سه‌شنبه، خرداد ۱۰، ۱۳۹۰

دانلود زنای ذهنی- حسن عباسی

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

خرداد ماه پر حادثه ای است،15 خرداد 42 جرقه نخست انقلاب زده شد، 14 خرداد 68 مردم با پیشوایشان وداع گفتند و رهبر انقلاب اسلامی را به خاک سپردند، 2 خرداد 1376 رای قاطع مردم به اصلاحات زنگ خطری بود برای کسانی که خود را حاکم مطلق می پنداشتند و مردم را به هیچ می انگاشتند - هر چند اصلاح طلبان مردم را نا امید کردند و کار به جایی رسید که مردم در مجلس هفتم به اصولگرایان پناه بردند! - می گویند در جهنم مارهایی است که مردم از ترسشان به افعی پناه می برند!

22 خرداد 88 بار دیگر مردم به صحنه آمدند و پیامی بس عمیق تر به جهان مخابره کردند، 25 خرداد راهپیمایی مسالمت آمیزی که حتی شعار " مرگ" نداشت، نشانی از رشد سیاسی مردم بود، مردم نشان دادند که دیگر با مرگ و کشتن و زدن و شکستن و انقلاب کاری درست نمی شود، باید فرهنگ را اصلاح کرد و زیربنایی کار کرد، البته صبر و استقامت می خواهد! و این راهپیمایی ها ادامه یافت تا 29 خرداد 88 که خطبه تاریخی آیت الله خامنه ای ایراد شد و محمود احمدی نژاد با زیرکی خود را از معرکه کنار کشید و نوک حمله طرفداران ولایت و بسیج و سپاه شدند!  30 خرداد 88 آغاز خشونت در سرکوب تظاهرات بود و مسیر اعتراضات مسالمت آمیز به درگیری های خشونت آمیز ختم شد!

خرداد امسال آبستن حادثه ای به مراتب بزرگتر است، نیمه دوم خرداد نوزادی متولد خواهد شد که رشدی سریع و خارق العاده خواهد داشت، تنها نگرانی من این است که این پدیده - که چون لوبیای سحر آمیز رشد می کند و چون گودزیلا می بلعد - از کنترل خارج شود و همه چیز را نابود کند، من نگران تامین غذای این مولودم، این مولود همه چیز را خواهد بلعید، به صغیر و کبیر رحم نخواهد کرد، چپ و راست نمی شناسد، اصلاح طلب و اصولگرا نمی داند چیست، او گرسنه است، او تشنه است، تمام سیلوهایتان او را سیر و آب سدهایتان او را سیراب نخواهد کرد، از امروز به فکر چاره باشید، هر چند بسیار دیر شده است و برایتان تدبیری نمانده است، فقط می توانم بگویم برایتان متاسفم! و برای ملتی بزرگ که باید شاهد بلعیده شدن همه دار و ندار و هستی اش باشد! مردم برای میهن تان دعا کنید.

روش شیطان برای ناامن کردن جامعه


آنچه می‌خوانید گزیده‌ای از درس اخلاق آیت الله قرهی، مدیر حوزه علمیه امام مهدی (عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است که در مسجد حوزه علمیه یاد شده، واقع در حکیمیه پیرامون برخی از گناهان کبیره (تهمت) ایراد شده است.


شیطان

... عرض کردیم عندالاولیاء، عندالعرفا، عندالعقلا اصلاً چیزی به نام کبیره و صغیره نداریم، همه‌اش کبیره است؛ چون مقام از دست دادن است، همین! هر کوچک‌ترین گناهی که باعث شود مقامم را از دست بدهم، یعنی دچار کبیره شدم.

یک موقعی به آیت‌الله مولوی عرض کردم: آقا! این اولیاء چگونه هستند؟ این چیست که یک عدّه راحت طی الارض و ... راحت می‌بینند، چگونه این طوری شدند؟ ایشان برعکسش را فرمودند: تعجّب ندارد! این چیست که انسان راحت گناه می‌کند؟! آن‌ها انسانیّتشان را دارند، هنر نکرده‌اند. اگر انسان، انسان باشد، گناه نکند، هنر نکرده است. ما خودمان نیستیم! اگر خودمان باشیم، تعجّب نمی‌کنیم که چگونه یک عدّه چشمشان باز می‌شود!

علامه حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی در روزهای آخر عمر علّامه طباطبایی (اعلی اللّه مقامه الشّریف) محضرشان بودند، گفتند: آقا یک مطلبی بفرمایید که ما توشه‌ای از شما داشته باشیم. فرمود: یادتان هست که من چند سال پیش، یک مریضی گرفتم که به شدّت افتادم و هر کس می‌آمد راه نمی‌دادم. گفتند: بله آقا! فرمود: چشمم باز شده بود. دور حرم حضرت معصومه (علیها صلوة و السّلام) می‌آمدم، می‌دیدم که یک کسی گورخر است، یک کسی قو است، یک کسی گاو است، یکی درندّه است! انسان هم می‌دیدم. وحشت کردم! چند وقتی این گونه بودم، دیدم که نمی‌توانم! به بی بی گفتم که خانم! بخواهید که این مطلب را خدا از من بگیرد، من نمی‌توانم! انسان اگر انسان باشد، باید همین گونه باشد! تعجّب این است که انسان انسانیّتش را از دست می‌دهد! این که آن‌ها می‌بینند تعجّب نیست، آن‌ها مقام انسانیّتشان است! ما مع‌الاسف مقام‌مان را از دست دادیم! وقتی می‌شنویم تعجّب می‌کنیم که یعنی می‌شود کسی چشمش باز شود؟! می‌شود کسی راحت طی‌الارض کند؟! ... بله آقا جان! آن‌ها انسان هستند. فوق انسان نیستند! تازه آن‌ها انسان هستند. امّا امثال من انسان‌نما هستیم. نفهمیدیم! آن‌ها انسانند.

لذا اسم گناه برای آن‌ها گناه کبیره می‌شود! حتّی اسمش!  اولیاء ما، خصیصین ما، عرفای عظیم‌الشأن ما نه تنها گناه صغیره و کبیره ندارند و همه چیز را کبیره می‌دانند؛ چون آن‌ها را از مقام انسانیّت دور می‌کند و مقام انسانیّت را از دست می‌دهند و سقوط می‌کنند، بلکه اسم گناه هم برای آن‌ها این گونه است!

اگر کسی گناه نکرد، به مرور زمان چشمش به حقایق باز می‌شود. امّا اگر گناه کرد و آرام آرام آلوده شد، دیگر انسانیّت فراموش می‌شود و به جایی میرسد که به قول قرآن، کبائر هم برای او مهم نیست

.... اولیاء می‌گویند که اگر اسم گناه زیاد بیان شود، قبحش از بین می‌رود! نباید بیان کنیم. برای همین آقا گفتند: من یک بار می‌گویم و بعد فعل خبیثه می‌گویم. اولیاء به این حالات رسیدند..... 

وقتی برای کسی قبح مطالب از بین برود، چه می‌فهمد که اصلاً باعث خلقت خودش هم این پنج تن آل عبا هستند! «وَ ما خَلَقتُ سَماءٌ مَبنیَة وَالارضاً مَدحیَة» مگر این مطالب را خداوند نفرموده‌اند؟ خداوند فرموده‌اند: فلک دوّار، بحر، حتّی کشتی روی دریا را به خاطر این‌ها آفریدم. «هولاء الخَمسَة، ألذینَهُم تَحتَ الکِساء» جبرائیل امین (علیه صلوة و السلام) عرض کرد: این‌ها چه کسانی‌اند؟! ذوالجلال و الاکرام می‌فرماید: «هُم أهلُ بَیتِ النُبُوة وَ مَعدَنُ الرِسالة» معدن رسالت از این جا جوشید! بعد می‌فرمایند: «هُم فاطِمَةُ وَ أبُوها» این فرمایش ذوالجلال و الاکرام است.

وقتی کسی بیچاره شد، کور شد «مَن کان فی هذِه أعمی وَ هُوَ فی الآخرة أعمی» در آخرت هم در اعمی است! با این که پیامبر صراحتاً در مورد آن عنصر شجره طیبة خلقت، حجةُ علی حُججِ الله فرمودند: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی» امّا آن‌ها چه کردند. مگر نفرمودند؟! ببینید که گناه انسان را چگونه می‌کند؟! انسان کور می‌شود!

اگر کسی گناه نکرد، به مرور زمان چشمش به حقایق باز می‌شود. امّا اگر گناه کرد و آرام آرام آلوده شد، دیگر انسانیّت فراموش می‌شود و به جایی میرسد که به قول قرآن، کبائر هم برای او مهم نیست. تبدیل می‌شود به انسانی که غیبت میکند، تهمت میزند و به تعبیری اصلاً از اینکه به دیگران تهمت میزند، تکان هم نمیخورد، یادش میرود که همین اعمال باعث می‌شود دیگر حقایق را باور نکند.

چشم چرانی

شخصی به عارف عظیمالشّأن، ملّا محسن فیض کاشانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) و بعضی از بزرگان اهانت کرده بود، به ایشان گفتند: آقا! شمّهایی به او نشان بدهید که بفهمد عرفای عظیمالشّأن ما چه هستند. ایشان فرمودند: اولاً عرفا برای این مسائل کار نمیکنند، ثانیاً او به قدری در گناه دریده شده است که هر چه به او نشان بدهی چون قسیّ القلب است و چشم دل او، کور ِکور است، چشم ظاهرش هم دیگر نخواهد دید.

پیامدهای تهمت

یکی از گناهانی که عامل می‌شود انسان دیگر در گناهان دریده شود، تهمت است. در جلسات قبل راجع به تهمت نکاتی را عرض کردیم از جمله اینکه تهمت ایمان را از بین می‌برد. وقتی ایمان از بین رفت دیگر هر چه معجزه هم بیاوری، باورش نمی‌شود.

جالب این است بیان کردند، بعضی از کسانی که در محضر نبی ّمکرّم(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)  بودند، شق‌القمر پیامبر عظیم‌الشأن(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را دیدند، امّا آنقدر غرق گناه و نفاق خود بودند که آنچه را دیدند، انکار کردند؛ چون وقتی ایمان آب شد، دیگر تمام است. تهمت ایمان را آب می‌کند و از بین می‌برد.

تهمت، تبعات و پیامدهایی دارد. یکی این است که اعتماد بین انسان‌ها را از بین می‌برد و جامعه، جامعه‌ای ناامنی می‌شود. وجود مقدّس حضرت صادق القول والفعل ،امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند: «مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِی دِینِهِ فَلَا حُرْمَةَ بَیْنَهُمَا»[1] آن کسی که به برادر دینی خودش تهمت بزند، دیگر حرمتی بین آن دو باقی نمی‌ماند.

ذیل این حدیث شریف عرفای عظیم‌الشأن بیان کرده‌اند: وقتی تهمت در جامعه‌ای به وجود آمد، طبیعی است حرمت از بین می‌رود و دیگر اعتماد در جامعه نیست. هیچ کس به کسی اعتماد ندارد و دیگر کسی نمی‌تواند، کسی را به عنوان رازدار خودش انتخاب کند.

مولی‌الموالی، علی ابن ابیطالب(ع) می‌فرمایند: «البُهتانُ عَلی البَری اَعظَمُ مِنَ السَّماء»[2] تهمت زدن به آدم بی‌گناه بزرگ‌تر از آسمان‌هاست. ذیل این روایت شریف ملّای نراقی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمودند: یعنی آسمان تحمّل ندارد که تهمت و بهتان به بی‌گناه زده شود و به واسطه این بهتان ملائکة الله و اهل آسمان آن کسی را که تهمت ناروا به دیگری زده لعن می‌کنند

عجیب است که پیامبر عظیم‌الشأن(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: در جامعه‌ای که اعتماد در آن از بین رفت، خیرات و برکات ظاهری و مادّی هم از بین می‌رود. نه معنویّت، بلکه در مادیّات خودشان هم، متضرّر می‌شوند. یکی از مطالبی که عامل می‌شود این اتّفاق بیفتد، تهمت است. فرمودند: تهمت، اعتماد را از بین می‌برد و جامعه‌ای هم که اعتماد نداشت، مسائل مادی‌اش هم تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و از بین می‌رود.

راه دوری از تهمت

اولیاء الهی، دائم این تذکار را داده‌اند که انسان برای اینکه دچار تهمت نشود، اوّل همه باید مراقبه داشته باشد و قبل از آن، جامعه را به غیبت دچار نکند.

موسی ابن عمران (علی نبیّنا و آله و علیه الصلاة و السّلام) می‌فرماید: شیطان به صورت انسان آمد و گفت: موسی! من اگر بخواهم جامعه‌ای را ناامن کنم، در آن جامعه تهمت را زیاد می‌کنم و برای اینکه بخواهم تهمت را در جامعه زیاد کنم، بستر غیبت را فراهم می‌کنم.

اگر جامعه‌ای به غیبت دچار شد به تهمت دچار می‌شود. لذا بی دلیل نیست که اولیاء الهی امر کرده‌اند: اگر انسان توانست حال و هوای مجلس را از غیبت، بیرون بیاورد، فبها المراد! امّا اگر نتوانست سریع بلند شود؛ چون اگر جامعه‌ای دچار این بلیّه شد، بعد از آن به بلیّه‌ی عظمای دیگری یعنی تهمت، دچار می‌شود.

پارانوئید

مولی‌الموالی، علی ابن ابیطالب(صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌فرمایند: «البُهتانُ عَلی البَری اَعظَمُ مِنَ السَّماء»[2] تهمت زدن به آدم بی‌گناه بزرگ‌تر از آسمان‌هاست. ذیل این روایت شریف ملّای نراقی(اعلی الل?ّه مقامه الشّریف) فرمودند: یعنی آسمان تحمّل ندارد که تهمت و بهتان به بی‌گناه زده شود و به واسطه این بهتان ملائکة الله و اهل آسمان آن کسی را که تهمت ناروا به دیگری زده لعن می‌کنند.

ملّا محسن فیض کاشانی(اعلی الل?ّه مقامه الشّریف به نقل از حضرت سلطان‌العارفین، آیت‌الله سلطان آبادی بزرگ(اعلی الل?ّه مقامه الشّریف)، آن مرد الهی و عظیم‌الشأن فرمودند: اگر در منطقه‌ای یا جایی غیبت و تهمت زیاد شد، آن قسمت از زمین سنگین است و وضعیت بدی دارد. لذا ایشان فرمودند: پدر من یک موقعی از یکی از مکان‌ها گذشت - ایشان اسم آن مکان را هم نفرمودند، به خاطر اینکه آبروی آن‌ها را حفظ کنند- بنای بر این بود ساعاتی در آنجا استراحت کنیم بعد به سفر ادامه دهیم، همان لحظات اول گفتند: حالم بسیار بد است، سینه‌ام گرفته است. گفتم: آقا استراحت کنیم بعد از اینکه حالتان بهتر شد حرکت می‌کنیم. بعد از ظهر نزدیک به غروب بود، ایشان گفتند: هر طوری هست از این جا برویم. هر چه اصرار کردم چرا؟ فرمودند: اصرار نکن دلیلش را نمی‌گویم، فقط به شما می‌گویم برویم. ایشان آن لحظات آخر عمرشان فرمودند: می‌دانید در آن منطقه به من چه گذشت؟ دیدم آن منطقه پر از دود و سیاهی است که از غیبت و تهمت پر شده بود و سنگینی آن نفس من را می‌گرفت.

یغمبر اکرم، حضرت محمّد مصطفی (ص) می‌فرمایند: هر کس به مرد یا زن مؤمنه‌ای تهمت بزند یا درباره او چیزی بگوید که او مبرّا از آن است - یعنی شبه تهمت، تهمت نیست اولیاء الهی می‌گویند: حتّی اگر فرض هم کردی، تا یقین حاصل نشود نباید بگویی – عزّوجلّ او را در روز رستاخیز بر تلّی از آتش قرار می‌دهد تا اینکه از حرف خود درباره آن شخص برگردد

ایشان به نقل از آیت‌الله العظمی سلطان‌آبادی می‌فرمایند: آن منطقه طوری سنگین میشود که انسان مؤمن قادر به نفس کشیدن نیست، آسمانها هم با آن پاکی خودشان صد در صد نمیتوانند تحمّل کنند..

وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(صلوات الل?ّه و سلامه علیه) میفرمایند: «الْبُهْتَانُ عَلَى الْبَرِیِّ أَثْقَلُ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیَاتِ»[3] بهتان  و تهمت زدن به انسان بیگناه سنگین‌تر از کوه‌های استوار است. به تعبیر بزرگان کوه استوار با زلزله های شدید هم تکان نمی‌خورد، امّا تهمت آنقدر سنگین است که به تعبیری کوه با عظمت و استوار را هم می‌لرزاند و نمی‌تواند بار این گناه باعظمت و کبیره را تحمّل کند. خیلی انسان باید مواظب باشد که اگر در این مطلب دقّت نکند بیچاره است.

عقوبت شدید گناه تهمت

آن وقت این تهمت چه اثری خواهد داشت و عقوبت آن چگونه است؟ پیغمبر اکرم، حضرت محمّد مصطفی (صلّی اللّ?ه علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند: «مَنْ بَهَتَ مُؤْمِناً أَوْ مُؤْمِنَةً أَوْ قَالَ فِیهِ مَا لَیْسَ فِیهِ أَقَامَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى تَلٍّ مِنْ نَارٍ حَتَّى یَخْرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِیهِ»[4] هر کس به مرد یا زن مؤمنه‌ای تهمت بزند یا درباره او چیزی بگوید که او مبرّا از آن است - یعنی شبه تهمت، تهمت نیست اولیاء الهی می‌گویند: حتّی اگر فرض هم کردی، تا یقین حاصل نشود نباید بگویی – عزّوجلّ او را در روز رستاخیز بر تلّی از آتش قرار می‌دهد تا اینکه از حرف خود درباره آن شخص برگردد. عجیب است اولیاء الهی مثل آیت‌الله آسیّد علی آقای قاضی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن عارف عظیم‌الشّأن و موحّد بزرگوار وحشت خودشان را از این روایت شریف بیان کردند.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. اصول کافی، ج:2، ص:361[1]

2. بحار الانوار ج78[2]

3. بحارالانوار، ج:72، ص:194[3]

4. همان [4]

سرگذشت ارواح در برزخ (13)ا

سرگذشت ارواح در برزخ (13)


نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با سرمایه‌گیری از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمده‌اند و امید آن است که منشأ تنبه و بیداری قرار گیرد. کتاب «سرگذشت ارواح در برزخ» نوشته «اصغر بهمنی» پس از مطالعه و تأیید توسط عالم گران‌قدر «آیت الله جعفر سبحانی» وارد بازار کتاب و مورد استقبال قرار گرفت.


جهنم شیطان عذاب زنجیر فریاد
التماس کنندگان

هنوز راه زیادی نپیموده بودیم که در دل تاریکی ضجه و فریادهایی به گوشم رسید. وقتی دقت کردم صدای چند نفری را شنیدم که التماس کنان از ما می‌خواستند که نور ایمان را به طرف آن‌ها هم بگیریم تا در پرتو نور ما حرکت کنند. (سوره حدید/ آیه13) نیک همان‌طور که جلو می‌رفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، این‌ها باقی مانده منافقین و کافران هستند که تا اینجا پیش آمده‌اند اما دریغ از یک نور ضعیف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند و سرانجام نیز در یکی از همین چاه‌های وحشتناک غار سقوط خواهند کرد. چون با اصرار آن‌ها روبرو شدیم نیک ایستاد و خطاب به آن‌ها گفت: اگر محتاج نور ایمانید برگردید به دنیا و از آنجا بیاورید. یکی از آن میان رو به من کرد و گفت: هان ای بنده خدا! مگر ما با هم در یک دین نبودیم، مگر ما و شما روزه نمی‌گرفتیم و نماز نمی‌خواندیم؟ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سرای جواب می‌دهید که می‌دانی امکانش نیست؟! در حالی که از خشم دندان‌هایم را به هم می ساییدم، پاسخ دادم: بله با ما بودید اما برای ریشه کن کردن دین ما و نه یاری آن، همواره برای ضربه زدن به دین و آیین اسلام در کمین نشسته بودید و اکنون دریافتید که از فریب خوردگان بوده‌اید. (سوره حدید/ آیه14)

 

نزاع مجرمان

حرف‌هایم که تمام شد خودم را به نیک نزدیک کردم و گفتم: زود برویم تا دوباره وبال گردنمان نشده‌اند. نیک گفت: اگر تمایل داری مشاجره و نزاعشان را با یکدیگر بشنوی، پس خوب دقت کن وقتی گوش سپردم صدای آن‌ها را در دل تاریکی شنیدم که چند تن از آن‌ها خطاب به گروهی دیگر می‌گفتند: اگر شما نبودید ما مؤمن می‌شدیم و حالا از نور و روشنایی ایمان برخوردار بودیم. آن‌ها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را برای شما بستیم؟ (سوره حدید/ آیه14) می‌خواستید ایمان بیاورید.

پس از لحظه‌ای سکوت یکی از آن‌ها خشمگینانه فریاد کشید اصلاً همه‌اش تقصیر فلانی یود همه این بدبختی‌های ما از آنجا شروع شد که به سخن این شخص گوش فرا دادیم و اطاعت او کردیم.

خسته شدم، با اینکه مدت‌هاست در این غار راه می‌پیمایم، ولی هنوز در ابتدای راهم. گفتم: این‌ها به سبب ضعف ایمان توست! او نیز حرفم را تایید کرد و در حالیکه همچنان آهسته ره می‌پیمود، آهی از سینه برکشید و گفت: افسوس... افسوس... افسوس

آن شخص نیز پاسخ داد: می‌خواستید از من پیروی کورکورانه نکنید. صدای فریاد دیگر از میان برخاست که: اکنون در عوض آن اطاعت و پیروی که از تو در دنیا کردیم بیا و ما را از گرفتاری نجات بده.

ناگهان صدای رهبرشان بلند شد که می‌گفت: مگر نمی‌بینید من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟ (سوره غافر/ آیه 48) وقتی حرف رهبرشان به اینجا رسید، پیروانش مأیوسانه لب به نفرین گشودند و گفتند: خدایا ما گناهی نداریم زیرا در دنیا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن. (سوره احزاب/ آیه 67و68)

هنوز مشاجره مجرمان به پایان نرسیده بود که نیک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوایشان پایانی ندارد. آن‌ها در جهنم نیز همیشه با یکدیگر نزاع خواهند داشت. پس از برداشتن چند قدم ناگهان صدای دلخراشی به گوش رسید، علت را از نیک جویا شدم، گفت: صدای یکی از مجرمان بود که سرانجام در یکی از چاه‌های عمیق سقوط کرد.

از اینکه چنین عذاب‌هایی به من نمی‌رسید خوشحال بودم و همین مایه اطمینان بیشتر من به ادامه راه می‌شد.

 

سرعت عبور

مقداری که جلوتر رفتیم چندین نور ضعیف و متوسط توجه مرا به خوب جلب کرد. حدس زدم گروهی همانند ما در پرتو نور ایمانشان در حرکتند. چیزی نگذشت که به شخصی رسیدیم که در پرتو نوری از نورهای ضعیف، آهسته، قدم برمی داشت. سلام کردم و جویای حال او شدم. گفت: خسته شدم، با اینکه مدت‌هاست در این غار راه می‌پیمایم، ولی هنوز در ابتدای راهم. گفتم: این‌ها به سبب ضعف ایمان توست! او نیز حرفم را تایید کرد و در حالیکه همچنان آهسته ره می‌پیمود، آهی از سینه برکشید و گفت: افسوس... افسوس... افسوس. هنوز چند قدم از آن شخص دور نشده بودیم که فریادش بلند شد، خواستم برگردم اما نیک بلافاصله گفت: عجله کرد و چون نور ایمانش بسیار ضعیف بود در یکی از چاله‌ها فرو غلطید.

شدت عذاب آخرت (عرفان روح الله 9)

گفتم: آخر چه می‌شود؟ نیک ایستاد و گفت: هیچ نیکش او را نجات خواهد داد اما بسیار دیر به مقصد خواهد رسید. وقتی حرف نیک به اینجا رسید در یک لحظه چنان نوری بدرخشید که چشمانمان را به خود خیره کرد. وقتی آن نور تابنده ناپدید شد با تعجب بسیار از نیک پرسیدم: چه بود؟ چه اتفاقی افتاد؟ نیک آهی کشید و گفت: یکی از علمای دین بود که در پرتو نور ایمانش با سرعت زیاد این مسیر تاریک را پیمود. من نیز از حسرت آهی برکشیدم و گفتم: خوشا به حال او، عجب نور و سرعتی داشت. در دلم غمی غریب ریشه دوانید و سر بر زانوی غم گذاشتم و شرمگینانه گفتم: از اینکه حاصل آن همه تلاش سالیان عمرم چنین نوری است افسوس می‌خورم. (میزان الحکمة/ ج2ص105 و ج10ص132 - المیزان ج20)

از درون خویش فریاد برکشیدم: خدایا ای آگاه به احوال زندگان و مردگان، مرا دریاب و نورم را قوی ترگردان (سوره تحریم/ آیه8) تا از این مسیر دشوار بسی آسان‌تر عبور کنم.

مدتی در این حال گریستم تا اینکه احساس کردم غار روشن‌تر شده است، وقتی سر از زانو برداشتم نیک را نورانی تو از قبل دیدم. از جا برخاستم و با تعجب به طرفش رفتم و پرسیدم: چقدر نورانی شدی؟ گفت: خداوند از منبع رحمت رحمانی خویش مقداری نور ایمان نه تو افزود که بی شک اجابت دعاهای دنیایی توست (کنزالعمال/ خ3129) که بارها رحمت الهی را برای سفر آخرت درخواست کرده بودی. آنگاه ادامه داد، برای عبور از این برهوت پر خطر، هیچ کس نمی‌تواند تنها به عمل نیک خود اتکا کند، چرا که در کنار عمل، رحمت خدا هم لازم است که شامل حالش گردد. (میزان الحکمة/ ج7)

با آن که خسته بودم اما به عشق وادی السلام سر از پا نمی‌شناختم به نیک گفتم: چقدر گذرگاه این غار طولانی است؟! نیک همان‌طور که با سرعت گام برمی داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت می‌کردی مسیر کوتاه‌تری نسیبت می‌شد

بسیار مسرور شدم و خداوند را به خاطر لطف و رحمت بی پایانش سپاس گفتم.

حالا با سرعت و اطمینان بیشتری در حرکت بودم عده‌ای را پشت سر گذاشتم چند نفر هم از گرد راه رسیده و از ما سبقت گرفتند.

با آن که خسته بودم اما به عشق وادی السلام سر از پا نمی‌شناختم به نیک گفتم: چقدر گذرگاه این غار طولانی است؟! نیک همان‌طور که با سرعت گام برمی داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت می‌کردی مسیر کوتاه‌تری نسیبت می‌شد. اکنون نیز چندان مهم نیست، اندکی تحمل کن، چندی نمی‌گذرد که این مسیر نیز به پایان می‌رسد.

ادامه دارد...

 

پی نوشت:

* «بسمه تعالی، آشنا کردن جوانان با مبانی دینی راه‌های گوناگونی دارد و یکی از آن‌ها ریختن حقایق عالی در قالب داستان است. کتاب حاضر بنام داستان برزخ نوشته آقای اصغر بهمنی مورد مطالعه اینجانب و برخی از اساتید حوزه علمیه قم قرار گرفت. این کتاب به شیوه زیبا تنظیم یافته و خواندن آن مفید و سودمند است.» جعفر سبحانی/ 8/8/76

 



منبع:

کتاب سرگذشت ارواح در برزخ/اصغر بهمنی

 

شماره های گذشته:

سرگذشت ارواح در برزخ (11)

سرگذشت ارواح در برزخ (11)

سرگذشت ارواح در برزخ (10)

سرگذشت ارواح در برزخ (9)

غبار روبی ضریح حضرت معصومه (س)ا


عکس / محسن سعیدی

عضو خبرگان رهبري: مشايي گفته تا دو سال ديگر آيت‌الله خامنه‌اي نيست


آيت الله عبدالنبي نمازي، نماينده ولي فقيه و امام جمعه كاشان گفته است مشايي به برخي از اطرافيانش گفته است كه آيت‌الله خامنه‌اي و  احمد جنتي تا دو سال ديگر نخواهند بود كه بتوانند از كانديدا شدن وي براي رياست جمهوري جلوگيري كنند.

آيت الله عبدالنبي نمازي، نماينده ولي فقيه و امام جمعه كاشان  همچنين گفته است عزيز جعفري، فرمانده سپاه از رهبر جمهوري اسلامي، خواسته است تا اسفنديار رحيم مشايي را بازداشت كند، اما رهبر  خواستار بازداشت نيروهاي «عملياتي» جريان «انحرافي» شده است.

به گزارش وب سايت متعلق به دفتر آيت الله نمازي، وي  كه در حاشيه درس خارج فقه «انحرافات و جريانات اخير كشور» صحبت مي‌كرد گفته است:«رئيس دفتر رئيس جمهور مراكز قدرت نظام را در اختيار خودش گرفته» است.

عبدالنبي نمازي همچنين گفته است: «آقاي سرلشگر جعفري فرمانده كل سپاه رفتند خدمت مقام معظم رهبري و گفتند اجازه بدهيد ايشان را بگيريم كل غائله حل مي‌شود حالا نهايتاً چند روزي بعضي‌ها اظهار نگراني خواهند كرد و تمام خواهد شد. آقا ظاهراً هنوز به اين نتيجه نرسيدند ولي فرمودند همه عوامل را دستگير كنيد؛ كساني كه نيروهاي عملياتي اين طرح هستند؛ آقا فرمودند با قوت بازجويي كنيد و بررسي كنيد اما حساب رئيس جمهور را جدا كنيد.»

در هفته‌هاي گذشته انتقادها در مورد عملكرد اسفنديار رحيم‌مشايي بالا گرفته  است و  پيشتر نيز  در خواست‌هايي براي  بازداشت آقاي رحيم مشايي و برخي افراد حلقه اول «جريان انحرافي» به اتهامات مالي و سياسي  مطرح شده بود.

طي هفته‌هاي اخير گزارش‌هايي در خصوص بازداشت افراد نزديك به دفتر رياست جمهوري ايران منتشر شده است.

به گزارش وب سايت الف، نزديك به احمد توكلي نماينده مجلس، كاظم  كياپاشا  از «دوستان ۲۰ ساله رئيس دفتر رئيس جمهوري» كه در زمان  رياست اسفنديار رحيم مشايي بر سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و سازمان ايرانگردي و جهانگردي مشاور رسمي وي بوده، نيز بازداشت شده است.

عباس اميري‌فر، امام جماعت مسجد نهاد رياست جمهوري، نيز پيش از اين  به اتهام  دست داشتن در توزيع فيلم «ظهور نزديك است» بازداشت شده است.

عبدالنبي نمازي مي‌گويد افراد بازداشت شده «اعترافات تكان دهنده» اي درباره «مفاسد» داشته‌اند.

موضوع وزير اطلاعات

رويارويي آيت الله علي خامنه‌اي، رهبر جمهوري اسلامي، و محمود احمدي نژاد، رييس جمهوري ايران، بر سر حيدر مصلحي، وزير اطلاعات، باعث شد تا اختلافات اين دو  علني شود.

به دنبال بركناري وزير اطلاعات توسط محمود احمدي‌نژاد، آيت الله علي خامنه‌اي، رهبر جمهوري اسلامي، طي دستوري وي را ابقا كرد.

اين در حالي است كه عبدالني نمازي جزييات بيشتري از نحوه برخورد محمود احمدي‌نژاد با رهبر ارائه مي‌كند.

اين عضو خبرگان رهبري مي‌گويد: «در قضيه وزير اطلاعات، وزير گزارشاتي داده بود خدمت آقا كه اينها چه كساني هستند و قصدشان چيست و تنها راه را در بركناري وزير ديده بودند و آقا متوجه بود و اين قضيه از شش ماه قبل گزارش شده بود به آقا كه به فرياد اطلاعات برسيد كه اينها در حال توطئه هستند اگر خاطرتان باشد چهار پنج ماه قبل آقا خودشان رفتند وزارت اطلاعات كه به دنبال همين گزارش بود.»

عبدالنبي نمازي اضافه مي‌كند: «آقاي مصلحي يك جلسه داخل سازماني تشكيل داده بود و براي كادر اطلاعات مطالبي را گفته بود و يك آقايي به نام عبداللهي كه رئيس ستاد اطلاعات بوده در صحبت‌ها پارازيت ايجاد مي‌كرده كه نه آقا اينجوري نيست و وزير اطلاعات بعد از جلسه حكم عزل ايشان را صادر مي‌كند اين هم عنصر نفوذي دفتر رئيس جمهور بوده است.»

اين عضو خبرگان تصريح مي‌كند: «بعد از اين آقاي رئيس جمهور آقاي مصلحي را احضار مي‌كند كه چرا ايشان را بدون هماهنگي من برداشتي؟! آقاي مصلحي مي‌گويد كه من وزيرم و اين شخص كارمند من مي‌باشد و رئيس جمهور هم مي‌گويد كه شما يا استعفا بدهيد يا من عزلتان مي‌كنم و آقاي مصلحي هم استعفا مي‌دهد.»

«مسئله رسانه اي نشود»

به گفته عبدالنبي نمازي رهبر تمايل نداشته است تا مسئله اختلاف بر سر  وزير اطلاعات رسانه‌اي شود.

اين عضو خبرگان رهبري مي‌گويد: «خبر (استعفاي وزير اطلاعات) كه به آقا مي‌رسد ايشان آن حكم را صادر مي‌كند. البته قبل از حكم به خاطر اين كه مسئله رسانه‌اي نشود شخصاً در چند سطر خطاب به رئيس جمهور مي‌نويسند كه آقاي مصلحي بايد در جاي خودش ابقا بشود و خود آقا هم اين نوشته را كه دست‌نويس بوده در پاكت گذاشته و در پاكت را مي‌چسبانند و يكي از اعضاي دفتر به دست رئيس جمهور مي‌رساند. رئيس جمهور مي‌پرسد كه نامه چيست؟ اظهار بي‌اطلاعي مي‌كنند و وقتي نامه را باز مي‌كنند مي‌خوانند و مي‌گويند: خب اين مسئله كه تمام شده است! گزارش را كه به آقا مي‌دهند آقا مطلع مي‌شوند و حكم را صادر مي‌كنند.»

به دنبال ابقاي حيدر مصلحي توسط رهبر، محمود احمدي‌نژاد مدتي به صورت «قهر» و «خانه نشيني» از حضور در جلسات دولت خودداري مي‌كند. اما وي پس از مدتي به سر كار بازگشت.

اخراج  مصلحي در جلسه هيات دولت

عبدالنبي نمازي مي‌گويد حيدر مصلحي در نخستين  جلسه هيات دولت با مشورت «دفتر رهبري» از  حضور در اين جلسه خودداري كرده و به قم رفته بود.

اين عضو خبرگان در خصوص رويارويي حيدر مصلحي و محمود احمدي‌نژاد در جلسه دومين جلسه هيات دولت مي‌گويد: «رئيس جمهور كه وارد جلسه مي‌شود به احترام آقاي حائري كه درس اخلاق گفتند چند دقيقه‌اي مي‌نشيند و بعد با اجازه آقاي حائري جلسه را ترك مي‌كند و از طريق يكي از اعضاي دفتر آقاي مصلحي را صدا مي‌كنند و مي‌پرسد كه شما چرا شركت كرديد؟ آقاي مصلحي مي‌گويد دستور آقاست. رئيس جمهور مي‌گويد شما به مسائل بين من و آقا كاري نداشته باشيد و خودتان را درگير اين مقوله نكنيد.»

عبدالنبي نمازي اضافه مي‌افزايد: «آقاي مصلحي از جلسه هيئت دولت خارج مي‌شود و در نهايت خبر به آقا مي‌رسد و آقا محكم مي‌گويند كه آقاي مصلحي حتماً بايد در جاي خوشان باشند و به همين دليل مشايي گفته بود كه ما احتمال نمي‌داديم كه آقا اين قدر محكم بمانند و آقا هم كه گفته بودند من تا آخر پاي اين مسئله مي‌ايستم منتها با حفظ آرامش كشور در حالي كه اوضاع منطقه مانند مصر و ليبي و بحرين و عربستان به اين صورت است بايد طوري رفتار كرد كه هم اين فتنه مهار و كنترل بشود توسط وزارت اطلاعات و دستگاه قضايي و هم آرامش كشور پابرجا باشد.»

«احمدي‌نژاد حفظ شود»

عبدالنبي نمازي مي‌گويد رهبر از حاميان خود خواسته است تا از حمله به محمود احمدي‌نژاد خودداري كرده و حملات خود را به اطرافيان وي كه به عنوان «جريان انحرافي» معرفي مي‌شوند، متمركز كنند.

امام جمعه كاشان  در اين زمينه مي‌گويد: «در يك ملاقاتي كه سران سه قوه حضور داشته اند آقا مي‌فرمايند كه رئيس جمهور بايد حفظ بشود به دليل زحمات و خدمات مختلفي كه انجام دادند مانند مسكن و هسته‌اي و ... فلذا به شخص ايشان در خطبه‌ها و سخنراني‌ها چيزي گفته نشود ولي جريان انحرافي بايد براي مردم روشن بشود كه اينان درصدد در دست گيري قوه مقننه و نتيجتاً قوه مجريه است چون كابينه را مجلس رأي مي‌دهد.»

«آيت‌الله خامنه‌اي تا دوسال ديگر نيست»

امام جمعه كاشان در بخش ديگري از اظهارات خود تصريح مي‌كند كه مشايي گفته است  آيت‌الله خامنه‌اي و احمد جنتي تا دوسال ديگر نيستند كه بخواهند جلوي نامزدي وي در انتخابات رياست جمهوري را بگيرند.

 عبدالنبي نمازي تصريح مي‌كند: «به آقاي مشايي گفتند شما كه مي‌خواهي رئيس جمهور شوي صلاحيت شما را شوراي نگهبان بايد تأييد كند و آيت الله جنتي بسيار قاطع است و شما را رد صلاحيت مي‌كند كه مشايي گفته تا دو سال ديگر آيت الله جنتي نيست و مقام معظم رهبري هم نيست كه باعث رد صلاحيت بشوند. حالا نمي‌دانيم در ارتباط با جن اين چيزها را فهميده‌اند يا چيز ديگريست.‌»

!!!کمربندها را ببندید هواپپیمای وصال در حال برخاستن از زمین است !!!

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via گفتگوی دینی by **عبدالله** on 5/31/11

بسم الله الرحمن الرحیم


ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد. به ماه رجب، رحب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز می‌گویند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته می‌شود.»


4 روز مانده به آغاز ماه رجب

بیایید پاک به این وادی پاکان وارد شویم

 
 

Things you can do from here:

 
 

ظهور نسلی از دختران مجرد بحران بزرگی را در آینده ایجاد می‌کند.

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via دکتر عباسی ، حسن - dr abbasi , hasan by نور بصیرت on 5/31/11

http://media.farsnews.com/Media/8805/Images/jpg/A0716/A0716100.jpg


حسن عباسی گفت: با وجود خدمت سربازی برای پسران، دختران با آرامش کنکور می‌دهند و مدارک بالای دانشگاهی می‌گیرند، بنابراین پسرانی که از آنها عقب مانده‌اند با دختران نسل‌های بعدی ازدواج می‌کنند که حاصل آن ظهور نسلی از دخترانی است که امکان ازدواج پیدا نکردند و بحرانی بزرگ را رقم خواهند زد.

به گزارش خبرگزاری دانشجو، حسن عباسی یک شبنه شب، هشتم خرداد، در نشستی با عنوان «تکاپوی رسانه‌ای و اخلاق جنسی در عصر ذهن گرایی» که به همت بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران در این دانشگاه برگزار شد، گفت: اگر عوامل تحریک کننده نسبت به دهه‌های قبل بیشتر شده، قاعدتاً باید سن ازدواج پایین بیاید، در حالی که دقیقا برعکس آن اتفاق افتاده و سن ازدواج در کشورمان بالا رفته است.

سربازی و ادامه تحصیل، عوامل بالارفتن سن ازدواج
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز دو عامل سربازی و ادامه تحصیل را از عوامل بالا رفتن سن ازدواج دانست و گفت: با توجه به اینکه جنگ‌های امروز، تکنولوژی محور است، به تعداد بالای سرباز نیازی نیست و از طرف دیگر ۱۱ میلیون داوطلب بسیجی داریم که نصف آن‌ها هم برای حضور در هر جنگی کافی هستند، بنابراین با توجه به این شرایط باید مدت خدمت سربازی تقلیل یابد.
 
وی در توضیح عامل ادامه تحصیل نیز خاطرنشان کرد: هم اکنون مدرک گرایی آنقدر زیاد شده که برای کنکور دکترا هم کلاس کنکور برگزار می‌شود و این فاجعه است.
 
عباسی ادامه داد: در شرایطی که پسران با این موانع روبرو هستند، دختران با آرامش کنکور می‌دهند و به دانشگاه می‌روند و وقتی مدارک بالای دانشگاهی گرفتند، پسران از آن‌ها عقب می‌مانند و مجبور می‌شوند با دختران نسل‌های بعدی ازدواج کنند.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز تاکید کرد: با این سیاست، نسلی از دختران در این وسط مانده و امکان ازدواج پیدا نمی‌کنند؛ این یک بحران است که هنوز صدای آن درنیامده، اما مسئولان باید در قبال آن پاسخگو باشند.
 
انقلاب جنسی
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تاریخچه انقلاب جنسی در ایران گفت: دور اول این انقلاب در کشور ما، در عصر هخامنشی اتفاق افتاد.
عباسی افزود: در عصر هخامنشی، روابط جنسی حول ازدواج با محارم شکل گرفت و از سطح موبدان و درباریان تا لایه‌هایی از جامعه تسری یافت.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز ادامه داد: تا عصر ساسانیان، دگردیسی‌هایی در این روند به وجود آمد تا اینکه با ورود اسلام به ایران، انقلاب جنسی دوم به وقوع پیوست.
 
وی با اشاره به تدام ۱۲۰۰ ساله اخلاق جنسی حاصل از انقلاب دوم بیان کرد: دوره سوم انقلاب مدرن جنسی با کشف حجاب در دوره رضاخان شروع، و در دوره پهلوی دوم کامل‌تر شد؛ این واقعه با انقلاب جنسی در ایالات متحده در دهه ۱۹۶۰ میلادی مصادف بود.
 
عباسی علت عدم توفیق در مهار انقلاب جنسی را با وجود گذشت ۳۰ سال از انقلاب اسلامی، نتیجه غفلت مسئولان دانست و افزود: ما از اینکه این تغییرات، تغییراتی نسلی و هورمونی است، غافل بودیم.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز در خصوص ایدئولوژی‌های دخیل در شکل گیری این انقلاب گفت: لیبرالیسم، بورژواگرایی و فردگرایی از عوامل اولیه و در مرحله بعد، سکولاریسم، کاپیتالیسم (نظام سرمایه داری اقتصاد با مبنای پول) و فیمینسم از عوامل ثانویه‌ای است که ما را به اینجا رسانده است.
 
وی با اشاره به تئوریزه شدن زمینه‌های مدرن شدن جنسی در بعد از انقلاب تصریح کرد: سبک زندگی از این مسئله متاثر می‌شود، بنابراین باید مشخص کرد که آیا دین، سبک زندگی است یا سبک زندگی را به عنوان دین می‌پذیریم.
 
تفاوت های جامعه غربی با جامعه الهی
عباسی در ادامه به تفاوت‌های جامعه غربی با جامعه الهی اشاره کرد و بیان داشت: در غرب به دلیل حاکم بودن اومانیسم، انسان، محور عالم است و از دل این تفکر، حقوق بشر بیرون می‌آید که به تبع آن اصالت بشر مطرح می‌شود.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز سپس این تفکر را یک سبک زندگی دانست و گفت: با قبول اصالت بشر، اینکه هر انسانی با حق خود زندگی می‌کند، یک سبک زندگی است و با این تعریف به تعداد انسان‌ها سبک زندگی خواهیم داشت که مفهوم تکثر، نتیجه آن است.
وی نگاه مقابل این تفکر را نگاه انسان دین مدار دانست و گفت: در این نگاه، اصالت با خداست و او حق دارد که امر و نهی کند.
 
عباسی حاصل این نگاه را حق خدا دانست و ادامه داد: با این تعریف، دین زمینه‌ای برای ادای حق خداست و از دل این تفکر، سبک زندگی دیگری بیرون می‌آید که در آن پلورالیزم وجود ندارد و در تمایز با نگاه قبلی است.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز اعتقاد به یکی از این دو نگاه را در چگونگی شکل گیری انقلاب جنسی تاثیرگذار دانست و خاطرنشان کرد: سه عامل موجب تقویت این تحول در جامعه ما شد که عبارتند از رشد چشمگیر تکنولوژی دیجیتالی، رشد چشمگیر تحول ذهنی انسان و در ‌‌نهایت امتحان گسترده الهی برای ملتی که ادعا کرده می‌خواهد جامعه دینی پیاده کند.
 
بالا رفتن حجم اطلاعات در نسل جدید
وی با بررسی پنج نسل انسانی از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۸۰ در ایران گفت: انسان نسل ۱۳۰۰ شمسی، حداکثر واژگانی که لازم دارد هزار واژه است؛ این روند در نسل‌های بعد به طور تصاعدی افزایش می‌یابد تا جایی که انسان نسل ۱۳۶۰ فقط در دنیای کامپیو‌تر، با ۱۰۰۰ واژه روبروست و دانشجوی لیسانس در این نسل، حداقل ۱۰ هزار واژه در حوزه تحصیلی‌اش لازم دارد.
 
عباسی با بیان اینکه این روند برای نسل بعد چند برابر می‌شود به ذکر مثالی پرداخت و گفت: هم اکنون یک زن ۳۰ ساله متاهل و بچه دار سنتی که ماهواره نمی‌بیند و فقط از تلویزیون جمهوری اسلامی استفاده می‌کند در شبانه روز از چهار کانال، به طور متوسط چهار فیلم، و در هفته نیز دو فیلم سینمایی می‌بیند؛ به این ترتیب در مجموع در سال حداقل ۱۰۰۰ قسمت فیلم خواهد دید که به نیاز او تبدیل شده است، حالا این را مقایسه کنید با انسان نسل‌های قبل که حداکثر در طول سال پنج رمان می‌خواند، اما اکنون هر کدام از فیلم‌ها در حد یک رمان است.
 
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز با بیان اینکه انسان از نظر ذهنی در گذر نسل‌ها در حال دگردیسی است، افزود: نسل ما همزمان، خرافه، اسطوره و فرهنگ مکتوب را در کنار هم جمع کرده است.
وی تصریح کرد: نسل کنونی همزمان با اینکه به دنبال هری پا‌تر به عنوان یک خرافه است، اسطوره‌های فوتبال و موسیقی هم دارد و همزمان به خاطر دانشجو بودن، با فرهنگ مکتوب هم سر و کار دارد.
 
دلیل شکل گیری جهان ذهنی
عباسی جمع شدن این شرایط را با تعداد واژگان بالای نسل حاضر، دلیل شکل گیری جهان ذهنی به عنوان جهان موازی دانست و تصریح کرد: جهان موازی اگر با تفکر همراه باشد، سازنده است و چنان چه مبتنی بر تخیل شود، دنیایی فانتزی است.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز تفاوت جهان موازی کنونی را با نسخه ۸۰۰ سال پیش آن در مدیریت آن دانست و گفت: وقتی نتوانید جهان موازی را مدیریت کنید، نسبت بین آن و زندگی واقعی به هم می‌خورد، بنابراین دچار پدیده‌ای می‌شویم که در فقه شیعه با عنوان «زنای ذهنی» شناخته می‌شود و در غرب به آن «سکس فانتزی» می‌گویند.
 
وی در توضیح این مفهوم افزود: تدوین تصاویر زیاد ذهنی باعث ایجاد یک سینمای ذهنی می‌شود و وقتی ساخته ذهن با عالم واقع مشابه نباشد، به دلیل ضعف جسمی از یک طرف و کامل بودن ساخته ذهن از جهت زیبایی و کمال، فرد بتدریج از زندگی واقعی به سمت زندگی موازی می‌رود و به دلیل کم آوردن جسم در این مسیر، هر چه جلو می‌رود ناکامیش بیشتر می‌شود.
 
عباسی تصریح کرد: اگر نیازی که برای انسان به وجود می‌آید، نیاز هورمونی باشد، پاسخش باعث داشتن یک زندگی طبیعی می‌شود، اما اگر نیاز انسان، نیاز ذهنی باشد پاسخ به آن طبیعی نیست و جسم قادر به همراهی در این مسیر نخواهد بود.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز ادامه داد: حجم بالای اطلاعات برای بشر تشنگی ایجاد می‌کند، این در حالی است که بدن ظرفیت پاسخ به آن را ندارد، بنابراین اگر کسی که با این نیاز ذهنی روبرو شود و ازدواج هم نکرده باشد، مشکلش بیشتر است و به خودارضایی روی خواهد آورد.
وی سه گروه را در حل این مشکل سهیم دانست و گفت: مسئولان، والدین و خود جوانان باید در حل این مشکل مشارکت کنند، در غیر این صورت در ۱۰ سال آینده با یک معضل جدی مواجه می‌شویم.
بحران «زندگی دوم»
عباسی بحران آینده را بحران «زندگی دوم» دانست و گفت: فرد آرزوهایی که به آن دست نیافته و در خود نمی‌بیند را در فضای مجازی می‌سازد و هر چه تفاوت ذهنیت با عالم واقع بیشتر شود، این فرد از زندگی طبیعی باز می‌ماند.
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز خاطرنشان کرد: بیش از ۵۰ درصد جوانان ما هم اکنون اسیر سکس فانتزی هستند و در آینده نمی‌توانند شریک جنسی مناسبی برای همسرشان باشند، لذا به حجم زیادی مراکز درمانی نیاز داریم تا این افراد درمان شوند، اما متاسفانه هم اکنون نه آماری از تعداد بیماران جنسی داریم و نه مراکزی برای درمان.
 
وی گفت: جامعه‌ای که مدعی اخلاق است و روابط جنسی آزاد را نمی‌پذیرد باید اولویت برنامه‌هایش، ازدواج آسان و در سنین پایین باشد؛ مادامی که این مشکل حل نشود سایر مشکلات کشور حل نخواهد شد.
عباسی با توصیه به خانواده‌ها در خصوص آسان گرفتن شرایط ازدواج گفت: خانواده‌ها باید بپذیرند که دامادشان، از ابتدا مدرک و شغل نداشته باشد.
 
رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز در عین حال خاطرنشان کرد: با تغییر ارزش‌ها در حکومت و خانواده‌ها، تا وقتی خود نسل حاضر این مسئله را نپذیرد، مشکل حل نمی‌شود.
وی در پایان با اشاره به مفید بودن استفاده از تجربه غربی‌ها گفت: راه درمان بسیاری از این مشکلات تقواست، اما غربی‌ها چون می‌خواهند از راه‌های دیگر این مشکل را حل کنند به نتیجه نرسیده‌اند؛ این در در حالی است که عاقبت خوب و کرامت از آن اهل تقواست.


 
 

Things you can do from here:

 
 

تیم احمدی‌نژاد از انجمن حجتیه خطر‌ناک‌تر است

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via digarban_rss by publisher1 on 5/31/11


مجتبی ذوالنور٬ جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه، تیم احمدی‌نژاد را جریانی خطرناک‌تر از انجمن حجتیه خواند و گفت که احمدی‌نژاد با راهنمایی رحیم‌مشایی «ماشین انقلاب را به چالش انداخته است.»

آقای ذوالنور این مطلب را روز سه‌شنبه (۱۰ خرداد) در جمع گروهی از دانشجویان دانشگاه «شهید عباسپور» بیان کرده و گفته که تیم احمدی‌نژاد برای جمهوری اسلامی از «اصلاح‌طلب‌ها» هم خطرناک‌تر است.

به گفته وی٬ «جریان انحرافی» با «نقاب دین» تلاش می‌کند «مسیر ارزش‌های اسلامی را منحرف کند».

جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه در بخش دیگری از سخنان خود اعلام کرده که «اعترافات عباس غفاری یکی از رمالان و جن‌گیرهای دستگیر شده به زودی پخش می‌شود.»

وی ادعا کرده که عباس غفاری پیش از همکاری با تیم احمدی‌نژاد در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی به نهاد ریاست جمهوری «رفت و آمد» داشته است.

حامیان علی خامنه‌ای نزدیکان احمدی‌نژاد را جریانی منحرف می‌دانند که تلاش دارند ولایت فقیه و روحانیت را از مسند قدرت کنار بزنند.

در یک ماه گذشته سپاه پاسداران به دستور رهبر جمهوری اسلامی برخی از نزدیکان احمدی‌نژاد را بازداشت و از آن‌ها بازجویی کرده است.

طی این مدت رسانه‌های محافظه‌کار منتقد دولت نیز اسنادی از فساد مالی و اقتصادی نزدیکان احمدی‌نژاد منتشر کرده‌اند.

افشاگری‌ها و حملات علیه دولت احمدی‌نژاد در شرایطی ادامه دارد که پیش‌تر بسیاری از محافظه‌کاران از دولت وی به طور مطلق دفاع می‌کردند.

دولت احمدی‌نژاد محصول تقلبی گسترده در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ است که تا چندی پیش مورد حمایت محافظه‌کاران و شخص علی خامنه‌ای بود.


 
 

Things you can do from here:

 
 

دریافت پول جزء حقوق شهروندی روحانیون است

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via digarban_rss by publisher1 on 5/30/11


ابوالحسن نواب، معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز می‌گوید استفاده حوزه‌های علمیه از منابع مالی دولت جزء «حقوق شهروندی» روحانیون است.

به گزارش روز دوشنبه (نهم خرداد) مرکز خبر حوزه٬ آقای نواب گفته است: «آنچه حوزویان از دولت دریافت کردند، بودجه عمومی کشور بوده و مطابق قانون اساسی و از حقوق شهروندی است.»

به گفته وی٬ خدمات مختلف مرکز خدمات حوزه­‌های علمیه به طلاب و روحانیون٬ «خدمات معمولی شهروندی» است که در قانون اساسی برای همه شهروندان پیش‌بینی شده است.

آقای نواب در بخش دیگری از سخنان خود گفت که طلاب و روحانیون در بسیاری از موارد «از حقوق شهروندی که به سایر اقشار تعلق می‌­‌گرفت، مانند طرح بیمه تامین اجتماعی محروم بوده‌اند.»

معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز گفته است: «آن میزانی که حوزه برای دولت‌­‌ها هزینه می‌کند، خیلی بیشتر از هزینه‌های دولت برای حوزه است.»

با این حال نواب نگفته است که آیا سایر شهروندان نیز می‌توانند از این حقوق بهره‌مند باشند یا خیر.

اظهارات این روحانی در واکنش به گفته‌های علی‌اکبر جوانفکر مدیرعامل خبرگزاری ایرنا مبنی بر کمک ۷۶۰ میلیارد تومانی دولت احمدی‌نژاد به روحانیون ایراد شده است.

اعلام این کمک‌های دولتی با واکنش گروهی از روحانیون حامی خامنه‌ای مواجه شده، به طوری که مرتضی مقتدایی مدیر حوزه‌های علمیه کشور حاضر نشده این حمایت‌های مالی را تائید کند.

آقای مقتدایی روز شنبه (هفتم خرداد) گفته که «اگر چنین خدمتی هم به حوزه‌های علمیه شده باشد، آیا مصلحت است که بیان شود؟»

محمودرضا جمشیدی، مدیر حوزه‌های علمیه خواهران هم پول دادن دولت به حوزه‌های علمیه را به معنای ارتباط داشتن با حوزه‌ ندانسته و گفته است: «پول دولت، پول ولی فقیه است.»

محمدتقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیون مجلس نیز گفته که «حوزه‌های ‌‌علمیه از جیب دولت ارتزاق نمی‌کنند که وامدارش باشند.»

آقای رهبر افزوده است: «در مقابل این حجم عظیم هدررفت سرمایه ملی، حتی تخصیص ۷۶۰ میلیارد تومان به حوزه‌های علمیه اندک و ناچیز است.»


 
 

Things you can do from here:

 
 

حبس مدیران استانداری فارس و اخراج بخشدار

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via digarban_rss by publisher1 on 5/30/11

چهارمین روز رویارویی حامیان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد در شیراز با توقف فعالیت‌های اداری در این شهر همراه شد و لباس شخصی‌های حامی رهبر به تمام درب‌های استانداری قفل زده و یک بخشدار را بیرون کردند.

وبلاگ «حزب‌الله شیراز» گزارش کرده که حامیان خامنه‌ای در چهارمین روز تحصن خود مقابل استانداری در اقدامی «انقلابی تمامی درب‌های استانداری فارس را قفل زده» و مسئولان استان را برای مدتی حبس کردند.

این وبلاگ گزارش کرده که تیم احمدی‌نژاد از تهران به مسئولان استان دستور داده به مرخصی بروند که این مسئله باعث شده «روند امور کند و در برخی مواقع نیز متوقف شود.»

به نوشته این وبلاگ «بلاتکلیفی استان فارس روز به روز گسترش می‌یابد و تحصن دانشجویان در مقابل استانداری این استان همچنان ادامه دارد.»

وبلاگ «حزب‌الله شیراز» همچنین هشدار داده «چنانچه به زودی این استان از بلاتکلیفی درنیاید، شرایط بحرانی می‌شود و زیان‌های جبران‌ناپذیری گریبان فارس وسیع و گسترده را می‌گیرد.»

سایت «صدای شیراز» نیز در گزارشی از اخراج سرپرست جدید بخشداری «خشت» از سوی حامیان خامنه‌ای خبر داده است.

این سایت نوشته که سرپرست جدید بخشداری «خشت» روز دوشنبه (نهم خرداد) پس از بی‌اعتنایی به اعتراض‌ها «مبنی بر بیرون رفتن از بخشداری» توسط حامیان خامنه‌ای به بیرون رانده شد.

سایت «هفت صبح» نزدیک به دولت احمدی‌نژاد در واکنش به این اعتراض‌ها نوشته که مخالفت با سرپرست جدید استانداری فارس به خاطر «قطع شدن منافع سهم‌خواهان» است.

این سایت هشدار داده است در صورت ادامه «سنگ اندازی‌ها» جزییات دقیقی از منافع قطع شده یا در شرف قطع این عده را منتشر خواهد کرد.

هواداران رهبر جمهوری اسلامی از روز شنبه (هفتم خرداد) مقابل استانداری شیراز تجمع کرده، شعار‌هایی علیه نزدیکان احمدی‌نژاد سر می‌دهند.

«مشایی حیا کن٬ فارس را‌‌‌ رها کن»، «مرگ بر مشایی منحرف» و «مرگ بر رمال» از جمله شعار‌هایی است که حامیان خامنه‌ای علیه تیم احمدی‌نژاد سر می‌دهند.

هواداران خامنه‌ای و احمدی‌نژاد ماه‌ها بود بر سر ادامه کار روح‌الله احمدزاده استاندار سابق شیراز اختلاف داشتند که عاقبت احمد‌زاده از مقام خود برکنار و به سمت رئیس سازمان میراث فرهنگی منصوب شد.

پس از برکناری احمد‌زاده٬ عبدالله حسینی معاون عمرانی استاندار به عنوان سرپرست استانداری منصوب شد که مورد حمایت حامیان خامنه‌ای در شیراز بود.

روز جمعه وزارت کشور در حکمی حسینی را برکنار و فرهاد سجادی را به عنوان سرپرست جدید استانداری معرفی کرد که این اقدام با خشم محافظه‌کاران منتقد دولت همراه شده است.

حامیان خامنه‌ای می‌گویند تیم احمدی‌نژاد با تغییر تدریجی استاندار‌ها٬ فرماندار‌ها و بخشدار‌ها تلاش می‌کند مقدمات تقلبی گسترده در انتخابات مجلس نهم را فراهم کند.

محافظه‌کاران در حالی نگران تقلب در انتخابات مجلس آینده از سوی دولت هستند که دولت دهم با تقلبی گسترده که مورد حمایت خامنه‌ای بود در انتخابات سال ۱۳۸۸ تشکیل شده است.


 
 

Things you can do from here:

 
 

بازداشت‌ اعضای تیم احمدی‌نژاد به دستور آقا بود

 
 

Sent to you by Ad via Google Reader:

 
 

via digarban_rss by publisher1 on 5/31/11

آیت‌الله عبدالنبی نمازی امام جمعه کاشان گفته که علی خامنه‌ای دستور بازداشت اعضای تیم احمدی‌نژاد را صادر کرده و تاکنون به درخواست فرمانده سپاه مبنی بر بازداشت رحیم‌مشایی پاسخ مثبت نداده است.

آقای نمازی در حاشیه درس خارج فقه خود این خبر را اعلام کرده و گفته که تیم احمدی‌نژاد «تهدیدی جدی برای سلامت و امنیت کشور و برای مسائل ارزشی و اعتقادی است.»

متن کامل اظهارات آقای نمازی روز سه‌شنبه (۱۰ خرداد) در سایت شخصی وی (سفیر ولایت) منتشر شده که خلاصه‌ای از مهم‌ترین گزاره‌های این اظهارات را در ذیل می‌خوانید:

● سرلشگر جعفری فرمانده سپاه رفتند خدمت مقام معظم رهبری و گفتند اجازه بدهید ایشان {رحیم‌مشایی} را بگیریم، کل غائله حل می‌شود، حالا نهایتاً چند روزی بعضی‌ها اظهار نگرانی خواهند کرد و تمام خواهد شد٬ آقا ظاهراً هنوز به این نتیجه نرسیدند.

● آقا به فرمانده سپاه فرمودند همه عوامل را دستگیر کنید٬ کسانی که نیروهای عملیاتی این طرح هستند. آقا فرمودند با قوت بازجویی کنید و بررسی کنید اما حساب رئیس جمهور را جدا کنید.

● در یک ملاقاتی که سران سه قوه حضور داشته‌اند آقا می‌فرمایند که رئیس جمهور باید حفظ بشود به دلیل زحمات و خدمات مختلفی که انجام دادند مانند مسکن و هسته‌ای و... فلذا به شخص ایشان در خطبه‌ها و سخنرانی‌ها چیزی گفته نشود.

● {تیم احمدی‌نژاد} مراکز قدرت نظام همچون کمیسیون فرهنگی دولت٬ ایران خودرو و وزارت نفت را در اختیار دارد و قصد داشت کارخانه سایپا را هم تحت نفوذ خود درآورد که مقام معظم رهبری مانع این کار شد.

● این‌ها {تیم احمدی‌نژاد} می‌خواهند یک جریان ثالثی در خط سیاسی کشور ایجاد کنند یعنی اصلاح‌طلب‌ها و اصول‌گرا‌ها و یک خط میانه‌ای به عنوان خط رئیس جمهور.

● این‌ها {تیم احمدی‌نژاد} پول‌هایی با ارقام نجومی که برای ما قابل تصور نیست {هزینه} کرده‌اند و در هفته‌های اخیر چند نفر را دستگیر کردند که این‌ها جزء ارباب جمعی رئیس دفتر رئیس جمهور هستند.

● بعضی نمایندگان صحبت کردند که تمام هزینه‌هایشان را تأمین می‌کنند و همین شیخ امیری‌فر و در اعترافاتش گفته که به ما گفتند نگران پول نباشید.

● عباس غفاری و عباس امیری‌فر در اعترافات خودشان چیزهای تکان دهنده‌ای را بازگو کردند. مفاسد اقتصادی با ارقام بالا.

● این آقای غفاری کسی است که با رمل و جن و جن‌گیری و این حرفا سر و کار دارد و این قدرت تصرف را هم از راه اهانت به مقدسات به دست آورده است.

● الآن در آمریکا هم این مسائل را دارند و سازمان نظامی دارند که کار‌هایشان را با سحر و جن و... انجام می‌دهند. الآن کشورهای اروپایی هم رو به این مسئله آورده‌اند.

● آقای مصلحی یک جلسه داخل سازمانی تشکیل داده بود و برای کادر اطلاعات مطالبی را گفته بود و یک آقایی به نام عبداللهی که رئیس ستاد اطلاعات بوده در صحبت‌ها پارازیت ایجاد می‌کرده که نه آقا این‌ جوری نیست و وزیر اطلاعات بعد از جلسه حکم عزل ایشان را صادر می‌کند. این هم عنصر نفوذی دفتر رئیس جمهور بوده است که بعد از این آقای رئیس جمهور آقای مصلحی را احضار می‌کند که چرا ایشان را بدون هماهنگی من برداشتی؟ آقای مصلحی می‌گوید که من وزیرم و این شخص از کارمند من می‌باشد و رئیس جمهور هم می‌گوید که شما یا استعفا بدهید یا من عزلتان می‌کنم و آقای مصلحی هم استعفا می‌دهد.

● خبر که به آقا می‌رسد ایشان آن حکم را صادر می‌کند. البته قبل از حکم به خاطر اینکه مسئله رسانه‌ای نشود شخصاً در چند سطر خطاب به رئیس جمهور می‌نویسند که آقای مصلحی باید در جای خودش ابقا بشود و خود آقا هم این نوشته را که دست‌نویس بوده در پاکت گذاشته و در پاکت را می‌چسبانند و یکی از اعضای دفتر به دست رئیس جمهور می‌رساند. رئیس جمهور می‌پرسد که نامه چیست؟ اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند و وقتی نامه را باز می‌کنند می‌خوانند و می‌گویند: خب این مسئله که تمام شده است. گزارش را که به آقا می‌دهند، آقا مطلع می‌شوند و حکم را صادر می‌کنند.

● در اولین جلسه‌ای که هیات دولت در کردستان بودند آقای مصلحی شرکت نمی‌کنند. در اولین جلسه در تهران آقای مصلحی با مشورت دفتر به قم سفر می‌کنند ولی در جلسه دوم هیات دولت شرکت می‌کنند. رئیس جمهور که وارد جلسه می‌شود به احترام آقای حائری که درس اخلاق گفتندچند دقیقه‌ای می‌نشیند و بعد با اجازه آقای حائری جلسه را ترک می‌کند و از طریق یکی از اعضای دفتر آقای مصلحی را صدا می‌کنند و می‌پرسد که شما چرا شرکت کردید؟ آقای مصلحی می‌گوید دستور آقاست. رئیس جمهور می‌گوید شما به مسائل بین من و آقا کاری نداشته باشید و خودتان را درگیر این مقوله نکنید. آقای مصلحی از جلسه هیات دولت خارج می‌شود و در ‌‌نهایت خبر به آقا می‌رسد و آقا محکم می‌گویند که آقای مصلحی حتماً باید در جای خوشان باشند


 
 

Things you can do from here:

 
 

دسترسی 60 دانشگاه و پژوهشگاه به منابع علمی بین‌المللی قطع شد

در پی مشکلات مالی دانشگاهها/

رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات از قطع دسترسی 60 دانشگاه و پژوهشگاه به منابع علمی الکترونیکی بین‌المللی 2011 خبر داد و علت آن را مشکلات مالی و عدم پرداخت‌های لازم برای استفاده از این منابع اعلام کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، سید امید فاطمی شب گذشته در حاشیه گردهمایی معاونان پژوهشی و فناوری دانشگاه‌های تهران در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در جمع خبرنگاران با اعلام این خبر درباره دسترسی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها به پایگاه‌های اطلاعات علمی بین‌المللی گفت: حدود 40 منبع علمی الکترونیکی بین‌المللی در وزارت علوم به صورت کنسرسیومی تهیه می‌شود.

وی افزود: خود دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها تعیین می‌کنند که به کدام منبع علمی دسترسی داشته باشند و خود موسسات نیز هزینه دسترسی به پایگاه مربوطه را تأمین می‌کنند. در این مدل برخی موسسات حاضر در کنسرسیوم ممکن است در پرداخت‌هایشان تأخیر داشته باشند. دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌هایی که در پرداخت‌هایشان تأخیر دارند ممکن است توسط ناشر در دسترسی‌هایشان محدودیت ایجاد شود و دسترسی‌شان قطع شود اما موسساتی که پرداخت‌شان را به موقع انجام می‌دهند به منابع دسترسی دارند.

رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات با بیان اینکه مشکل دسترسی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها به منابع اطلاعات علمی بین‌المللی در سال جاری مقداری حاد شده است، خاطرنشان کرد: در سال‌های گذشته کلیه اعضای کنسرسیوم پرداخت‌هایشان به موقع بود و همه نیز دسترسی داشتند. چهار یا پنج سال است که دسترسی به منابع الکترونیکی بدون خدشه و بدون وقفه همیشه بوده و پژوهشگران استفاده می‌کردند اما امسال تعدادی از دانشگاه‌ها در تأمین منابع مالی مشکل داشتند که امیدواریم به زودی حل شود.

فاطمی میزان هزینه دسترسی دانشگاهها و پژوهشگاه‌های وزارت علوم به منابع اطلاعات علمی بین‌المللی را 20 میلیارد تومان اعلام کرد و درباره میزان بدهی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها در زمینه پرداخت‌های مربوط به این حوزه گفت: حدود 5/2 میلیارد تومان برای سال‌های 2010 و 2011 بدهی داریم و برای برخی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها که پرداخت نکرده‌اند قطعی در دسترسی به منابع علمی الکترونیکی بین‌المللی ایجاد شده است.

وی با ابراز امیدواری نسبت به حل مشکلات مالی دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها گفت: نیمی از 120 دانشگاه و پژوهشگاه زیرمجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به منابع علمی الکترونیکی بین‌المللی 2011 دسترسی دارند و بقیه بخاطر پرداخت‌هایی که در سال 2011 نداشتند قطع هستند.

سید امید فاطمی از دانشگاه تهران به عنوان یکی از بدهکارترین دانشگاه‌ها در زمینه پرداخت هزینه لازم جهت دسترسی به منابع علمی بین‌المللی نام برد و گفت: دانشگاه تهران به عنوان یک دانشگاه مادر با وجود تعداد زیاد هیئت علمی و دانشجوی تحصیلات تکمیلی که دارد همیشه در تهیه منابع پیشتاز بوده اما در حال حاضر به دلایلی که باید بررسی شود در تأمین منابع 2011 به مشکل برخورده که امیدواریم به زودی برطرف شود.

وی میزان بدهی دانشگاه تهران در زمینه پرداخت‌های مربوط به دسترسی به منابع علمی بین‌المللی را حدود 2 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: دانشگاه تهران در کنسرسیوم از نظر حجم منبع و پرداخت همیشه پیشتاز بوده اما امسال مشکل قطعی دسترسی به منابع علمی برای این دانشگاه ایجاد شده و در حال حاضر به منابع علمی بین المللی 2011 دسترسی ندارند.

دوشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۹۰

دستور احمدی نژاد به وزیر دادگستری برای توقف ابلاغ افزایش میزان دیه

ایرنا - اعلام نرخ جديد ديه از سوي قوه قضاييه با واكنش رييس كل بيمه مركزي و كارشناسان امور بيمه مواجه شد و رييس جمهوري به وزير دادگستري دستور توقف ابلاغ اين خواسته را داد.

در گزارش روابط عمومي بيمه مركزي تاكيد شده است كه رييس جمهوري قصد دارد ضمن رايزني با قوه قضاييه زمينه لازم براي كاهش تبعات منفي رواني و اجتماعي اين تصميم بر جامعه فراهم شود.
براساس قانون نرخ ديه همه ساله از سوي قوه قضاييه تعيين و به وزارت دادگستري اعلام مي شود تا از طريق دولت موضوع به دستگاه هاي ذيربط اعلام و اين تصميم عملياتي شود.

مباحثه درباره با اثرات منفي افزايش نرخ ديه در پي اعلام افزايش نرخ ديه در ماه هاي عادي از 45 ميليون تومان به 90 ميليون تومان و درماه هاي حرام از 60 ميليون به 120 ميليون تومان آغاز شد و جواد فرشباف ماهريان رييس كل بيمه مركزي در گفتگو با خبرنگاران بر اثرات منفي افزايش نرخ ديه تاكيد كرد.
طي چند روز گذشته دهها مقاله درباره آثار منفي اين تصميم در رسانه هاي جمعي منتشر شد و تعدادي از كارشناسان و مقامات بيمه اي افزايش نرخ ديه را زمينه ساز رشد روز افزون زندانيان مشمول پرداخت ديه و افزايش زيان هاي وارده بر شركت هاي بيمه تاكيد كردند.

رييس قوه قضاييه در قبال انتقادات وارده اعلام نرخ جديد ديه را حكم شرعي و براساس نظر فقها دانست و تاكيد كرد نرخ ديه براساس امور ششگانه تعيين شده و قيمت 100 نفر شتر به عنوان ارزانترين آنها اعلام شده است.

قوه قضاييه براي تعيين قيمت صد نفر شتر نيز از ديدگاه هاي وزارت جهاد كشاورزي به عنوان مرجع اصلي دولتي در اين رابطه بهره برده و ظاهرا به لحاظ فقهي چاره اي جز تمكين به آن نيست.

در فقه اسلام ديه قتل مرد مسلمان يكي از امور ششگانه' يكصد شتر سالم و بدون عيب كه خيلي لاغر نباشد'، 'دويست گاو سالم و بدون عيب كه خيلي لاغر نباشند'، 'يك هزار گوسفند سالم و بدون عيب كه خيلي لاغر نباشند' ، ' دويست دست لباس سالم از حله ‏هاي يمن' ،' يك هزار دينار مسكوك سالم و غير مغشوش كه هر دينار يك مثقال شرعي طلا به وزن 18 نخود است' و ' ده هزار درهم مسكوك سالم و غير مغشوش كه هر درهم به وزن 6/12 نخود نقره مي‏باشد' اعلام شده كه قاتل مختار به انتخاب هريك از آنها است.

در رابطه با اصل بودن يكي از اين مواد و تبعيت ساير آنها و يا اصل بودن تمامي اين موارد شش گانه در بين فقها اقوال مختلفي وجود دارد، اما همگي اعتقاد دارند كه در تعيين اين ميزان ديه عرف رايج در دوران قبل از اسلام ملاك قرار گرفته و در قرآن حكمي در اين رابطه وجود ندارد.

برخي كارشناسان با اشاره به تصويب قانون همسان بودن نرخ ديه بين مرد و زن در مجلس شوراي اسلامي، تعيين نرخ ديه براساس شرايط و عرف جامعه را در شرايط كنوني قابل بحث مي دانند و بر لزوم طرح موضوع در مراكز حوزوي براي حل مشكلات ناشي از افزايش نرخ ديه تاكيد دارند.

در ميان تبعات ناشي از افزايش قيمت ديه موضوعات مهمي نهفته است كه در سال هاي گذشته بروز برخي عادات و حوادث ناخواسته در جامعه را سبب شده كه اثرات منفي آن بر جامعه به مراتب بيشتر از ضرر و زيان شركت هاي بيمه است.

در قبال تاكيد رييس كل بيمه مركزي مبني بر تحميل بار سنگين بر صنعت بيمه در نتيجه افزايش نرخ ديه و خود داري مردم از خريد بيمه هاي شخص ثالث بيانات رييس قوه قضاييه مبني بر پرداخت يارانه دولتي به شركت هاي بيمه منطقي مي نمايد.اما جلوگيري از ورشكستگي صنعت بيمه با پرداخت پول از بيت المال تبعات ديگري خواهد داشت كه كاهش منابع دولتي براي تامين رفاه عمومي جامعه پيش پا افتاده ترين آن خواهد بود.

در سال هاي گذشته ايجاد تصادف هاي ساختگي، پريدن افراد به جلوي خودروهاي در حال حركت با قصد نقص عضو و حتي مرگ براي تامين نياز خانواده، اجراي احكام گرفته شده در خانواده ها و قبايل براي كشتن افزاد خاص با اجير كردن افراد و پرداخت مبلغي از ديه به قاتل و ... رايج بود كه اكنون با افزايش قيمت بيم آن مي رود كه اين رفتارها افزايش يابد و مبلغ مهمي از منابع بيمه ها كه بايد تضمين كننده سلامت، رفاه ' امنيت جاني و اقتصادي مردم شود صرف تامين هزينه سناريوهايي خواهد بود كه خود تبعات منفي اخلاقي' اجتماعي و فرهنگي گسترده اي را بر جامعه تحميل خواهد كرد.

حساب سرانگشتي نشان مي دهد كه در صورتي كه دريافت كنندگان ديه كامل در ماه غير حرام با در يافت اين پول اقدام به خريد اوراق مشاركت با نرخ 17 درصد كنند هرماه معادل يك ميليون 572 هزار تومان به عنوان سود دريافت خواهند كرد كه اين رقم از حقوق بسياري از كاركنان دولت بالاتر است و در صورت دريافت ديه در ماه حرام اين رقم به ماهانه يك ميليون 700 هزار تومان خواهد رسيد.

در يافت اين مقدار پول مشوقي براي بسياري از مردم كم درآمد خواهد بود تا به بهاي از دست دادن عضو و حتي جان خود اقدام به پريدن جلوي وسايل نقليه كنند.

اين افراد كه سود جوي حرفه اي هستند با توجه با هدف دريافت غرامت و با توجه به اينكه ميزان ديه نقص عضو در برخي موارد چند برابر ديه كامل است، حوادث را طوري صحنه سازي مي كنند كه منجر به دريافت ديه نقص عضو باشد.

اقدام مجلس شوراي اسلامي در بررسي نرخ ديه حركتي مثبت در راستاي ارزيابي تبعات منفي افزايش قيمت ديه است كه اميد است با مطرح شدن موضوع در حوزه علميه و مطرح شدن عواقب افزايش نرخ ديه به ميزان دو برابر زمينه لازم براي حل مشكل با رعايت ضوابط فقهي فراهم شود.

درد دل دختران دبیرستانی - ساخته ناهید رضایی



اتل متل توتوله

طبق آمار دولت فدرال آمريكا هر 15 ثانيه يك زن به دست شوهرش كتك مي‌خورد.


مريم مجتهدزادهایشان رئیس مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری ایران هستند.
حال به صحبتهایشان در مورد وضعیت زنان و خانواده های ایرانی دقت کنید:

فارس: رئيس مركز امور زنان و خانواده با بيان اينكه سالانه 21 ميليون فرزند در جامعه آمريكا بدون وجود پدر مشخص به دنيا مي‌آيند، گفت: طبق آمار دولت فدرال آمريكا هر 15 ثانيه يك زن به دست شوهرش كتك مي‌خورد.

مريم مجتهدزاده در ‌خصوص نگاه غرب به خانواده و زن اظهار داشت: با وجود تمام قوانين حمايتي در كشورهاي غربي، وضعيت زن در شرايط مطلوبي نيست كه از جمله مي‌توان به عدم تساوي دستمزد در شرايط يكسان كاري و تخصصي اشاره كرد.

وي افزود: هنوز در دنياي غرب دريافتي زنان فقط به دليل مؤنث بودن حدود 60 تا 80 درصد حقوق مردان است و اين در حالي است كه در كشورهاي غربي تساوي حقوق سياسي زن و مرد در قرن بيستم تصويب شد.

رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري با بيان اينكه ازدواج‌هاي غير رسمي در جهان غرب رو به افزايش است، ‌عنوان كرد: در جوامع غربي تشكيل خانواده به شكل غيرقانوني به دليل عرضه ارزان زن، بي‌بند و باري و بي‌عفتي رو به افزايش است؛ اين امر موجب شده است كه گاهي زنان با داشتن سه فرزند هنوز به دنبال اثبات خود و راضي كردن مرد براي ازدواج‌ باشند و گاهي اين نوع زندگي‌ها از يك شب تا 10 سال در بلاتكليفي ادامه پيدا مي‌كند.

* خانه ناامن‌ترين مكان براي فرزندان آمريكايي

مجتهدزاده ادامه داد: خانواده غير قانوني نخست به زنان و سپس فرزندان آسيب مي‌زند؛ در اين نوع زندگي‌ها زنان از پناهگاه عاطفي مناسبي برخوردار نيستند و ‌فرزندان در مسائل تربيتي دچار تناقض‌هاي زيادي مي‌شوند؛ در خانواده غير قانوني هيچ‌گونه مسئوليتي براي مردان تعريف نشده است و حاصل اين معضل سالانه 21 ميليون فرزند در جامعه آمريكاست كه بدون وجود پدري مشخص به دنيا مي‌آيند.

وي اضافه كرد: خودكشي و كشتار افراد در مجامع عمومي مانند مدرسه و حتي دانشگاه يكي از نتايج اين بند و باري و عدم ثبات در خانواده است. طبق آمار سازمان ملل در سال 2007 عمده افراد بالغ در آمريكا موفق به ازدواج نمي‌شوند و تا آخر عمر به همين روال با افراد گوناگون و حتي گاهي با همجنس خود زندگي خانوادگي مشترك دارند.

مشاور رئيس‌جمهور با اشاره به مسئله كشته شدن فرزندان به دست مادران كه جزء اخبار رسانه‌هاي غربي است، گفت: نقش و غريزه مادري كه يك موهبت الهي براي زن است، به عنوان مانع پيشرفت و سركوب زن مطرح و تبليغ مي‌شود و به دنبال اين نگاه است كه مادران،‌ فرزند را مزاحم و مانعي براي پيشرفت‌هاي خود مي‌بينند و به دلايل زيادي از جمله مشكل بودن ازدواج با داشتن فرزند و گاهي به دليل اينكه فرزند مانعي براي خوش گذراني‌هايشان است، اقدام به قتل فرزندان خود مي‌كنند و آغوش گرم و پر محبت مادري تبديل به معضلي تحت عنوان "خانه نا امن‌ترين مكان براي فرزندان " تعريف شده است كه در اين رابطه كتاب‌هايي نوشته شده است.

مجتهدزاده در ادامه عنوان كرد: نا امني در خارج از خانه و سوء استفاده جنسي از كودكان نيز در غرب مشاهده مي‌شود و آمار سازمان ملل نشان مي‌دهد كه 29 درصد از موارد قتل فرزندان توسط مادران و 31 درصد از آن توسط پدران صورت مي‌گيرد.

رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري در ‌خصوص بحران هويت و گسترش روزافزون استفاده ابزاري از زنان در تجارت، تبليغات و ترويج فرهنگ بي بند و باري بيان كرد: زن در جوامع غربي تمام توان و استعداد خود را تنها در جلب توجه و نگاه مردان معطوف داشته و البته براي كسب درآمد بيشتر به استفاده ابزاري تن داده است؛ به همين دليل شخصيت او در حد يك كالا تنزل يافته است.

* هر 15 ثانيه يك زن به دست شوهرش كتك مي‌خورد

وي اظهار داشت: در جهان غرب روح لطيف زن در بعضي از مشاغل به عنوان مثال حضور نظامي در جنگ‌ها و پليس خشن يا شكنجه‌گر تبديل به روحي خشن شده است و متأسفانه اين بي‌عدالتي در حق زن به عنوان حق برابري زن و مرد تعبير مي‌شود همچنين طبق آمار دولت فدرال آمريكا هر 15 ثانيه يك زن به دست شوهرش كتك مي‌خورد و از هر 6 زني كه در انگلستان كتك مي‌خورد، يكي كشته مي‌شود.

مجتهدزاده در ‌خصوص موضوع زنان و جنگ عنوان كرد: با وجود تبليغات وسيع غرب مبني بر حقوق بشر، ‌نخستين قربانيان لشكركشي‌ها و اعمال تروريستي آنان در ساير كشورها زنان و كودكان هستند؛‌ جوامع غربي براي حل اين معضلات هر روز به دنبال خلق مكاتب جديد با گرايش‌هاي مختلف از جمله عرفاني هستند اما تعاليم اسلام و نگاه متعالي قرآن به زن و خانواده كه آفرينش زن و مرد را بر اصل زوجيت مطرح مي‌كند، وجود زن را مايه آرامش خانواده مي‌داند.

در مطلق علوم مجتهدم


حسن زاده آملی
چند روایت از آیت‌الله حسن زاده آملی درباره علومی مختلفی که آموخته‌اند

شگفت‌انگیز است! عطشی که استاد در طول حیات پربرکت خود برای آموختن علوم مختلف نشان می‌داد، بسیار عجیب و حتی نگران کننده بود، آنقدر که علامه شعرانی به ایشان هشدار داد که مبادا در فراگیری علوم، زیاد هروی کنی! به همین دلیل است که برخی از نزدیکان علامه، جمله‌ای را به تواتر از ایشان نقل می‌کنند: «باورم این است که در مطلق علوم مجتهدم.»

در مطلبی که پیشرو دارید، حرف‌های استاد را درباره علوم مختلفی که فراگرفته است، می‌خوانید.

1- تفسیر

پس از آنکه مدتی در تهران اقامت داشتم، شنیدم که حضرت آقای قمشه‌ای در شب‌های جمعه تفسیر می‌فرمایند، در تفسیر ایشان شرکت کردم، اما عمده درس تفسیر بنده خدمت آقای شعرانی بود که تنها شاگردش من بودم و هر پرسشی که پیش می‌آمد، به راحتی از ایشان می‌پرسیدم. بسیار محضر مبارک و پربرکتی بود که توانستم از اول تا آخر تفسیر «مجمع‌البیان» طبرسی را کلمه به کلمه خدمت ایشان بخوانم و نتیجه آن شد که یک دوره تمام تفسیر مجمع‌البیان مصحح، با تعلیقات مرحوم استاد به چاپ رسید.

پس از آنکه علم نجوم را در محضر استاد آموختم، یک توفیق الهی پیدا کردم و توانستم جهت صحیح قبله مردم آمل را به ایشان نشان دهم، زیرا قبله مساجد آمل رو به جنوب بود، هنوز هم برخی از مساجد چنین هستند، در حالی که قبله آمل حدود 40 درجه از جنوب به مغرب انحراف دارد

2- ریاضیات

مدتی در خدمت آیت‌الله شعرانی درس جواهر را شروع کردم که عنوان درس خارج فقه را داشت. تعطیلی کمی داشتیم و پیشرفتمان خیلی خوب بود، برای نمونه طهارت، خمس، صلوه، حج، ارث زکات، نکاح، طلاق و جواهر را خواندم. در عرض این درس‌ها ریاضیات را هم شروع کردیم. استاد اوایل فرمودند: «ریاضیات را فقط روزهای تعطیل بخوانیم.» به همین دلیل فقط روزهای پنج‌شنبه و جمعه این درس را می‌خواندیم که پیشرفتمان کم بود، بنابراین، قرار شد که داخل هفته هم ریاضیات را بخوانیم. علامه شعرانی فرمودند که باید تحریر اقلیدس را بخوانید. اقلیدس حساب و هندسه استدلالی است که به «اصول اقلیدس» معروف است که جناب خواجه نصیرالدین طوسی تحریر فرموده‌اند. پس از آن فرمودند که باید«اکرمانالائوس» و «اکر ثاوذوسیوس» را بخوانید که در باب مثلثات و اشکال کروی است؛ به من فرمودند چون در آینده باید استخراجات ریاضی کنیم، به مثلثات کروی احتیاج است و بدون این نمی‌شود. واقعاً کتاب‌های سنگینی بودند.

3- نجوم

علم نجوم و هیأت را نیز از علامه شعرانی آموختم و به ترتیب کتاب‌های هیأت «ملاعلی قوشچی»،«شرح چغمینی»، «استدراک بر تشریح الافلاک» شیخ بهایی را خواندیم و سپس «30 فصل» خواجه نصیرالدین طوسی را آغاز کردیم. پس از مدتی که ریاضیات را هم به پایان بردیم، استاد شعرانی فرمودند حالا باید اسطرلاب بخوانید. اسطرلاب، صنعتی بسیار مفید است و انواع گوناگونی دارد، با این ابزار می‌توان ارتفاع کواکب، تقویم، میل آن‌ها، مقدار ساعات شبانه‌روز، بین الطلوعین، میل کلی، فصل سال، تحویل شمس به بروج و مطالع و... را بسیار سهل و آسان به دست آورد، ولی افسوس که از این صنعت گرانمایه در کشور ما جز اسمی بیش نمانده و به خیالات واهی از آن روی گردانده‌اند. پس از آنکه علم نجوم را در محضر استاد آموختم، یک توفیق الهی پیدا کردم و توانستم جهت صحیح قبله مردم آمل را به ایشان نشان دهم، زیرا قبله مساجد آمل رو به جنوب بود، هنوز هم برخی از مساجد چنین هستند، در حالی که قبله آمل حدود 40 درجه از جنوب به مغرب انحراف دارد.

پس از اسطرلاب، «ربع مجیب» و «زیج بهادری و مجسطی» را نزد علامه شعرانی آموختم.

آیت الله حسنزاده آملی
4- شفا

من شفا را نزد سه نفر خواندم، از ابتدا تا بحث نفس را در خدمت استاد افخم ربانی حضرت آقا میرزا احمد آشتیانی و جناب آقای فاضل تونی خواندم و از کتاب نفس شفا تا آخر طبیعیات را خدمت استاد شعرانی آموختم. مدتی که در محضر جناب آقای فاضل تونی بودم، کسی با من در درس شفا شرکت نداشت و من تنها به محضر ایشان تشرف می‌یافتم. یک روز که در حضور ایشان شفا می‌خواندم، متوجه شدم استاد پریشان می‌گوید و جواب مقنعی به من نمی‌دهد، تصور کردم درس را مطالعه نفرموده‌اند. چند روز بعد فهمیدم که استاد سکته مغزی کرده‌اند و پریشانی گفتارشان از رویداد طلیعه سکته بوده است. به بیمارستان رفتم برای عیادت، تا چشم جناب ایشان به من افتاد به شدت گریست و مرا نیز به گریه آورد. دست و پایش را بوسیدم و عرض کردم آقا جان! ما باید از شما صبر و سکینه و وقار بیاموزیم.

5- خط

یکی از استادان ما، حضرت آیت‌الله شیخ عزیز الله طبرسی رضوان‌الله تعالی علیه بود، ایشان خوش‌نویس هم بود و من خط را به اشراف و تعلیم نزد ایشان آموختم. عشق عجیبی به خط داشتم، به طوری که بعضی از سیاه مشق‌هایم را که الان نگاه می‌کنم، حسرت می‌برم که چرا تعقیب نکردم و درس و بحث، همه وقت مرا گرفت. البته کار خوش‌نویسی ایجاب می‌کرد که من سرمشق‌های استادم را همراه داشته باشم و مثلاً اگر یک قباله، تابلو و یا کتاب خوش‌نویسی پیدا کردم، آن‌ها را حفظ کنم. من تابلوهای خط بسیاری از خطاطان نامدار را گرفته‌ام. البته تا خودنویس و خودکار که اقلام لاتینند به هدست آمد، آن آیین راستین خط از دست برفت.

6- شعر

از همان ابتدای کودکی و دوران دبستان، عشق عجیبی به دیوان شعر و نظم و شعر داشتم، اشعاری هم سر هم می‌کردم. روی این ذوق، همان وقت تمام دوبیتی‌های باباطاهر، رباعیات خیام، موش و گربه عبید زاکانی و بیشتر اشعار حافظ و سعدی و مولوی و دیگران را حفظ کردم. ای کاش همان وقت کسی به من می‌گفت:آقا! به جای اینکه این‌ها را حفظ کنی، قرآن را حفظ کن. الان این حسرت برای من بهجا مانده است که ای کاش این عشق و علاقه‌ای که به دواوین شعرا داشتم، در حفظ قرآن به کار می‌بردم و اکنون حافظ کل قرآن بودم.

در روز اول فروردین سال 23 به حضور آیت‌الله الهی قمشه‌ای شرفیاب شدم و گفتم اگر رخصت بفرمایید غزلی را که دوش ساخته‌ام، در حضور شما قرائت کنم، اجازت فرمودند و گفتم:

شب عید آمد آن عیدی که باشد عید سلطانی/ گروهی در سرورند و گروهی در پریشانی

گروهی فارغ از هر دو، نه این دارند و نی آن را/ به دل دارند با سلطانشان صد عید سلطانی

پریشان نیستم از بی گلستانی که در پیش است/ گلستانی ز سعدی و پریشانی ز قاآنی

چه غم ما را که اندر حجره نبود نان و حلوایی/ بود تا نان و حلوای جناب شیخ ربانی

چه غم ما را که دوریم از دیار و دوستان خویش/ «الهی» اوستادی باشد و آقای «شعرانی»

خوشحال شد، خنده فرمود و گفت: «آقای شعرانی را خوب در قافیه آوردی!»

آنقدر که علامه شعرانی به ایشان هشدار داد که مبادا در فراگیری علوم، زیاده روی کنی! به همین دلیل است که برخی از نزدیکان علامه ،جمله‌ای را به تواتر از ایشان نقل می‌کنند: «باورم این است که در مطلق علوم مجتهدم.»

7- طب

طب را نیز در نزد علامه شعرانی و با کتاب «قانونچه چغمینی» آغاز کردم، سپس قسمت اعظم «شرح نفسی بن عوض» مشهور به «شرح اسباب نفیسی» و یک دوره کامل از «تشریحات کلیات قانون »را فراگرفتم. سه نفر از اساتید به ما طب می‌گفتند؛ جناب میرزا مهدی الهی قمشه‌ای، میرزا احمد آشتیانی و مرحوم شعرانی. ایشان - علامه شعرانی - روزی در درس طب فرمودند: «آخوند و روحانی باید در تشریح وارد باشد و اصطلاحات طب را بداند.» بعد انگشت شهادت خود را زیر چانه گذاشت و گفت: «آقا! آخوند باید با تشریح آشنا باشد که وقتی حرف کلیه پیش آمد بداند در اینجا آویزان نیست.» البته برخی کتب طبی که ما نزد ایشان آموختیم به زبان فرانسه بود.

8- زبان فرانسه

کلاس‌های تشریح ما به زبان فرانسه برگزار می‌شد و همین باعث شد که من زبان فرانسه را که خیلی به آن ذوق و اشتیاق داشتم بیاموزم. یک روز شخصی پیش من آمد تا زبان عربی بخواند، خودش به زبان فرانسه مسلط بود، به او گفتم یک روز شما برای من زبان فرانسه بگویید و یک روز هم من به شما عربی می‌گویم. در نتیجه، نه شما از من حقوق بگیرید و نه من از شما. به این صورت بود که موفق شدم زبان فرانسه را یاد بگیرم. طلبه باید حواسش جمع باشد که وقتش را تلف نکند، اگر بخواهد می‌تواند یکی - دو زبان زنده دنیا را به راحتی بیاموزد.

یت الله حسن زاده آملی
9- عرفان

نخستین کتاب درسی عرفان، تمهید القواعد صائن الدین علی بن محمد ترکه است که شرحی بر قواعد التوحید ابی حامد ترکه است. این کم‌ترین به همراه تنی دیگر، آن را نزد استاد علامه طباطبایی در شب‌های پنجشنبه و جمعه می‌خواندیم که در شب جمعه دوازدهم شعبان سال 1386 قمری به اتمام رسید. جناب علامه طباطبایی و برادر بزرگوارش در علم و عمل هم‌تراز بودند، جز اینکه علامه طباطبایی به قم آمده و بذرافشانی‌ها فرمود و خودش را نشان داد، ولی جناب آقا سید محمد حسن الهی به انزوا و انعزال در تبریز به سر برد.

10- علوم غریبه

علوم غریبه یا «ارثماطیقی» از قبیل علم اوفاق، اعداد، حروف، رمل جفر و مانند این‌ها را با خواندن کتب درسی متداول و متعارف در آن علوم آموختم. مانند «مفاتیح المغالیق» مرحوم دهدار و یا «الدر المکنون و السر المکتوم فی علم الحروف» جناب ابن عذبی. آقازاده حضرت آیت الله سیدعلی آقای قاضی، حضرت زاهد ناسک حجت الاسلام والمسلیمن سید مهدی قاضی طباطبایی و چند تن دیگر در این علوم بر این کم‌ترین حق تعلیم و تدریس دارند، من در هیچ‌یک از این رشته‌ها عدیل آن جناب را نیافتم و به حق مجتهد مستنبط در این علوم بود. بنده به مدت چهار سال یا بیشتر، جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گران‌قدرش مشرف بودم، درسمان هم دو به دو بود، ایشان می‌فرمود: شما باشید، کافی است