سه‌شنبه، آذر ۰۸، ۱۳۹۰

تربت کربلا

تُرْبَت، خاک اطراف مرقد پیامبر اکرم (ص) و آرامگاه امامان و امامزادگان، به ویژه خاک ‌کربلا، قتلگاه امام حسین‌ (ع) است که نزد شیعیان حرمت و قداست ویژه‌ای دارد.

تربت در لغت به معنای خاک، هر خاک مقدس و مطهر، خاک کربلا، خاکِ شفا دهنده بیماریها و دردها و مجازاً به معنای گور، مقبره و مرقد آمده است .
در کتابهای فقه و حدیث شیعی روایتهای متعددی از قول پیامبر اکرم(ص) و دیگر امامان درباره اعتبار و ارزش معنوی و احکام و آداب ویژه مربوط به آن آمده است.
بر اساس روایتهای مربوط به واقعه شهادت امام حسین (ع)، نخستین بار جبرئیل با دادن تربتِ سرخ رنگ کربلا به حضرت محمد (ص)، او را از شهادت امام حسین (ع) و ریخته شدن خون پاک او در سرزمین کربلا آگاه کرد .
در برخی روایات تاریخی ـ مذهبی شفاخواهی از تربت حمزه، عموی پیامبر(ص) و دیگر شهدا و صالحان در میان مسلمانان صدر اسلام رایج بوده است .
کاربرد تربت امام حسین (ع) در فرهنگ شیعی بسیار اهمیت داشته است و شیعیان برای ثواب، شفاخواهی، برکت‌زایی، زدودن ترس و دفع بلا یا رفع حوائج و... تربت کربلا را مقدس و متبرک دانسته و آن را همواره نزد خود نگه می‌داشته‌اند .
در برخی دیگر از احادیث شیعی کام برداشتن نوزادان با تربت سفارش و مستحب شمرده شده است .
از همین‌رو در فرهنگ سنتی ایران رسم بود که کام (سَقّ) نوزادان را با تربت کربلا بر‌می‌داشتند، به این طریق که انگشت اشاره (سَبّابه) آغشته به تربت را به دهان نوزاد می‌کردند و سق او را به بالا فشار می‌دادند تا به باور خود راه دهان نوزاد باز شود .
فقرزدایی و افزایش درآمد و روزی از دیگر آثار و فواید تربت است که فقهای شیعی به آن اشاره دارند و نیز همراه داشتن تربت در سفر و حضر و خوردن مقداری از آن را سفارش کرده‌اند .
حرم امام حسین (ع)ا
در زمان شیوع بیماری آبله در تهران قدیم، مردم چشم، گوش و زبان کودکانی را که آبله گرفته بودند با تربت کربلا مُهر می‌کردند. به این ترتیب که اندکی تربت در هر یک از گوشهای کودک و روی پلک چشم او می‌مالیدند و کمی هم روی زبانش می‌گذاشتند و به حقِ الله، حقِ محمد، علی، حسن و حسین سوگند می‌خوردند تا آبله بر این عضوهای بدن کودک آسیب نرساند.
برای آسانی زایمان و تسکین درد زائو نیز به او آب تربت می‌دادند و با انگشت آغشته به آب تربت بر روی شکم زائو خطوطی رسم می‌کردند.
براساس منابع حدیثی و فقهی متواتر شیعی بهترین چیز برای سجده و نهادن پیشانی بر آن تربت است . برخی فقها نیز سجده کردن بر تربت را موجب رقت قلب دانسته‌اند . از این رو، نمازگزاران سجده بر مُهر تربت کربلا، ذکر با تسبیح تربت کربلا و همراه داشتنِ تربت را ثواب و بسیار مفید و نیکو می دانند .
زنان خراسان نقش بستن شکل مُهر تربت، تسبیح و پنجه را روی آش یا حلوای نذری، علامتی برای قبولی نذر و نیازشان می‌پنداشتند . کشاورزان برخی مناطق برای برکت‌زایی و پر‌بارشدن گندم‌زارها خاک تربت بر مزارع می‌پاشیدند.
همچنین رسم بود که پیش از چانه انداختن (تمام کردن و جان سپردن) فرد، خویشان نزدیک او در دهانش آب تربت می‌ریختند تا با تربت تطهیر شود و راحت جان دهد و اگر نتواند شهادتین را بر زبان آورد، به حرمت آب تربت نکیرین و شیاطین به او گزندی نرسانند.
در تهران نیز رسم بود که به هنگام غسل و پیش از کفن کردن مرده، گلوبند و دست‌بند و انگشتری از تربت کربلا که نام 5 تن بر آن حک شده بود، به گردن و دست و انگشت زن مرده می‌آویختند و دانه‌هایی از تربت روی چشمان و زبان او‌می‌گذاشتند. به دست مرد مُرده نیز تسبیحی از تربت می‌دادند، به این‌نیت که مرده‌ از عذابها و فشار قبر در امان باشد .
... زائران مرقد امام حسین (ع) و دیگر اماکن متبرک، معمولاً با خود مُهر و تسبیح تربت به ارمغان می‌آورند. برخی نیز مهر و تسبیح نذر مساجد و امامزاده‌ها می‌کنند. از این‌رو، بازارها و دکانهایی برای فروش مهر و تسبیح در اطراف حرم امامان و امامزادگان بر پا می‌شود .
برداشتن تربت امام حسین (ع) با وضو و غسل و به هنگام خواندن قرآن و بوسیدن و بر چشم نهادن آن تأثیر بیشتر و سریع‌تری در رفع مشکلات حوائج دارد .
------------------------
دایرةالمعارف بزرگ اسلامی- جلد چهاردهم

اشغال لانه جاسوسی 2


گزارش مهر از تجمع دانشجویان؛
دانشجویان دوبار وارد سفارت شدند/ برخورد شدید پلیس با دانشجویان
در سالگرد ترور شهید مجید شهریاری تجمع بزرگ دانشجویی در مقابل سفارت انگلیس در تهران برگزار شد که طی آن دانشجویان در دو مرحله وارد سفارت‌خانه شدند و پرچم این کشور را به آتش کشیدند.
به گزارش خبرنگار مهر، تجمع بزرگ دانشجویان ظهر امروز سه شنبه ساعت 14 مقابل سفارت انگلیس آغاز شد.
در این تجمع دبیران کل تشکل های دانشجویی و جانشین رئیس سازمان بسیج دانشجویی شرکت کرده بودند. دانشجویان تصاویری از مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره) به همراه داشتند و با شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس، مرگ بر سه محور تروریسم، آمریکا، اسرائیل و انگلیس، انزجار خود را از سیاست های دولت انگلیس در قبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کردند.







بنابراین گزارش، علی جمشیدی دبیر اتحادیه انجمن های دانشجویان مستقل نیز طی سخنانی در جمع دانشجویان معترض مقابل سفارت انگلستان تصریح کرد: دانشجویان خط امام در اوایل انقلاب سفارت آمریکا را اشغال کردند و امروز دانشجویان در مقابل سفارت انگلستان تجمع کردند تا اعتراض خود را به سیاست های روباه پیر علیه دولت بریتانیا اعلام کند.
وی گفت: دیگر این اجازه را نمی دهیم که انگلستان علیه جمهوری اسلامی ایران اظهار نظر نکند آنها چهره واقعی خود را در فتنه 88 نشان دادند.
پس از سخنان جمشیدی، دانشجویان با شعار های مرگ بر انگلیس، مرگ بر آمریکا زنجیره دانشجویی را مقابل سفارت انگلستان تشکیل دادند واز در سفارت انگلیس بالا رفتند و پرچم این کشور را به پائین کشیدند و آن را آتش زدند.
دانشجویان سپس پرچم جمهوری اسلامی ایران را در سردر سفارت انگلیس قرار دادند.
نکته قابل توجه این بود که مقاومت نیروی انتظامی نتوانست مانع از ورود دانشجویان به سفارت انگلیس شود، همچنین دود حاصل از آتش گرفتن تجهیزات سفارتخانه انگلیس در خیابانهای اطراف فردوسی دیده می شد.
دانشجویان پس از ورود به داخل سفارت شیشه های سفارت انگلستان را شکستند و برخی از مدارکی که در طبقه اول سفارت بود را بیرون آوردند که این اقدام با شعار مرگ بر انگلیس دانشجویان مواجه شد.
دانشجویان معترض همچنین قاب عکس ملکه انگلیس را به پایین کشیدند.
خبر فرار کارمندان سفارتخانه انگلیس  در رسانه های داخلی به سرعت  مخابره شد. شایعه شد که کارکنان این سفارتخانه پس از مشاهد تجمع پرشور دانشجویان از درب دیگر سفارتخانه خارج شدند.
مجری برنامه ساعت 16:30 رسما اعلام کرد تجمع دانشجویان به پایان رسیده است اما همچنان دانشجویان شعارهای خود علیه آمریکا و انگلیس را سر می دادند و خواستار حضور کامل در سفارت انگلیس شدند و خطاب به نیروی انتظامی گفتند در این جا حضور داریم.
برخلاف برنامه از پیش تعیین شده، تجمع دانشجویان ادامه یافت به طوری که پس از اقامه نماز مغرب و عشا که مقابل سفارت اقامه شد دانشجویان تجمع خود را از سر گرفتند و حضور حداکثری آنها باعث ایجاد ترافیک در خیابان فردوسی شد. اما با این اوصاف دانشجویان برای بار دوم وارد سفارت انگلستان شدند و باردیگر پرچم جمهوری اسلامی ایران در سردر سفارت انگلیس بلند کردند.
بنابراین گزارش از ساعت 17:30 تعداد مامورین نیروی انتظامی برای برقراری امنیت و حفظ آرامش افزایش پیدا کرد اما باز دانشجویان اعلام کردند که تا تسخیر سفارت در این مکان حضور دارند.
همچنین حضور سردار ساجدی نیا نیز با استقبال دانشجویان مواجه شد. دانشجویان با بیان اینکه وی خود بسیجی است خواستار همکاری بیشتر نیروی انتظامی با دانشجویان شدند.
دانشجویان برای دوبار توانستند درب سفارت انگلیس را باز کنند که در این دو نوبت 200 نفر از دانشجویان معترض وارد سفارتخانه شدند و در محیط این سفارتخانه شعارهای خود را سر می دادند و در بیرون نیز دانشجویان در حال  عزاداری بودند.
در حاشیه این تجمع دانشجویی ستاد دانشجویی حفظ منافع ایران در مقابل سفارت انگلیس نیز اعلام موجودیت کرد.
اعضای این ستاد که از دانشجویان سراسر کشور هستند اعلام کرده اند که تا رسیدن به اهداف نهایی اشان در مقابل سفارت انگلیس تحصن خواهند کرد.
در پایان این تجمع دانشجویی سردار حسین ساجدی نیا در پی تجمع اعتراض آمیز دانشجویان در مقابل سفارت انگلیس در جمع خبرنگاران اظهار داشت: همزمان با حضور تعدادی از دانشجویان در محوطه سفارت انگلیس بلافاصله نیروهای یگان امداد در محل حاضر و اوضاع را کنترل کردند. همچنین تعدادی از دانشجویان حاضر در سفارت دستگیر و تحویل مراجع قضایی می شوند.
وی در مورد حوادث باغ قلهک نیز گفت: پس از اطلاع از موضوع، نیروهای پلیس در محل حاضر و اوضاع را  کنترل کردند و هم اکنون وضعیت باغ قلهک عادی و آرام است.
ساجدی نیا از پیگیری پلیس و انجام تحقیقات در مورد این حادثه خبر داد و افزود: اکنون سفارت انگلیس تخلیه شده و اوضاع در سفارتخانه آرام است. 
گفتنی است؛ سردار احمدرضا رادان هم در محل سفارت حاضر شد و به گفتگو با دانشجویان پرداخت.

موزه إسلامي در تركيه











 
 
 
 
وسايل شخصی پيامبر در کاخ توپکاپی در ترکيه
در کاخ توپکاپی بخشی به نام موزه اسلامی وجود دارد.بخشی که وقتی وارد آن میشوید آنچنان در خود فرو میروید که دیگر دلتان نمیخواهد از آن بیرون بیایید.یک اطاق کوچک با گنجی که قیمت برای آن نمیتوان گذاشت. در این اطاق کوچک زیر میزها و تابلوهای شیشه ای شما اشیا باقیمانده از پیامبران الهی را میبینید که در طی سالها حکومت عثمانی بر سرزمینهای مصر و عربستان و بیت المقدس به دست آمده اند.در واقع این اشیا از کشورهای زیر سلطه عثمانی یا به زور گرفته شده اند و یا توسط پادشاهان آن کشورها به دولت عثمانی هدیه گشته اند.

موزه ی توپکا در ترکیه که برخی از گنجینه های صدر اسلام رو در خودش داره



از ارزش این گنجینه انقدر برایتان بگویم که دولت عربستان در ازای تامین نفت یکساله ترکیه

خواهان بازپس گیری آنها شده اما دولت ترکیه حاضر به از دست دادن این گنجینه نشده است…

داخل این موزه کوچک یک نفر قاری خوش صدای قرآن نشسته و ٢۴ ساعته در حال تلاوت قرآن است….

حالا شما صدای مداوم قرآن را با اشیا این موزه کنارهم بگذارید

تا ببینید چه حس غریبی دارد قرار گرفتن در فضای آن….
اینها عصا و شمشیرهای حضرت محمد(ص) هستند.
این مهر مخصوص نبی اکرم هست که به جای امضای آن حضرت پای نامه های او زده میشد. تصویر زیر نمایش حکاکی آن در ابعاد بزرگتر است
همان طور که میبینید روی مهر نام خدا و رسولش حک شده است.اینها از کشور عربستان به اینجا آورده شده اند.
این تکه چرم که زیر قابی شیشه ای نگهداری شده است یکی از نامه های رسول خدا است که در زیر آن هم مهر ایشان زده شده است.این نامه از یکی از یکی از کشورهای خاور میانه به اینجا آورده شده.
این صندوق هدیه یکی از پادشاهان به حضرت رسول است.در این صندوق قرآن مکتوب و بخشی از قبای آن حضرت نگهداشته می شده .
در یکی از وقت ها که حضرت رسول روی تخته سنگی ایستاده بوده و سخنرانی می کرده جای پای ایشان روی آن قطعه سنگ نرم میفتد.آن سنگ را دوستداران رسول حفظ میکنند و بعدها داخل آن رابا طلای ذوب شده می پوشانند تا از گزند باد و آب محفوظ بماند.حالا این جای پای حضرت محمد(ص) است که می بینید.
داخل این جعبه ظریف و زیبا تکه هایی از موی ریش رسول اکرم نگهداری میشود.
اینها دو تا از دندان های حضرت محمد(ص) هستند که زیر ذره بین برای دید بهتر بازدید کنندگان قرارش داده اند.
این هم صندل و یا به عبارتی کفش پای حضرت محمد(ص) می باشد که در این موزه نگهداری می شود
این موزه شمشیرهای افرادی من جمله:جعفر طیار-ابوبکر- عمر – عثمان- حمزه و …… نگهداری می شود. این شمشیرهایی که در عکس می بینید بالایی متعلق به عثمان و پایینی که بزرگتر هست متعلق به امام علی(علیه السلام) میباشد.
در این موزه علاوه بر اشیا اسلامی بخشهایی از ادیان و پیامبران دیگر هم نگهداری میشود.به طور مثال این بخشی از زره حضرت یحیی است که استخوان دست آن حضرت را در خود جای داده است و در طی نبش قبر آن پیامبر بدست آمده است.

علاوه بر این اشیا که عکس آنها را دیدید :عمامه حضرت یوسف- عصای حضرت موسی- لنگه قدیمی در کعبه – کلید قدیمی در کعبه – قرآن بسیار قدیمی روی چرم و بسیاری اشیا دیگر هم در این موزه نگداری می شود….

همچنین یکی از لباسهای حضرت زهرا و لباس خونین امام حسین هم در این جاست که تنها سالی یک بار در آن صندوق گشوده شده و در معرض دید بازدید کنندگان قرار می گیرد.
راستش این گنجینه آن قدر بی قیمت است که در ابتدا در صحت و سقم آن شک کردیم.
اما وقتی که پرس و جو کردیم دانستیم تمام کشورها صحت آن را قبول دارند
و تاکنون هیچ کشوری مدعی نشده که این گنجینه قلابی است.
به طور مثال خود یهودیان هم قبول دارند که این عصا متعلق به حضرت موسی است….
به هر حال این جا یکی از زیباترین بخشهای کاخ توپکاپی است که نباید دیدنش را از دست بدهید.
 
 
 
 
 
 ***
 
 
 
 
 
 
 
 
 








زیارت حسین علیه السلام بر هر کسی که به امامت حسین علیه السلام اعتقاد دارد از سوی خداوند واجب شده است

شاید کمتر کسی در میان شیعیان ائمه هدی(علیهم السلام) باشد که از اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام آگاه نباشد، اما آنچه که احتمالاً کمتر شنیده ایم روایات متعددی است درباره "وجوب" زیارت امام حسین (علیه السلام). بی هیچ مقدمه ای تعدادی از این روایات را که عموماً از رئیس مذهب شیعه، امام جعفر صادق علیه السلام وارد شده است، می خوانیم...

امام صادق علیه السلام:
زیارت حسین علیه السلام بر هر کسی که به امامت حسین علیه السلام اعتقاد دارد از سوی خداوند واجب شده است.
ارشاد مفید، جلد دوم، صفحه ۱۳۳



شاید کمتر کسی در میان شیعیان ائمه هدی(علیهم السلام) باشد که از اهمیت زیارت امام حسین علیه السلام آگاه نباشد، اما آنچه که احتمالاً کمتر شنیده ایم روایات متعددی است درباره "وجوب" زیارت امام حسین (علیه السلام). بی هیچ مقدمه ای تعدادی از این روایات را که عموماً از رئیس مذهب شیعه، امام جعفر صادق علیه السلام وارد شده است، می خوانیم.

امام صادق علیه السلام:
هر که به زیارت قبر حسین(ع) نرود تا بمیرد، ناقص الایمان و ناقص الدین [از دنیا رفته] و اگر وارد بهشت شود پایین‌تر از مؤمنان منزل خواهد گرفت.
وسائل الشیعة، جلد 14، صفحه 430
***
امام صادق علیه السلام:
زیارت حسین علیه السلام بر هر کسی که به امامت حسین علیه السلام اعتقاد دارد از سوی خداوند واجب شده است.
ارشاد مفید، جلد دوم، صفحه 133
***
امام باقر علیه السلام:
شیعیان را به زیارت قبر امام حسین علیه السلام امر کنید زیرا رهسپاری به سوی او، بر هر مؤمنی که به امامت امام حسین علیه السلام از سوی خدا اعتقاد دارد واجب است.
کامل الزیارات، صفحه 121
***
امام صادق علیه السلام:
اگر یکی از شما تمام عمر خود را حج کند اما حسین بن علی علیهما السلام را زیارت نکند، قطعاً حقی از حقوق رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را ترک کرده چرا که حق حسین علیه السلام از سوی خداوند بر هر مسلمانی واجب است.
 تهذیب الاحکام، جلد ششم، صفحه 42
***
امام صادق علیه السلام به ام سعید فرمود:
ای ام سعید! حرم امام حسین علیه السلام را زیارت کن زیرا زیارت او بر هر مرد و زنی واجب است.
 وسائل‌الشیعة، جلد 14، صفحه 347
***
امام صادق علیه السلام:
شایسته نیست که فرد مسلمان بیش از چهار سال یک بار از زیارت قبر حسین علیه السلام بازبماند.
وسائل الشیعة، جلد 14، صفحه 535
***
امام رضا علیه السلام:
جایگاه قبر امام حسین علیه السلام از روزی که در آنجا دفن شده باغی از باغ‌های بهشت است.
من لا یحضره الفقیه، جلد دوم، صفحه 346
***
امام صادق علیه السلام:
بین قبر حسین علیه السلام تا آسمان هفتم، مسیر رفت‌وآمد فرشتگان است.
وسائل الشیعة، جلد 14، صفحه 416
***
امام صادق علیه السلام:
هیچ چیزی در آسمان‌ها نیست مگر آنکه از خداوند التماس می‌کند که به او اجازه زیارت حسین علیه السلام را بدهد؛ فوجی از آنها نازل می‌شوند و فوجی عروج می کنند.
تهذیب الاحکام، جلد ششم، صفحه 46


***
امام صادق علیه السلام:
گرداگرد قبر حسین علیه السلام هفتاد هزار فرشته خاک‌آلود غبارگرفته هستند که تا روز قیامت بر او می‌گریند.
فرائد السمطین، جلد دوم، صفحه 174
***
امام صادق علیه السلام:
خداوند هیچ آفریده‌ای را به تعداد فرشتگان نیافریده است و همانا هفتاد هزار فرشته هر روز عصر، کعبه را طواف می‌کنند سپس به سوی قبر حسین علیه السلام می‌روند و به او سلام می‌دهند و تا پیش از طلوع خورشید به آسمان عروج می‌کنند. آن‌گاه هفتاد هزار فرشته روز فرود می‌آیند و بیت‌الحرام را طواف می‌کنند و سپس به سوی قبر حسین علیه السلام می‌روند و به او سلام می‌دهند و آن‌گاه به آسمان عروج می‌کنند تا گاهی که خورشید غروب کند.
وسائل الشیعة جلد 14، صفحه 421
***
امام صادق علیه السلام:
هیچ احدی نیست مگر اینکه در روز قیامت آرزو می‌کند که کاش از زائران حسین علیه السلام بود زیرا خواهد دید که کرامت خداوند با زائران حسین علیه السلام چه‌ها خواهد کرد.
کامل الزیارات، صفحه 135
***
امام صادق علیه السلام:
حق این است که ثروتمندان سالی دو بار به زیارت حسین بن علی علیهما السلام بروند و فقیران سالی یک بار به زیارت او بروند.
تهذیب الاحکام، جلد ششم، صفحه 43
***
بخشی از دعای امام صادق علیه السلام برای زائران امام حسین علیه السلام:
...ای کسی که ما را به کرامت مخصوص گردانیدی و به ما وعده شفاعت دادی! ببخشای من را و برادرانم را و زائران قبر حسین بن علی صلوات الله علیه را که از مال خود می‌زنند و بدن‌های‌شان را [در راه زیارت او] ضعیف و لاغر می‌نمایند.
خداوندا! بر این چهره‌های آفتاب‌سوخته و این گونه‌هایی که بر قبر ابی عبدالله علیه السلام مالیده می‌شود رحم آور و چشم‌هایی را که اشک‌شان به خاطر دلرحمی نسبت به ما می‌ریزد رحم کن و بر دل‌هایی که بی‌تابی می‌کنند و می‌سوزند و نیز بر شیون‌هایی که به خاطر ما کشیده می‌شود رحم آور.
خداوندا! من این جان‌ها و این بدن‌ها را به تو می‌سپارم تا آن هنگامی که آنها را در روز تشنگی [قیامت] از حوض [کوثر] سیراب کنی.
 المزار الکبیر، صفحه 334
***
امام صادق علیه‌السلام:
خدا چهارهزار فرشته خاک‌آلود غبارگرفته را بر قبر حسین علیه السلام موکل گردانیده که تا روز قیامت بر او بگریند، پس هر که او را در حالی که به حق او آشناست زیارت کند [آن فرشتگان] او را تا بازگشت به مأمنش بدرقه می‌کنند و اگر بیمار شود صبح و شام به عیادتش می‌روند و اگر بمیرد در تشییع جنازه‌اش حضور می‌یابند و تا روز قیامت برایش طلب مغفرت می‌کنند.
اصول کافی، جلد چهارم، صفحه 581
***
امام صادق علیه السلام:
هر که می‌خواهد در همسایگی پیامبر(ص) و در کنار علی(ع) و فاطمه(ع) باشد نباید زیارت حسین بن علی علیهما السلام را رها کند.
کامل‌الزیارات، صفحه 137
***
امام صادق علیه السلام:
هر که قبر پدرم ابی عبدالله الحسین بن علی علیهما السلام را زیارت کند و بداند که او از سوی خدا به عنوان امامی منصوب شده که اطاعتش بر بندگان واجب است خدا گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌آمرزد و شفاعتش را در مورد هفتاد گناهکار می‌پذیرد.
وسائل الشیعة، جلد 14، صفحه 425
***
امام صادق علیه السلام:
هر که قبر پدرم ابی عبدالله الحسین بن علی علیهما السلام را زیارت کند و بداند که او از سوی خدا به عنوان امامی منصوب شده که اطاعتش بر بندگان واجب است خدا گناهان گذشته و آینده‌اش را می‌آمرزد و شفاعتش را در مورد هفتاد گناهکار می‌پذیرد و خدا در کنار قبرش مورد درخواست [شخصی] قرار نمی‌گیرد مگر آنکه حاجت [آن شخص] برطرف می‌شود.
امالی صدوق، صفحه 471
***
امام صادق علیه السلام:
هر که به سوی حسین علیه‌السلام رود در حالی که به حق او آشنایی دارد خدای عز و جل او را در اعلی علیین می‌نویسد.
من لا یحضره الفقیه، جلد دوم، صفحه 347
***
امام باقر علیه السلام به حمران بن أعیَن فرمود:
مژده باد ای حمران! هر که قبور شهدای آل محمد علیهم السلام را زیارت کند و از آن زیارت خدا و وصلت با پیامبرش را بخواهد از گناهان خود مانند روزی که از مادرش زاده شده، خارج خواهد شد.
امالی طوسی، جلد دوم، صفحه 414
***
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم  به ابن‌عباس فرمود:
ای ابن‌عباس! هر که او [حسین(ع)] را در حالی که به حق او آشناست زیارت کند برای او ثواب هزار حج تمتع و هزار عمره نوشته می‌شود.
کفایة الاثر، صفحه 17
***
امام صادق علیه السلام:
[در روز قیامت] منادی ندا می‌دهد: زائران قبر حسین علیه‌السلام کجایند؟ در این هنگام، مردمان فراوانی برمی‌خیزند پس به آنها گفته می‌شود: دست هر که را دوست دارید بگیرید و به بهشت ببرید.
کامل الزیارات، صفحه 167
***
از یکی از صادقین علیهما السلام نقل شده که فرمود:
ای زرارة! هیچ زن مؤمنه‌ای در زمین نیست مگر اینکه بر او واجب است که فاطمه علیها السلام را در زیارت حسین علیه‌السلام یاری کند.
نوادر علی ابن اسباط، صفحه 123
***
روایت شده که حورالعین هر گاه ببینند که یکی از فرشتگان برای کاری به زمین می‌رود از او می‌خواهند که تسبیح و تربتی از خاک قبر حسین علیه‌السلام برای‌شان به ارمغان آورند.
المزار الکبیر، صفحه 368


امام صادق علیه السلام:
همانا فاطمه، دختر محمد صلی الله علیه وآله وسلم به حضور زائران قبر پسرش حسین علیه السلام می‌رسد و برای گناهان‌شان طلب مغفرت می‌کند.
کامل الزیارات، صفحه 118
***
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:
جبرئیل علیه السلام بر من فرود آمد و گفت: «ای محمد! هر شب و روز، از هر آسمان صدهزار فرشته برای قبر سیدالشهداء که انباشته از ملائک است مراسم برپا می‌کنند و بر او درود می‌فرستند و گرداگرد او می‌چرخند و نزد او خدا را تسبیح می‌گویند و برای هر که او را زیارت کند استغفار می‌نمایند و اسامی زائرانی از امت تو را که با هدف تقرب به خدای تعالی و تو، به زیارت او آمده‌اند یادداشت می‌کنند.»
کامل الزیارات، صفحه 265
***
امام صادق علیه السلام:
هر که به [سوی] قبر حسین علیه‌السلام برود خدا روز قیامت او را جزء افرادی می‌نویسد که در امان هستند و کتاب‌شان به دست راست‌شان داده می‌شود و زیر پرچم حسین علیه‌السلام خواهد بود تا اینکه وارد بهشت شود و امام حسین(ع) او را در درجه‌اش اسکان دهد. همانا خدا عزیز و حکیم است.
نورالعین، صفحه 47
***
امام رضا علیه السلام:
همانا برای هر امامی، عهدی در گردن اولیاء و شیعیان اوست و زیارت قبور امامان، از اتمام وفای به عهد و نیک‌رفتاری است.
کامل الزیارات، صفحه 121
***
امام صادق علیه السلام:
هر که به [زیارت] قبر حسین علیه‌السلام نیاید و بپندارد که برای ما شیعه به شمار می‌آید تا اینکه بمیرد، شیعه ما نیست حتی اگر از اهل بهشت هم باشد، تنها از میهمانان اهل بهشت خواهد بود و بس.
کامل الزیارات، صفحه 193
***
امام صادق علیه السلام:
هر که حسین علیه‌السلام را زیارت نکند از خیری کثیر محروم شده و یک سال از عمرش کاسته شده است.
وسائل‌الشیعه، جلد 14، صفحه 431
***
امام صادق علیه السلام:
اگر یکی از شما هزار حج تمتع به جا آورد و سپس به [زیارت] قبر حسین بن علی علیهما السلام نیاید قطعاً حقی از حقوق خدای تعالی را ترک کرده است.
کامل الزیارات، صفحه 193
***
امام صادق علیه السلام:
روزهای زائران حسین بن علی علیهما السلام از اجل‌های آنها به شمار نمی‌آید.
تهذیب الاحکام، جلد ششم، صفحه 43
***
امام صادق علیه السلام:
شیعیان ما را به زیارت قبر حسین علیه السلام امر کنید زیرا رهسپاری به سوی او روزی را زیاد و عمر را دراز می‌کند و عوامل بدی را برطرف می‌سازد.
وسائل‌الشیعه، جلد 14، صفحه 413


***
امام صادق علیه السلام:
زیارت حسین بن علی علیهما السلام را رها مکن و یارانت را به آن امر کن؛ خدا عمرت را دراز و روزی‌ات را زیاد می‌کند و با خوشبختی زنده‌ات می‌دارد و جز با شهادت نخواهی مُرد و تو را شهید می‌نویسد.
کامل الزیارات، صفحه 152
***
امام باقر علیه السلام:
شیعیان ما را به زیارت قبر حسین علیه السلام امر کنید زیرا زیارت او باعث دور شدن ویرانی، غرق‌شدن، آتش‌سوزی و خورده‌شدن توسط درندگان می‌شود و زیارت او بر هر که به امامت حسین از سوی خدای عز و جل اقرار دارد فریضه است.
امالی صدوق، صفحه 123
***
امام باقر علیه السلام:
کمترین چیزی که برای زائر حسین هست این است که خدا جان و مال او را تا هنگام بازگشت به سوی خانواده‌اش حفظ می‌کند و هنگامی که روز قیامت شود [می‌بیند که] خدا آن زیارت را برایش حفظ کرده است.
ثواب الاعمال، صفحه 91
***
امام حسین علیه السلام:
من کشته اشک هستم. در گرفتاری کشته شدم و بر خداست که اگر گرفتاری به زیارتم آید او را شادمان اجابت کند و به سوی خانواده‌اش بازگرداند.
وسائل‌الشیعه، جلد 14، صفحه 422

دوشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۰

انبیاء و زیارت زمین کربلا


انبیاء سلف هم به برکت اینکه زمین کربلا مدفن حضرت أبی عبداللّه می شود.
آنجا را زیارت کردند و به جهت موافقت امام حسین علیه السلام آنجا خون از بدنشان جاری شده است.
و مأمور بودند که در این زمینه گریه کنند و گریه هم کردند که روایات فراوان است در این زمینه.


1- وروی مرسلا ان آدم لما هبط الی الأرض لم یرحوا فصار یطوف الأرض فی طلبها فمرّ بکربلا فاغتم و ضاق صدره من غیر سبب، و عثر فی الموضع الذی قتل فیه الحسین علیه السلام حتی سال الدم من رجله، فرفع رأسه الی السماء و قال: الهی هل حدث منّی ذنب آخر فعاقبتنی به؟ فانی طفت جمیع الارض و ما أصابنی سوء مثل ما اصابنی فی هذه الارض. فأوحی اللّه الیه یا آدم ما حدث منک ذنب، ولکن یقتل فی هذه الارض ولدک الحسین علیه السلام ظلما فسال دمک موافقة لدمه. فقال آدم: یا رب ایکون الحسین علیه السلام نبیا قال: لا. ولکنه سبط النبی محمد صلی الله علیه و آله فقال: و من القاتل له؟ قال: قاتله یزید لعین اهل السماوات و الأرض .(1)

آدم وقتی آمد از زمین کربلا عبور کند تا رسید به زمین کربلا غمگین شد وقتی به محل شهادت امام حسین علیه السلام رسید پایش لغزید و بر زمین افتاد و خون از پایش جاری شد سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد خدایا آیا گناهی از من سر زده وحی آمد که فرزندت حسین در این مکان به شهادت می رسد و خون تو به جهت موافقت با خون حسین علیه السلام است. آدم گفت آیا حسین نبی است خطاب آمد نه او سبط محمد صلی الله علیه و آله است آدم گفت قاتل حسین کیست وحی آمد که یزید ملعون اهل آسمان و زمین.

2- و روی ان نوحا لما رکب فی السفینة طافت به جمیع الدنیا فلما مرت بکربلا أخذته الأرض، و خاف نوح الغرق فد عاربه و قال: إلهی طفت جمیع الدنیا و ما أصابنی فزع مثل ما أصابنی فی هذه الأرض فنزل جبرئیل و قال: یا نوح فی هذا الموضع یقتل الحسین سبط محمد خاتم الانبیاء. و ابن خاتم الأوصیاء قال: من القاتل له یا جبرئیل؟ قال: قاتله لعین اهل سبع سماوات و سبع أرضین. فلعنه نوح أربع مرات فسارت السفینة حتی بلغت الجودی و استقرت علیه .(2)

حضرت نوح وقتی با کشتی سفر می کرد به زمین کربلا که رسید دریا طوفان شد و نوح ترسید از غرق شدن علت را از خدا پرسید جبرئیل نازل شد و فرمود در این محل حسین علیه السلام فرزندزاده محمد صلی الله علیه و آله

خاتم الانبیاء کشته می شود. بعد نوح سؤال کرد از قاتل حسین علیه السلام جبرئیل فرمود قاتل او لعین هفت زمین و هفت آسمان است. نوح 4 مرتبه لعنت فرستاد تا اینکه کشتی آرام گرفت.

3- وروی ان ابراهیم علیه السلام مرّ فی ارض کربلا و هو راکی فرسا فعثرت به و سقط ابراهیم و شَجَّ رأسه دمه، فاخذ فی الاستغفار و قال: الهی ای شیء حدث منی؟ فنزل الیه جبرئیل و قال: یا ابراهیم ما حدث منک ذنب ولکن هنا یقتل سبط خاتم الأنبیاء و ابن خاتم الأوصیاء. فسالَ دمک موافقة لدمه .(3)

چون حضرت ابراهیم از کربلا عبور کرد پای اسبش لغزید و افتاد روی زمین سرش شکست و خون جاری شد عرض کرد خدایا چه گناهی از من سر زد که اینگونه مبتلا شدم جبرئیل نازل شد و فرمود در این زمین زاده رسول خدا خاتم انبیاء کشته می شود و خون تو به جهت موافقت آن عزیز است.

4- وروی ان اسماعیل کانت أغنامه ترعی بشط الفرات، فأخبره الداعی أنها لاتشرب الماء من هذه المشرعة منذ کذا یوما فسأل ربه عن سبب ذلک فنزل جبرئیل و قال: یا اسماعیل سل غنمک فانها تجیبک عن سبب ذلک فقال لها: لم لا تشربین من هذا الماء؟ فقالت بلسان فصیح قد بلغنا ان ولدک الحسین علیه السلام سبط محمد صلی الله علیه و آله یقتل هنا عطشانا فنحن لانشرب من هذه المشرعة حزنا علیه .(4)

وقتی که اسماعیل گوسفندان خود را به کنار فرات برده بود چوپان به او گفت که چند روز است گوسفندان آب نمی آشامند اسماعیل سبب و علت را از خدا پرسید جبرئیل نازل شد و گفت ای اسماعیل از گوسفندان خودت سؤال کن گوسفندان به زبان فصیح گفتند که فرزند پیامبر خاتم و سبط محمد صلی الله علیه و آله کشته می شود اینجا عطشان و تشنه و ما به خاطر حزن و همدردی با حسین علیه السلام آب نمی خوریم.

یکشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۹۰

خاک سرزمین کربلا

کربلا
در كتاب مفاتیح الجنان به سند معتبر روایت شده كه شخصى گفت حضرت امام رضا علیه السلام براى من از خراسان بسته ای فرستاد. وقتی بسته را باز كردم دیدم در میان آن خاكى بود، از آن مردى كه بسته را آورده بود پرسیدم كه این خاك چیست؟ گفت: خاك قبر امام حسین علیه السلام است، تا به حال نشده كه حضرت چیزى براى كسى بفرستد و در میان آن لباسها مقداری تربت حائر حسینى نگذارد. ایشان مى فرماید این تربت به اذن خداوند متعال امانی است از بلاها.

در امان از هول قیامت

علامه نورى در دارالسلام آورده كه: سید على صاحب ریاض گفت: من در دوران تحصیل، هر هفته عصر پنجشنبه به زیارت گورستان بیرون كربلا كه كنار خیمه گاه است می رفتم، شبى خواب دیدم كه بدان گورستان رفته ام و شهر از عمارت و خانه تهى است. در فكر و هراس بودم كه هاتفى گفت: خوشا به حال كسى كه در این زمین مقدس دفن شود. اگر چه با هزاران گناه باشد از هول قیامت سالم خواهد ماند و هیهات، هیهات كه كسى در این زمین مقدس دفن شود و از هول قیامت سالم بیرون نرود.(1)

خاك، جسد زانیه را قبول نمی کرد

در زمان امام صادق علیه السلام زن بدكاره ای بود كه هر گاه از طریق نا مشروع بچه دار می شد، بچه را در تنور می انداخت و آن را می سوزاند، تا این كه اجلش رسید و مرد.
خویشاوندان او زن را غسل و كفن كردند و نماز برایش خواندند و به خاكش سپردند، ولى یك وقت متوجّه شدند زمین جنازه این زن را قبول نمى كند و به بیرون انداخت، آن عده كه در جریان دفن این زن بد كاره شركت داشتند احساس كردند شاید اشكال از زمین و خاك باشد جنازه را در جاى دیگرى دفن كردند، دوباره صحنه قبل تكرار شد، یعنى زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تكرار شد.
هاتفى گفت: خوشا به حال كسى كه در این زمین مقدس دفن شود. اگر چه با هزاران گناه باشد از هول قیامت سالم خواهد ماند و هیهات، هیهات كه كسى در این زمین مقدس دفن شود و از هول قیامت سالم بیرون نرود. مادرش متعجب شد و آمد خدمت امام صادق علیه السلام و گفت: اى فرزند پیامبر به فریادم برس... و جریان را براى حضرت بازگو كرد و متمسك و ملتجى به حضرت گردید، وجود مقدّس آقا امام صادق علیه السلام وقتى جریان را از زبان مادرش شنید متوجّه شد كار آن زن زنا و سوزاندن بچه هاى حرام زاده بوده، فرمود:
هیچ مخلوقى حقّ ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط به دست خالق است.
مادر آن زن بد كاره به امام عرض كرد: حالا چه كنم. حضرت فرمود: مقدارى از تربت جدّم حسین علیه السلام را همراه جنازه اش در قبر بگذارید زیرا تربت جدّم حسین علیه السلام مشكل گشاى همه امور است. به دستور امام علیه السلام عمل كردند، خاك او را قبول كرد و دیگر او را بیرون نینداخت.(2)

غبار كربلا مانع آتش

اتفاقا بعد از مدّتى خداوند پسرى به او عطا می نماید، تا اینكه بزرگ می شود و به او وصیّت می كند كه باید بروى سر راه زائران حسین علیه السلام و آنها را به قتل برسانى.
پسر شبى در خواب دید قیامت است و فرشتگان عذاب جمعى را سوى جهنّم می برند ، تا اینکه یك شخص را آوردند، رسول خدا صلّى الله علیه وآله به آن ملائک فرمود: اگر چه این مرد گناه كار است لیكن شما نمى توانید او را به جهنّم ببرید زیرا روزى از زمین كربلا می گذشت که غبارى از آن زمین بر بدن او نشست. عرض كردند: غبار را از او می شوئیم، حضرت فرمود: غبار را می شوئید امّا چشم او كه به بقعه و بارگاه فرزندم حسین علیه السلام افتاده را كه نمى شود بشوئید. پس ملائكه عذاب او را رها كردند و ملائكه رحمت آمدند و او را به بهشت بردند. آن پسر از خواب بیدار شد و از قصد فاسد خود بر گشت و توبه نمود و فورا به زیارت آن حضرت رفت و زوار را حرمت و نوازش می كرد.(3)

نجات از مرگ

کربلافرزند عارف سالك شیخ حسنعلى نخودکی اصفهانى می گوید: حدود دو سال قبل از وفات پدرم، كسالت شدیدى مرا عارض شد و پزشكان از مداواى بیمارى من عاجز آمدند و از حیاتم قطع امید شد. پدرم كه عجز طبیبان را دید، اندكى از تربت طاهر حضرت سیدالشهدا علیه السلام به كامم ریخت و خود از كنار بسترم دور شد.
در آن حالت دیدم كه به سوى آسمانها می روم و كسى كه نورى سپید از او می تافت، بدرقه ام می كرد. وقتی مقدارى اوج گرفتیم، ناگهان، دیگرى از سوى بالا فرود آمد و به آن نورانى سپید كه همراه من می آمد، گفت:
دستور است كه روح این شخص را به كالبدش بازگردانى زیرا كه به تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام استشفا كرده اند.
در آن هنگان دریافتم كه مرده ام و این، روح من است كه به جانب آسمان در حركت است ؛ و به هر حال، همراه آن دو شخص نورانى به زمین بازگشتم و از بى خودى، به خود آمدم و با شگفتى دیدم كه در من، اثرى از بیمارى نیست، لیكن همه اطرافیانم به شدت پریشانند.(4)

بى حرمتى به تربت كربلا

موسى بن عبدالعزیز نقل نمود:
در بغداد یوحنّا (طبیب نصرانى) مرا دید و گفت، تو را به حقّ دین و پیغمبرت قسم میدهم كه بگویی این شخص كه در كربلا است و مردم او را زیارت می كنند كیست؟
گفتم: او امام حسین علیه السلام پسر دختر پیغمبر ما است. منظورت از این سؤال چیست؟
گفت قضیّه عجیبى دارم و ادامه داد كه:
خادم هارون الرّشید نصف شبى بود آمد درب خانه و مرا با عجله به خانه موسى بن عیسى كه از خویشان خلیفه بود، برد تا او را مداوا کنم، دیدم طشتى آماده كرده اند و هر چه درون شكمش بود در طشت خالى گردیده، گفتم: چه شده؟ گفتند: ساعتى پیش از این نشسته بود وبا خانواده خود صحبت می كرد و الان به این حال افتاد سبب را پرسیدم! گفتند: ساعتی پیش شخصى از بنى هاشم در مجلس بود كه صحبت از حسین بن على علیه السلام و خاك قبر او و كربلا در میان آمد. موسى بن عیسى گفت: شیعیان در باب حسین بن على علیه السلام تا حدّى غلوّ دارند كه قبر او را براى مداوا استفاده می كنند. آن شخص گفت: من بیمارى سختى داشتم و با هر چه معالجه كردم مفید واقع نشد تا اینكه از تربت امام حسین علیه السلام استفاده كردم و شفا یافتم. موسى بن عیسى گفت: از آن تربت نزد تو چیزى هست گفت: بلى! گفت بیاور، آن شخص چنین کرد، موسى هم خاک را برداشت و از روى تمسخر به آن بى احترامى کرد. در همان ساعت فریاد او بلند شد كه: آتش، آتش، طشتى بیاورید. این طشت را آوردند و تا طشت را آوردند از اندرون او اینها كه می بینى بیرون آمد.

فرستاده هارون گفت: هیچ علاجى در آن می بینى؟ من چوبى را بر داشتم و دل و جگر او را نشان دادم، و گفتم: مگر عیساى پیغمبر كه مرده ها را زنده می كرد این مرض را علاج كند. از خانه بیرون آمدم و آن بد بخت بد عاقبت را در آن حال واگذاردم تا اینکه سحرگاه به جهنم واصل گردید. پسر عبدالعزیز می گوید: یوحنّا با وجودى كه نصرانى بود مدتى به زیارت امام حسین علیه السلام می آمد، تا اینكه به دین اسلام گروید.(5)

پی نوشت:
1)  ترجمه دارالسلام، ج 2، ص 162.
2)   وسائل الشیعه، ج 3، ص 29.
3)   كرامات الحسینیه ج 1 ص 202.
4)   نشان از بى نشانها، ص 27.
5)   وقایع الایام، ج 2، ص 182.

جمعه، آذر ۰۴، ۱۳۹۰

موسیقی در بهشت


جز این نیست که از جمله زیباترین زیبایی‌ها، موی نیکو و نغمه صدای خوش است.(پیام پیامبر ، ترجمه فارسی 755بخش دهم جوامع الکلم سخنان فراگیر ..... ص : 697)

بهشت
آن طور که از روایات بر می‌آید دو نوع نغمه و آوای خوش در بهشت وجود دارد یکی صدایی است برخاسته از طبیعت بهشت که شامل صدای پرندگان بهشتی ،جریان آب نهرها و صدای آبشارها ،سرود برگ‌ها و چرخش نسیم در بین گیسوان درختان و...است و دیگری صدای نوازندگی و خوانندگی مخصوص بهشتی.

امیرالمؤمنین در توصیف بهشت سخنانی فرمودند و ضمن آن به اصوات دلنشین برخاسته از طبیعت بهشت این طور اشاره فرمودند: فلو رمیت به بصر قلبک نحو ما یوصف لک منها لعرفت نفسک عن بدایع ما أخرج إلی الدنیا من شهوات‌ها و لذات‌ها و زخارف مناظرها بالفکر فی اصطفاف أشجار غیّبت عروق‌ها فی کثبان المسک علی سواحل أنهارها(مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام شهاب الأخبار با ترجمه  ،متن 249 ،الباب الثالث، 141) 

گر به دیده دل آنچه را از بهشت برای تو وصف می‌کنند ببینی، نفس تو از آنچه در دنیاست دوری خواهد کرد؛ از اندیشیدن در خواسته‌ها، خوشی‌ها، و زینت‌هایی که در مناظرش وجود دارد، و اندیشه در صدای بهم خوردن برگ درختانش که کنار جویباران بهشت است حیرت زده می‌شود، که ریشه آن درختان در تل‌هایی از مشک فرو رفته است.

نیز در حدیث نبوی است که :« همانا بهشت در هر سال برای فرا رسیدن ماه رمضان زیور و آراسته می‌شود و چون شب اول ماه فرا می‌رسد، نسیمی از زیر عرش می‌وزد که به آن متنزه می‌گویند که به موجب آن برگ‌های درختان و حلقه‌های آویخته بر درها به اهتزاز در می‌آید و صدای بسیار دل‌انگیزی شنیده می‌شود که هیچ کس چنان آوایی نشنیده است»‌(آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار ، ج4 ، 233 ، مسائل عبد الله بن سلام ..... ص : 210)
در روایات دیگری مکرراً از درختی سخن گفته شده که صدا و آهنگ بسیار خوشی دارد و مهم‌ترین منبع موسیقی در بهشت است . لذت استماع موسیقی دلنشین این درخت، بنا بر آنچه از ظاهر روایات فهمیده می‌شود ،پاداش کسانی است که در دنیا غنا را بر خود حرام کرده و در جهت پرهیز از آن رنج کشیده‌اند
در روایت دیگری سخن از نسیمی است که چون بوزد شادی‌ها و طراوت‌های بسیاری را با خود به ارمغان می‌آورد .از جمله‌ی آن‌ها اصوات زیبایی است که از برخورد آن با اشیاء بهشتی  شنیده خواهد شد .
از رسول خدا پرسیدند آیا در بهشت باد هست؟
فرمود: آری، بادی است که از نور آفریده شده است و حیات و لذت‌هایی به همراه دارد و نامش بهاء است .چون مردم بهشت شوق زیارت پروردگار خود کنند آن باد بوزد در حالی که از گرما و سرما نیست، از نور عرش است  در چهره‌هاشان می‌دمد و خرّم و دل خوشمی شوند ،نوری به نورشان می‌افزاید و به درهای بهشت زند و نهرها روان گردند و درخت‌ها تسبیح خوان، پرنده‌ها نغمه‌ساز کنند آنگاه اگر هر که در آسمان‌ها و زمین است آن آوای شادی و خوشی که در بهشت است را، بشنوند از شوق آن همه(نزدیک است) جان دهند. (آسمان و جهان-ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص: 234)

بهشت
و اما:در روایات دیگری مکرراً از درختی سخن گفته شده که صدا و آهنگ بسیار خوشی دارد و مهم‌ترین منبع موسیقی در بهشت است . لذت استماع موسیقی دلنشین این درخت، بنا بر آنچه از ظاهر روایات فهمیده می‌شود ،پاداش کسانی است که در دنیا غنا را بر خود حرام کرده (و در جهت پرهیز از آن رنج  کشیده‌اند). 


«...سپس [رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم] فرمود: به آن خدایی که جان محمّد به دست قدرت اوست، در بهشت درختی است که با صدای بلند، تسبیح خداوند را می‌گوید. صدای آن درخت، به گونه‌ای است که اوّلین و آخرین [آفریدگان]، زیباتر از آن صدا را نشنیده‌اند. این درخت همچون درخت انار میوه می‌دهد و میوه‌هایش را بر سر مؤمن می‌ریزد و چون آن را باز نماید، آن را از بین نود حلّه می‌شکافد...»(مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام ،175 ، متن عربی سرزنش دیگران ..... ص : 172)

در حدیث یاسر خادم امام رضا علیه‌السلام به نقل از آن حضرت درباره این درخت گفته شده است :« هر کس خود را از گرایش به غنا و آواز خواندن در مجالس لهو و لعب باز دارد، خداوند فرمان می‌دهد باد بر درختی که در بهشت هست بوزد، و از آن درخت صدائی شنیده می‌شود که هرگز مانند آن صدای دلنواز شنیده نشده است و هر کس گوش به غناء دهد از شنیدن صدای آن درخت محروم می‌گردد.» (اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه‌السلام ، 729 ،در حرمت نرد و شطرنج و قمار ..... ص : 728،نیز از زبان امام صادق نقل شده است : بحار ،ج 8،ص 127)

همانا بهشت در هر سال برای فرا رسیدن ماه رمضان زیور و آراسته می‌شود و چون شب اول ماه فرا می‌رسد، نسیمی از زیر عرش می‌وزد که به آن متنزه می‌گویند که به موجب آن برگ‌های درختان و حلقه‌های آویخته بر درها به اهتزاز در می‌آید و صدای بسیار دل‌انگیزی شنیده می‌شود که هیچ کس چنان آوایی نشنیده است
 
اما موسیقی بهشت شامل آوازه خوانی انسان‌ها و حوریه های بهشتی نیز می‌شود .روزی رسول خدا درباره نعمات بهشتی سخن می‌گفتند یک اعرابی که از سخنان ایشان به وجد آمده بود ،روی زانوانش نشست و عرض کرد یا رسول الله آیا در بهشت موسیقی هم هست ؟فرمود آری‌ای اعرابی همانا در بهشت نهری وجود دارد که در دو طرفش دوشیزگان سپید روی و سپید موی نشسته‌اند و مشغول تغنی (آوازخوانی )هستند و به چنان صدایی می‌خوانند که خلایق تا کنون مانند آن را نشنیده‌اند ،و این نعمت بالاترین نعمات بهشتی است .  راوی حدیث گوید از "ابودردا" گوینده حدیث از زبان رسول الله پرسیدم آن دختران به چه چیزی تغنی می‌کنند گفت :به تسبیح »(بحارالانوار ،ج8،ص196) 

و باز در حدیث نبوی است که :هیچ بنده ای وارد بهشت نمی‌شود مگر اینکه بالای سر و پایین پای او دو حورالعین می‌نشینند و با زیباترین صوت برای او ترانه خوانی می‌کنند ترانه آن‌ها هرگز ترانه شیطانی نیست بلکه محتوای آن تمجید و تقدیس الهی است .(همان ص196)

آخرالامر باید اذعان نمود که هر چند در خصوص موسیقی بهشت ،مستقیماً آیه ای از قرآن برای استناد آورده نشده است ،اما آیاتی وجود دارد که انرژی حیرت آدمی را  به جای تبدیل شدن به نیروی منفی شک و تردید، به توان مثبت اطمینان می‌رساند تا به جای آنکه افسانه‌اش پنداریم، باورش کنیم و با تأمل در آن نیرویی برای توبه ،عمل صالح و صبر در برابر سختی‌های دنیا پیدا کنیم .از جمله آیاتی که این روایات باورنکردنی را تایید می‌کنند این آیه شریفه است :

فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ‌جَزاءً به ما کانُوا یَعْمَلُون
(سجده ،17)؛ هیچ نفسی نداند آنچه حقّ تعالی بجا آورده است از برای مؤمنان به جهت پاداش آنچه انجام داده‌اند.

گریه برای امام حسین(ع)

جمعه، آبان ۲۷، ۱۳۹۰

قوانین حقوق بشر میان ولنگاری و حریت فرقی نمی‌گذارد


قم - خبرگزاری مهر: مرجع تقلید شیعیان تأکیدکرد: قوانین بین المللی حقوق بشر و سازمان ملل چون مبنای آن بدون منبع علمی است فرقی میان ولنگاری و حقوق بشر قائل نیست.


به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی شامگاه پنجشنبه در مراسم اختتامیه همایش علامه طباطبایی که در موسسه اسراء برگزار شد، اظهار داشت: سازمان حقوق بشر و سازمان ملل دستشان از حقوق نویسی خالی است چون مبنای آنها بدون منبع علمی است و به انسان خلاصه می‌شود.

قرآن و سنت مبنای قانون اساسی

وی با بیان اینکه مواد حقوقی و قانون‌های عادی ما مصوبات مجلس شورای اسلامی است تصریح کرد: این مصوبات از مبنای قانون اساسی گرفته می‌شود که این قانون با دشواری فراوان و با حضور 70 نفر که حداقل 40 نفر آنان مجتهد مسلم بوده‌اند نوشته شده است و مبنای قانون اساسی هم کتاب و سنت است.

این مرجع تقلید ادامه داد: آنچه به عنوان حقوق بشر در دنیا رایج است ابن سبیل است و تا نیمه راه آمده است؛ آنها مواد حقوقی خود را از مبانی مانند آزادی، عدالت و ... می گیرند که درست است و قویترین مبنای آنان عدل است که درست است اما چون این مبانی منبعش درنهایت خود انسان است و نه وحی میان ولنگاری و حریت فرقی نمی‌گذارند و هر چه به سود آنهاست عدل و هر چه به ضرر آنها باشد ظلم می‌دانند.

قوانین حقوقی بین المللی منبع عالمانه ندارد

آیت الله جوادی آملی بیان داشت: در این قوانین انسان محور و مبناست و مبنای بدون منبع ریشه علمی ندارد؛ در علم هم همین طور است و اگر منبع بود می‌توان ریشه علمی داشت به همین دلیل اول باید منبع را درست کرد تا بتوان از این منابع مبانی را استخراج کرد.

وی با بیان اینکه مسئله ادبیات و هنر محل ابتلاء روز ماست افزود: فلسفه درباره ادبیات و هنر کار را به حکمت عملی ارجاع می‌دهد؛ هنر درباره فعل انسان بحث می‌کند و نه فعل خدا که باید راه حلی برای هنر اسلامی درست کرد که آن هم پیش بینی شده است.

این مرجع تقلید با اشاره به دینی کردن علوم ادامه داد: بسیاری از ما اسلامی حرف می‌زنیم اما قارونی فکر می‌کنیم و می‌گوئیم عقل بشری است و ما خودمان فهمیده‌ایم؛ قارون هم می‌گفت من خودم سرمایه و ثروتم را به دست آوردم؛ ما خیال می‌کنیم آنچه فهمیده‌ایم در تسخیر بشر است.

وی تأکید کرد: ما هنوز باور نکرده‌ایم که خداوند به انسان آنچه را نمی‌دانسته است یاد داده است و هنوز باور نکرده ایم که معلوم و علم و عالم همه مخلوق خدا هستند و کل کتاب طبیعت کتاب خداست و برررسی آن بررسی فعل خداست و دینی محسوب می شود.

آیت الله جوادی افزود: اگر ما هیچ دلیل نقلی در علوم طبیعی نداشته باشیم و عقل محض بخواهد این علوم را تبیین کند دینی است و گذشته از این که در بسیاری از این ها ما دلیل نقلی داریم منتهی دلیل طولانی مانند تبیین نماز نداریم.

تعریف قرآن از انسان

این مرجع با اشاره به تعریف قرآن از انسان بیان داشت: قرآن حیات برخی را گیاهی، برخی را حیوانی و برخی را انسانی می داند که برخی مرده و برخی زنده اند و از زنده ها نیز برخی سالم و برخی مریض هستند که مشخص کرده است.

وی اظهار داشت: در فرهنگ قرآن انسانی که به نامحرم نگاه نامحرمی می کند مریض است؛ در فرهنگ قرآن آنکه دشمن داخلی است و هر چه در نظام اسلامی رخ می دهد به بیگانه اطلاع میدهد مریض است که در سوره مبارکه مائده فرموده است.

وی تاکید کرد: عده ای مریض هستند و تا حادثه ای ایجاد می شود فورا به بی بی سی اطلاع می‌دهند و مصاحبه می‌کنند چنین فردی چرا با اعداء چنین رابطه‌ای دارد می‌گوید شاید نظام برگردد؛ این مرض سیاسی است.

مفسر قرآن کریم با بیان اینکه براساس قرآن ما چند نوع انسان داریم تصریح کرد: برخی افراد جنازه عمودی هستند و این مرگ را باید علوم انسانی تشخیص دهد که از دید قرآن کافر مرده و مومن زنده است و زنده ها از قرآن بهره می برند.

حرفهای عاقلانه دیگران را باید پذیرفت

وی با اشاره به چگونگی برخورد اندیشمندان ما با علوم انسانی در غرب بیان داشت: ما کمر همت به خط بطلان کشیدن بر همه حرفها و سخنان دیگران نبسته ایم؛ اگر حرف عالمانه و خردمدارانه زدند همان را در کتابهای خودمان می نویسیم.

استاد حوزه، علم و عالم بی دین را به سارق و سرقت آن تشبیه کرد و گفت: اگر کسی که در شناسایی کالایی تخصص دارد بخواهد کیفیت آن را تشخیص دهد کاری با این ندارد که این کالا سرقتی یا غیرسرقتی است و با کیفیت کالا کار دارد؛ علم نیز همین طور است اگر دانشمند بی نمازی حرف عاقلانه ای زد او سارق است چون علمش را غیر از منابع گرفته است اما خود علم که سارق نیست و باید این علم سرقتی را از دست عالم سارق خارج کنیم.

آیت الله جوادی آملی تأکید کرد: ممکن است خیلی از حرفهای دیگران صحیح باشد که نباید خط بطلان بر آن کشید.

این مرجع در توصیه به نویسندگان کتابهای دانشگاهی بیان داشت: برای سالهای اول و برای مبتدیان باید مسایل بین الرشد را بنویسیم اما در مراتب بالاتر بدترین الحادها را هم می توانیم بنویسیم؛ نوشتن مطالب مشکوک برای مبتدیان مضر است و الحاد آور اما برای کسی که به مراتب بالا و یا تام عقل رسیده است بیان الحاد در او اثری ندارد.

هیچ علمی الحادی و الهی بودن خود را ثابت نمی کند


این مرجع تقلید با بیان اینکه هیچ علمی نمی تواند الحادی و یا الهی بودن خود را ثابت کند عنوان داشت: این لباس تنها به قامت رعنای فلسفه زیبنده است و اگر این فلسفه به کج راهه و بیراهه رفت و الحادی و غیر الهی شد تمام علوم را هم الحادی می کند و اگر راه درست را رفت و ثابت کرد که جهان صانعی خدا نام دارد اولین خدمت را به خود کرده و فلسفه الهی می شود و همه علوم را هم اعم از فیزیک و شیمی و ... را الهی می کند.

وی افزود: ما تصور می کنیم دین فقط در مدار نقل است و بحث از افعال خدا، دینی نیست در حالی که فلسفه راه پیدا کرده همه علوم را الهی می کند چون تفسیر فعل خداست و تفسیر فعل خدا هم همانند تفسیر قول خدا دینی است و تفسیر فعل خدا از تفسیر فعل معصوم(ع) که دینی است کمتر نیست.

این مفسر قرآن با اشاره به چگونگی دینی کردن علوم تصریح کرد: علوم را می‌توان همان طور که جلد اول کفایه در حالی که هیچ ارتباطی با قرآن ندارد دینی است دینی کرد.

عقل مقابل وحی نیست

وی با بیان اینکه قراردادن عقل در مقابل وحی امر اشتباهی است افزود: عقل هرگز خود را در مقابل وحی قرار نمی‌دهد؛ عقل قانون شناس است، دین شناس است و نه قانونگذار؛ عقل در هیچ علمی ولایت ندارد بلکه سراج و چراغ است و نه صراط و راه و هیچ عقلی از هیچ عاقلی قدرت قانونگذاری ندارد اما در قانون شناسی قهار است.

مفسر قرآن تاکید کرد: عقل نه موضوع و نه محمول و نه پیوند میان این دو را آفریده است و کسی که هیچکدام از این قضایا بر عهده او نیست والی نیست و ولایت ندارد.

پنجشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۰

Israel may launch strike on Iran as soon as next month to prevent development of nuclear weapons