بخش احياى آثار پيشينيان، تصحيح و تحقيق كتب خطى قبل از قرن هفتم در دستور كار قرار دارد كه برخى از آثار چاپ شده همراه با مقدمه اى گسترده و خواندنى از حضرت استاد عبارتند از
1. المهذب نوشته ابن براج طرابلسى(400ـ481ق) در 2 جلد و با دو مقدمه استاد.
2. الجواهر نوشته همو.
3. الجامع للشرائع نوشته يحيى بن سعيد حلى (600ـ681ق).
4. العمدة نوشته ابن بطريق حلى(523ـ600ق).
5. اصباح الشيعة بمصباح الشريعة نوشته قطب الدين كيدرى (قرن 6هجرى).
4. العمدة نوشته ابن بطريق حلى(523ـ600ق).
5. اصباح الشيعة بمصباح الشريعة نوشته قطب الدين كيدرى (قرن 6هجرى).
6. قاعدة ضمان اليد نوشته شهيد شيخ فضل اللّه نورى (ش:1327ق).
7. الاحتجاج نوشته احمد بن على بن ابى طالب طبرسى (م ح550ق) در 2 جلد.
8. رجال نجاشى نوشته ابو العباس احمد بن على نجاشى كوفى (372ـ450ق) در 2 جلد.
9. اشارة السبق نوشته حلبى.
8. رجال نجاشى نوشته ابو العباس احمد بن على نجاشى كوفى (372ـ450ق) در 2 جلد.
9. اشارة السبق نوشته حلبى.
10. اقطاب الدوائر(در تفسير آيه تطهير) نوشته شيخ عبد الحسين (از علماى عصر صفوى).
11. ابانة المختار في أحكام الخيار نوشته شيخ الشريعه اصفهانى (1266ـ1339ق).
12.غنية النزوع تأليف ابن زهره حلى(511ـ585ق).
13. نهاية المرام تأليف علاّمه حلّى (3 جلد).
14. تحرير الأحكام الشرعية، تأليف علاّمه حلّى(6 جلد).
15. معالم الدين في فقه آل ياسين(2 جلد).
16. اللئالى العبقرية، نگارش فاضل هندي.
17. نهاية الوصول إلى علم الأُصول، تأليف علاّمه حلى
18. الدّر الثمين من ديوان المعصومينعليهم السَّلام.
19. شوارق الالهام، تأليف علاّمه لاهيجى.
و جمعى از محقّقين تحت اشراف ايشان مشغول به تأليف كتب مرجع در موضوعات مختلف مى باشند كه تاكنون آثار ذيل به جامعه فرهنگ ارائه شده است:
1. موسوعة طبقات الفقهاء در 17 مجلد كه آنچه در اين مجموعه مورد نظر واقع شده است.
2. معجم التراث الكلامى در 5 جلد.
3. موسوعة الرجالية (معجم الرجال وسائل الشيعة)
4. معجم طبقات المتكلّمين ، در 5 جلد.
اين مؤسسه به غير از كتابخانه، داراى حروفچينى پيشرفته كامپيوترى (لاينوترونيك)، اتاقهاى محققين، اتاقهاى درس، سلف سرويس و اتاق اطلاع رسانى و تكثير نيز مى باشد.
از زمانى كه پايه تأسيس رشته هاى تخصصى: تبليغ، تفسير و كلام در حوزه علميه قم گذاشته شد، سرپرستى اين رشته به عهده حضرت آيت اللّه سبحانى نهاده شد وايشان با كمال دلسوزى به سرپرستى دانشجويان و داوطلبان اين رشته پرداخته است.
آموزش اين رشته و تخصص آن در آن 9 سال به طول مى انجامد و ارزش علمى آن برابر دكترا است. دانشجويان پس از طي مراحلي برنامه فوق تخصصى دارند و سرانجام تدريس كتابهاى فلسفى و كلامى را برعهده مى گيرند.
نيز وسيله استاد، مجله علمى كلام اسلامى انتشار يافت كه خود سرفصل جديدى در مجلات علمى كشورمان به شمار مى رود. هم اكنون 62 شماره از اين فصلنامه به چاپ رسيده است.
استاد معظم حضرت آيت اللّه سبحانى از ديرزمان به دفاع از باورهاى عقيدتى شيعه پرداخته و در اين راستا كتابهاى فراوانى را به نگارش درآورده است. وى اوّلين گام را با نگاشتن كتاب "تفسير صحيح آيات مشكله قرآن" در نقد كتاب "تفسير آيات مشكله قرآن" برداشت و پس از آن با احساس ضرورت، به نقد كتاب محرَّف و مشوَّه "23 سال" پرداخت . در سالهاى بعد براى روشن ساخن عقايد شيعه براى غير شيعيان و تفهيم علمى آن براى ديگران به نوشتن كتابهايى پيرامون مسئله امامت، خلافت پيامبر، بداء، توسل، شفاعت، رجعت، امامان دوازده گانه، مجموعه اعتقادات شيعه، شخصيتهاى شيعى و نقش فرهنگ شيعى در پيشبرد تمدن اسلامى و تاريخ تشيع پرداخت و الحق در اين راستا به خوبى از عهده برآمده است.جزاه اللّه عن الإسلام و أهله خير الجزاء.
از آن روز كه نغمه شوم وهابيت در سرزمين اسلامى حجاز طنين افكند و پيروان متحجّر وخشك سرِآن به حمله و سركوب ديگر مذاهب اسلامى پرداختند، عده بسيارى از دانشمندان بزرگ مسلمان به نقد و رد اين آيين پوشالى پرداختند و به خوبى از عهده برآمدند. يكى از آنان كه در ساليان اخير به مبارزه اى پيگير با عقايد خرافى آنان پرداخته و كتابهايش موج جديدى از بيدارگرى اسلامى را در كشورهاى مسلمان ايجاد نموده، حضرت آيت اللّه جعفر سبحانى است. ايشان با تأليف كتابهايى نظير: الوهابية في الميزان، آيين وهابيت، التوحيد والشرك في القرآن الكريم، الشفاعة و مفهومها، التوسل، خرافات و ترهات اين دسته بى منطق را روشن ساخته و بسيارى را از خطر گمراهى بازداشته و سبب هدايت گروه بيشمارى از جوانان متدين (به خصوص در مغرب و سودان) گرديده و موجب صيانت آنان از فرو افتادن به دامان وهابيت شده است (كه اين امر از تقديرنامه هايى كه براى استاد فرستاده شده، هويدا است).
حضرت آيت اللّه جعفر سبحانى به دانشمندان وعالمان راستين شيعه عشق مىورزد و از خدمات دينى آنان تجليل و تكريم بسيار مى نمايد. ايشان از هنگام تأسيس مجله"مكتب اسلام" (به سال 1338ش) تاكنون به شرح حال دانشمندانى كه بدرود حيات مى گويند، پرداخته است، كه اگر تمام آن مقالات در مجموعه اى گردآورى شود خودكتابى بزرگ خواهد شد.
نيز ايشان براى هر يك از عالمانى كه از دنيا مى روند نماز ليلة الدفن مى خواند ، خود را مقيّد به شركت در تشييع جنازه ايشان مى داند و آنان را در ثواب قرائت و ختم قرآن هر ماهه خويش شريك مى گرداند.
ايشان از سر ترويج علم و دانش بر بسيارى از كتابهاى معاصران و پيشينيان خود مقدمه نگاشته و برخى از كتابهايش مانند: تهذيب الاُصول را به بعضى از عالمان اهدا نموده، و بر دهها كتاب كه از سوى نويسندگان جوان حوزه علميه نگاشته شده، تقريظ نوشته است. كتابخانه ارزشمند خويش را براى استفاده ديگر محققان و مؤلفان، وقف مؤسسه امام صادقعليه السَّلام نموده و ساعتها وقت خود را در اختيار آنان مى نهد و هم به هنگام نقل ونقد گفتار عالمان در درس خويش از آنان با احترام بسيار ياد مى كند و با فروتنى به ردّسخن ايشان مى پردازد.
استاد آيت اللّه سبحانى به عنوان يكى از چهره هاى شاخص انديشمند حوزه علميه قم در قسمتى از كنگره هاى علمى داخلى و بيشتر مجامع علمى خارجى شركت جسته و در تمام آنها به ايراد سخنرانى و ارائه مقاله پرداخته است. ايشان به عنوان رئيس كنفرانس علوم و مفاهيم قرآن برگزيده شده و در كنگره هايى مانند: كنگره جهانى امام رضا عليه السَّلام (4بار)، كنفرانس وحدت اسلامى(7بار)، كنفرانس تقريب مذاهب، كنگره جهانى شيخ مفيد، كنگره نهج البلاغه، كنگره جهانى شيخ انصارى، سمينار بزرگداشت علاّمه طباطبايى (در تبريز و كازرون) ، سمينار نماز و كنفرانس اسلام و مسائل پزشكى وغيره در ايران شركت فعّال داشته است.
او در بسيارى از كنگره ها (كه شركت كنندگان عرب زبان در آن بسيارند) مقيد است به عربى فصيح سخن گويد و پيوسته تذكر مى دهد كه يك دانشمند اسلامى بايد بر زبان عربى تسلّط كافى داشته باشد، هم درست بنويسد و هم صحيح بخواند و سخن گويد. وى در نگارش عربى مى كوشد كه مانند ديگر اديبان عرب قلم زند و در اين راه رنج بسيار بر خود مى پسندد و مطالعه آثار اديبان معاصر عرب را در يكى از كارهاى هميشگى خود قرار داده است و لذا بيشتر كتابهايش در لبنان تجديد چاپ شده و در سطح كشورهاى عربى منتشر شده و مورد استقبال انديشمندان عرب قرار گرفته است.
استاد معظم حضرت آيت اللّه سبحانى در طول ساليان دراز تدريس، تربيت شاگردان بسيار، بزرگداشت شعاير دينى، سخنرانى در مجامع فرهنگى، نگارش مقالات متعدد در مجلات معتبر علمى، مصاحبه هاى فراوان، تبليغ ارزشهاى مذهبى، بنياد مؤسسات تحقييقاتى و تأسيس مجلات علمى، به تأليفات بسيار در زمينه هاى مختلف دينى همچون: تفسير، حديث، فقه، اصول، كلام، تاريخ، فلسفه، ملل ونحل، رجال، درايه، علوم ادبى، دفاع از ساحت تشيع، نقد وهابيت و موضوعات ديگر نگاشته است، كه ما مهمترين آنها را به ترتيب موضوعى فهرست مى كنيم:
الف: تفسير قرآن
الف/1(تفسير ترتيبى):
1. تفسير سوره رعد به نام قرآن واسرار آفرينش.
2. تفسير سوره فرقان به نام سيماى انسان كامل در قرآن.
3. تفسير سوره توبه.
4. تفسير سوره منافقون به نام دوست نماها.
5. تفسير سوره حديد به نام قرآن و معارف عقلى.
6. تفسير سوره حجرات به نام سيستم اخلاقى اسلام.
7. تفسير سوره لقمان به نام مربى نمونه.
الف /2(تفسير موضوعى):
1. منشور جاويد قرآن(14 جلد):
مبارزه با فساد جنسى، حمايت از يتيم، عدالت در گفتار، ابعاد قسط و عدل، بعد جهانى جامعه، شكر و سپاس، اسراف و تبذير، تعصب، زبان در قرآن، قلب و فؤاد، قانونمندى جامعه و تاريخ، سنت هاى تغيير ناپذير.
ج2: مبانى توحيد از ديدگاه قرآن.
ج3: جهاد، هجرت، حق و باطل، اخلاص، نور و ظلمت، عوامل گمراهى، نعمت هاى جاويدان، وجدان، اميد و ترس، روح، تأويل، عمل صالح، نسل صالح، خدافراموشى، وسوسه هاى شيطان در تدبير پيامبران، محكم و متشابه، راسخان در علم، تأويل در مقابل تنزيل، قرآن و ياران پيامبر.
الف/1(تفسير ترتيبى):
1. تفسير سوره رعد به نام قرآن واسرار آفرينش.
2. تفسير سوره فرقان به نام سيماى انسان كامل در قرآن.
3. تفسير سوره توبه.
4. تفسير سوره منافقون به نام دوست نماها.
5. تفسير سوره حديد به نام قرآن و معارف عقلى.
6. تفسير سوره حجرات به نام سيستم اخلاقى اسلام.
7. تفسير سوره لقمان به نام مربى نمونه.
الف /2(تفسير موضوعى):
1. منشور جاويد قرآن(14 جلد):
مبارزه با فساد جنسى، حمايت از يتيم، عدالت در گفتار، ابعاد قسط و عدل، بعد جهانى جامعه، شكر و سپاس، اسراف و تبذير، تعصب، زبان در قرآن، قلب و فؤاد، قانونمندى جامعه و تاريخ، سنت هاى تغيير ناپذير.
ج2: مبانى توحيد از ديدگاه قرآن.
ج3: جهاد، هجرت، حق و باطل، اخلاص، نور و ظلمت، عوامل گمراهى، نعمت هاى جاويدان، وجدان، اميد و ترس، روح، تأويل، عمل صالح، نسل صالح، خدافراموشى، وسوسه هاى شيطان در تدبير پيامبران، محكم و متشابه، راسخان در علم، تأويل در مقابل تنزيل، قرآن و ياران پيامبر.
ج4: نفاق و سرگذشت منافقان، شناخت انسان.
ج5: دلايل عصمت پيامبر اسلام، مقامات پيامبران و ولايت تكوينى آنان، امام در قرآن وعصمت ايشان.
ج6: زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن (از ولادت تا بنيان مسجد قبا و تغيير قبله).
ج7: زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن (از هجرت تا وفات).
ج8: شفاعت، توبه، احباط و تكفير، آگاهى سوم.
ج9: جهان برزخ، تجسم اعمال، معاد جسمانى و روحانى، كيفرها و پاداشها.
ج6: زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن (از ولادت تا بنيان مسجد قبا و تغيير قبله).
ج7: زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن (از هجرت تا وفات).
ج8: شفاعت، توبه، احباط و تكفير، آگاهى سوم.
ج9: جهان برزخ، تجسم اعمال، معاد جسمانى و روحانى، كيفرها و پاداشها.
ج10: پيامبران در قرآن.
ج11و12: داستان پيامبران.
ج13و14: تحليل زندگانى پيامبران در قرآن.
2. مفاهيم القرآن(10جلد):
ج1: معالم التوحيد في القران الكريم(مسائل مربوط به شرك و توحيد).
ج2: حكومت اسلامى، برنامه ها و ويژگيها(نگارش: استاد جعفر الهادى). اين كتاب تحت عنوان مبانى حكومت اسلامى توسط آقاى داود الهامى به فارسى ترجمه شده است.
ج11و12: داستان پيامبران.
ج13و14: تحليل زندگانى پيامبران در قرآن.
2. مفاهيم القرآن(10جلد):
ج1: معالم التوحيد في القران الكريم(مسائل مربوط به شرك و توحيد).
ج2: حكومت اسلامى، برنامه ها و ويژگيها(نگارش: استاد جعفر الهادى). اين كتاب تحت عنوان مبانى حكومت اسلامى توسط آقاى داود الهامى به فارسى ترجمه شده است.
ج3: رسالت جهانى، امى بودن، خاتميت و زندگى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن.
ج4:اجر رسالت، معجزات و كرامات و شفاعت پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن.
ج5: عصمت پيامبران و امامان ، عدالت صحابه و اطاعت سلطان جائر در قرآن.
ج6: اسماء و صفات الهى.
ج7: شخصيت و زندگى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم.
ج8: معاد در قرآن .
ج9: امثال و اقسام در قرآن.
ج4:اجر رسالت، معجزات و كرامات و شفاعت پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم در قرآن.
ج5: عصمت پيامبران و امامان ، عدالت صحابه و اطاعت سلطان جائر در قرآن.
ج6: اسماء و صفات الهى.
ج7: شخصيت و زندگى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم.
ج8: معاد در قرآن .
ج9: امثال و اقسام در قرآن.
ج10: عدل در قرآن.
3. اصالت روح از نظر قرآن.
4. التوحيد و الشرك في القرآن الكريم
5. شورا در قرآن و نهج البلاغه.
6. احمد موعود انجيل
7. مكتب وحى (مفهوم امى بودن پيامبر صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم).
8. خاتميت از نظر قرآن وحديث و عقل. ترجمه: رضا استادى.
ب: علوم قرآنى
1. مرزهاى اعجاز: ترجمه بخشى از تفسير البيان مرحوم آيت اللّه العظمى خوئى.
2. برهان رسالت (پيرامون قرآن و وجه اعجاز آن).
4. التوحيد و الشرك في القرآن الكريم
5. شورا در قرآن و نهج البلاغه.
6. احمد موعود انجيل
7. مكتب وحى (مفهوم امى بودن پيامبر صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم).
8. خاتميت از نظر قرآن وحديث و عقل. ترجمه: رضا استادى.
ب: علوم قرآنى
1. مرزهاى اعجاز: ترجمه بخشى از تفسير البيان مرحوم آيت اللّه العظمى خوئى.
2. برهان رسالت (پيرامون قرآن و وجه اعجاز آن).
ج: كلام
1. شناخت صفات خدا.
2. آشنايى با اصول اسلام.
3. جهان بينى اسلامى (ديدگاه اسلام درباره هستى، دنيا، انسان در جهان).
1. شناخت صفات خدا.
2. آشنايى با اصول اسلام.
3. جهان بينى اسلامى (ديدگاه اسلام درباره هستى، دنيا، انسان در جهان).
4. الهيات و معارف اسلامى:1.خدا و نظام آفرينش، 2. خدا و صفات جمال و جلال،3. خدا و بيامبران، 4. خدا و بيامبر اسلام ، 5.خدا و امامت، 6. خدا و معاد. نگارش و تنظيم: دانشمند معظم آقاى استادى.
5. نيروى معنوى پيامبران.
6. رسالت جهانى پيامبران (نبوت عامه).
7. في ظل اُصول الإسلام (شامل بحثهاى: توحيد، شرك ، بدعت، شفاعت، توسل، زيارت، حب اهل بيت، زندگى انبياء پس از مرگ و امكان اتصال با آنان نگارش به قلم: استاد جعفر الهادى، الالهيات على هدى الكتاب والسنّة و العقل (4 جلد)، نگارش به قلم: حسن مكى عاملى).
6. رسالت جهانى پيامبران (نبوت عامه).
7. في ظل اُصول الإسلام (شامل بحثهاى: توحيد، شرك ، بدعت، شفاعت، توسل، زيارت، حب اهل بيت، زندگى انبياء پس از مرگ و امكان اتصال با آنان نگارش به قلم: استاد جعفر الهادى، الالهيات على هدى الكتاب والسنّة و العقل (4 جلد)، نگارش به قلم: حسن مكى عاملى).
8. معاد انسان و جهان.
9. راه خداشناسى.
10. مصدر الوجود.
11. جبر واختيار (نگارش: استاد على ربانى گلپايگانى).
12. حسن و قبح عقلى(نگارش :همو).
13. توسل (به عربى ترجمه شده است).
14. البداء في الكتاب والسنة.
15. آگاهى سوم(پيرامون علم غيب ائمه اطهارعليهم السَّلام ).
16. رهبرى امت.
17. پيشوايى از نظر اسلام (امامت و خلافت).
9. راه خداشناسى.
10. مصدر الوجود.
11. جبر واختيار (نگارش: استاد على ربانى گلپايگانى).
12. حسن و قبح عقلى(نگارش :همو).
13. توسل (به عربى ترجمه شده است).
14. البداء في الكتاب والسنة.
15. آگاهى سوم(پيرامون علم غيب ائمه اطهارعليهم السَّلام ).
16. رهبرى امت.
17. پيشوايى از نظر اسلام (امامت و خلافت).
18. سرنوشت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل.
19. شفاعت از ديدگاه قرآن و حديث و عقل.
20. كاوشهايى پيرامون ولايت.
21. مفهوم العبادة في الكتاب و السنة.
22. رؤية اللّه.
23. الزيارة.
د: فلسفه
1. اصول الفلسفة (ترجمه جلد اوّل درسهاى استاد علامه طباطبايى).
2. فلسفه اسلامى و اصول ديالكتيك.
3. نظرية المعرفة. نگارش: حسن مكى عاملى.
4. سرنوشت از ديدگاه علم و فلسفه.
20. كاوشهايى پيرامون ولايت.
21. مفهوم العبادة في الكتاب و السنة.
22. رؤية اللّه.
23. الزيارة.
د: فلسفه
1. اصول الفلسفة (ترجمه جلد اوّل درسهاى استاد علامه طباطبايى).
2. فلسفه اسلامى و اصول ديالكتيك.
3. نظرية المعرفة. نگارش: حسن مكى عاملى.
4. سرنوشت از ديدگاه علم و فلسفه.
5. شناخت در فلسفه اسلامى.
6. هستى شناسى در مكتب صدر المتألهين.
7. تحليلى از فلسفه ماركس.
8. نيروى محرك تاريخ
ه:فقه
1. المواهب في أحكام المكاسب.نگارش. آقاى سيف اللّه يعقوبى.
2. المختار في أحكام الخيار.
3. نظام الارث في الشريعة الإسلامية الغراء. نگارش. آقاى سيد محمد رضا پيغمبر پور.
4. نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء. نگارش :آقاى سيف اللّه يعقوبى.
5. نظام المضاربة في الشريعة الغراء.
6. نظام القضاء و الشهادة في الشريعة الغراء(2 جلد).
7. تحليلى از فلسفه ماركس.
8. نيروى محرك تاريخ
ه:فقه
1. المواهب في أحكام المكاسب.نگارش. آقاى سيف اللّه يعقوبى.
2. المختار في أحكام الخيار.
3. نظام الارث في الشريعة الإسلامية الغراء. نگارش. آقاى سيد محمد رضا پيغمبر پور.
4. نظام الطلاق في الشريعة الإسلامية الغراء. نگارش :آقاى سيف اللّه يعقوبى.
5. نظام المضاربة في الشريعة الغراء.
6. نظام القضاء و الشهادة في الشريعة الغراء(2 جلد).
7. كتاب الخمس.
8. البلوغ و تليه رسالة في تأثير الزمان و المكان.
8. قاعدتان فقهيتان: لاضرر و رضا.نگارش: حسن مكى عاملى.
9. الاعتصام بالكتاب و السنة(پيرامون : مسح پاها در وضو، سجده بر زمين، خمس در كتاب و سنت، ازدواج موقت، گذاشتن دستها بر روى هم در نماز، سه طلاق در يك مجلس، سوگند طلاق، طلاق در حيض و نفاس، عول وتعصيب، تقيه، ارث مسلمان از كافر، وصيت كمتر از ثلث، مصادر قانونگذارى نزد شيعه اماميه).
10. نظام النكاح في الشريعة الإسلامية الغراء(2جلد).
11. سبع مسائل (پيرامون 7 مسئله فقهى اختلافى ميان شيعه و سنى).
12.حكم الأرجل في الوضوء.
13. الحج في الشريعة الإسلامية الغراء
14. الزكاة في الشريعة الإسلامية الغراء(2جلد)
15. ضياء الناظر في أحكام صلاة المسافر.
16. فقه الرضاع.
17. أحكام السفر و آدابه.
و: اصول
1. تهذيب الاُصول(3جلد) ـ تقريرات درس اصول حضرت امام خمينيقدَّس سرَّه.
2. المحصول في علم الأُصول(4 جلد)ـ تقريرات درس اصول استاد سبحانى.نگارش: سيدمحمود جلالى مازندرانى.
8. البلوغ و تليه رسالة في تأثير الزمان و المكان.
8. قاعدتان فقهيتان: لاضرر و رضا.نگارش: حسن مكى عاملى.
9. الاعتصام بالكتاب و السنة(پيرامون : مسح پاها در وضو، سجده بر زمين، خمس در كتاب و سنت، ازدواج موقت، گذاشتن دستها بر روى هم در نماز، سه طلاق در يك مجلس، سوگند طلاق، طلاق در حيض و نفاس، عول وتعصيب، تقيه، ارث مسلمان از كافر، وصيت كمتر از ثلث، مصادر قانونگذارى نزد شيعه اماميه).
10. نظام النكاح في الشريعة الإسلامية الغراء(2جلد).
11. سبع مسائل (پيرامون 7 مسئله فقهى اختلافى ميان شيعه و سنى).
12.حكم الأرجل في الوضوء.
13. الحج في الشريعة الإسلامية الغراء
14. الزكاة في الشريعة الإسلامية الغراء(2جلد)
15. ضياء الناظر في أحكام صلاة المسافر.
16. فقه الرضاع.
17. أحكام السفر و آدابه.
و: اصول
1. تهذيب الاُصول(3جلد) ـ تقريرات درس اصول حضرت امام خمينيقدَّس سرَّه.
2. المحصول في علم الأُصول(4 جلد)ـ تقريرات درس اصول استاد سبحانى.نگارش: سيدمحمود جلالى مازندرانى.
3. الرسائل الأربع
ملازمه حكم عقل وحكم شرع. نگارش به قلم: استاد.
التسامح في أدلة السنن. نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
الاجتهاد في أدلة السنن. نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
التسامح في أدلة السنن. نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
الاجتهاد في أدلة السنن. نگارش به قلم: آقاى على اكبر كلانترى.
قاعدة لا ضرر. نگارش به قلم : شيخ على حيدرى.
4. الموجز في علم الأصول.
5. الوسيط في علم الأُصول(2جلد)
6. ارشاد العقول إلى علم الأُصول(4 جلد).
7. رسائل اصولية.
5. الوسيط في علم الأُصول(2جلد)
6. ارشاد العقول إلى علم الأُصول(4 جلد).
7. رسائل اصولية.
8. اصول الفقه المقارن.
ز: تاريخ
1. فروغ ابديت (2 جلد) : تجزيه و تحليل كاملى از زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم. اين كتاب به عربى، اردو، انگليسى، تركى و اسپانيولى ترجمه شده و در سراسر جهان منتشر گرديده است.
2. فروغ ولايت : تجزيه و تحليل زندگى امير المؤمنين على عليه السَّلام .
3. زندگانى امامان به زبان ساده (به عربى ترجمه شده است).
4. الأئمة الاثنى عشر.
1. فروغ ابديت (2 جلد) : تجزيه و تحليل كاملى از زندگانى پيامبر اكرم صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم. اين كتاب به عربى، اردو، انگليسى، تركى و اسپانيولى ترجمه شده و در سراسر جهان منتشر گرديده است.
2. فروغ ولايت : تجزيه و تحليل زندگى امير المؤمنين على عليه السَّلام .
3. زندگانى امامان به زبان ساده (به عربى ترجمه شده است).
4. الأئمة الاثنى عشر.
5. تاريخ اسلام.
ج: رجال
1. كليات في علم الرجال.
ط : درايه
1. اصول الحديث وأحكامه
ي: عقايد
1. بحوث في الملل و النحل(8جلد)
ج1: تاريخ عقايد اهل الحديث، حنابله و سلفيه.
ج2: تاريخ امام اشعرى، شخصيتها و عقايد ايشان.
ج3: ماتريديه، مرجئه، جهميه، كراميه، ظاهريه و معتزله.
ج4: زندگى ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب وعقايد وهابيها.
ج5: تاريخ خوارج، عقايد و مذاهب آنها.
ج1: تاريخ عقايد اهل الحديث، حنابله و سلفيه.
ج2: تاريخ امام اشعرى، شخصيتها و عقايد ايشان.
ج3: ماتريديه، مرجئه، جهميه، كراميه، ظاهريه و معتزله.
ج4: زندگى ابن تيميه و محمد بن عبد الوهاب وعقايد وهابيها.
ج5: تاريخ خوارج، عقايد و مذاهب آنها.
ج6: تاريخ تشيع، عقايد و مذاهب آن.
ج7: تاريخ زيديه، عقايد و شخصيتهاى آن.
ج8: اسماعيليه، فطحيه، واقفيه، قرامطه، الدروز، النصرية.
2. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى (5 جلد).
3. مع الشيعة الإمامية في عقائدهم.
4. الشيعة في موكب التاريخ.
5. الشيعة وعلم الكلام عبر القرون الأربعة.
ج7: تاريخ زيديه، عقايد و شخصيتهاى آن.
ج8: اسماعيليه، فطحيه، واقفيه، قرامطه، الدروز، النصرية.
2. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى (5 جلد).
3. مع الشيعة الإمامية في عقائدهم.
4. الشيعة في موكب التاريخ.
5. الشيعة وعلم الكلام عبر القرون الأربعة.
6. آئين وهابيت (به اردو ترجمه شده است).
7. الوهابية في الميزان.
8. الأسماء الثلاثة: الإله و الربّ و العبادة.
9. منشور عقائد اماميّة، ترجمه به عربى و انگليسى.
10. اسماء وصفات.
7. الوهابية في الميزان.
8. الأسماء الثلاثة: الإله و الربّ و العبادة.
9. منشور عقائد اماميّة، ترجمه به عربى و انگليسى.
10. اسماء وصفات.
11. وهابيت مبانى فكرى و كارنامه عملى.
ك: متفرقات
1. بازگشت به عصر ايمان
2. رمز پيروزى مردان بزرگ
ك: متفرقات
1. بازگشت به عصر ايمان
2. رمز پيروزى مردان بزرگ
3. پرسشها و پاسخها.
4. سيماى فرزانگان(3جلد)
5. رسائل و مقالات(4جلد).
ل: تراجم
1. شخصيتهاى اسلامى شيعه (2 جلد) .نگارش آقاى مهدى پيشوايى. اين كتاب به عربى ترجمه شده است.
5. رسائل و مقالات(4جلد).
ل: تراجم
1. شخصيتهاى اسلامى شيعه (2 جلد) .نگارش آقاى مهدى پيشوايى. اين كتاب به عربى ترجمه شده است.
2. زندگى بزرگان شيعه (در شماره هاى مختلف مجله مكتب اسلام).
والسلام عليكم
والحمد لله رب العالمين
والحمد لله رب العالمين
1. شرح زندگى او را ببينيد در: مقدمه نخبة الازهار 13ـ16، علماء معاصرين /396، نقباء البشر2/559، گنجينه دانشمندان3/314، معجم رجال الفكر و الأدب/177.
2. فقيد سعيد يكى از شاگردان خاص مرحوم شريعت اصفهانى بوده و غالب اوقات ملازم استاد بوده و لحظه3اى از او جدا نمىشد و تمام تقريرات درس وى را به رشته تحرير درآورده است.
3. درباره شرح زندگاني مرحوم به منباع ياد شدهدرزير مراجعه فرماييد:
علماء معاصر/396، نقباء البشر2/559،معجم،حال الفكر في النجف الاشرف 177، گنجينه دانشوران 3/314، و اجزاء مختلف الذريه
4. استاد درباره وى مى فرمايد: وى نزديك 50 سال مكتب دارى نموده و متن كتابهاى ياد شده را از بر بود. او به قدرى شيرين و شيوا تدريس مى كرد كه هر شاگرد را به وجد وانبساط مى آورد و در زيبايى خط شهره بود.
5.. استاد درباره او مى گويد: آنچه كه بيشتر در طرز تفكر من از اين مرحله عمر مؤثر بود وجود ايشان است. اين استاد بى مثال آنچه را كه خوانده بود، چشيده بود. من زيردست اوپرورش يافتم وباكتابهاى تراجم و رجال آشنا گشتم.
6. علماى معاصرين.
7.معظم له بخشى از رسائل را نزد پدرش در تبريز خوانده بود.
8.تعداد افراد شركت كننده در اين درس بيش از 10 نفر نبودند، كه برخى از آنان عبارتند از حضرت آيات: مطهرى، منتظرى، خندق آبادى، خوانسارى، امينى، واعظ زاده خراسانى.
9. كه برخى از افراد شركت كننده در آن جلسه عبارتند از حضرات آيات: مطهرى، منتظرى، قدوسى، مجد الدين محلاتى، جزايرى، واعظ زاده خراسانى.
10. مانند حضرات آيات: مكارم شيرازى، حسين نورى، مجد الدين محلاتى، امام موسى صدر، محمد واعظ زاده و موسوى اردبيلى.
11. سال سوم، شماره 3، (شماره پياپى15)، ص 72ـ71.
2. فقيد سعيد يكى از شاگردان خاص مرحوم شريعت اصفهانى بوده و غالب اوقات ملازم استاد بوده و لحظه3اى از او جدا نمىشد و تمام تقريرات درس وى را به رشته تحرير درآورده است.
3. درباره شرح زندگاني مرحوم به منباع ياد شدهدرزير مراجعه فرماييد:
علماء معاصر/396، نقباء البشر2/559،معجم،حال الفكر في النجف الاشرف 177، گنجينه دانشوران 3/314، و اجزاء مختلف الذريه
4. استاد درباره وى مى فرمايد: وى نزديك 50 سال مكتب دارى نموده و متن كتابهاى ياد شده را از بر بود. او به قدرى شيرين و شيوا تدريس مى كرد كه هر شاگرد را به وجد وانبساط مى آورد و در زيبايى خط شهره بود.
5.. استاد درباره او مى گويد: آنچه كه بيشتر در طرز تفكر من از اين مرحله عمر مؤثر بود وجود ايشان است. اين استاد بى مثال آنچه را كه خوانده بود، چشيده بود. من زيردست اوپرورش يافتم وباكتابهاى تراجم و رجال آشنا گشتم.
6. علماى معاصرين.
7.معظم له بخشى از رسائل را نزد پدرش در تبريز خوانده بود.
8.تعداد افراد شركت كننده در اين درس بيش از 10 نفر نبودند، كه برخى از آنان عبارتند از حضرت آيات: مطهرى، منتظرى، خندق آبادى، خوانسارى، امينى، واعظ زاده خراسانى.
9. كه برخى از افراد شركت كننده در آن جلسه عبارتند از حضرات آيات: مطهرى، منتظرى، قدوسى، مجد الدين محلاتى، جزايرى، واعظ زاده خراسانى.
10. مانند حضرات آيات: مكارم شيرازى، حسين نورى، مجد الدين محلاتى، امام موسى صدر، محمد واعظ زاده و موسوى اردبيلى.
11. سال سوم، شماره 3، (شماره پياپى15)، ص 72ـ71.