پیغام امام زمان به یک عالم
یکی از علما روز سیزده ماه رمضان، در جمکران خدمت اقا رسید و دیده بود چشمان مهدی فاطمه کوچک شده و زیر چشم آقا کبود شده .
پرسید: آقا چرا به این روز افتادید. فرمود از بس شیعه ها گناه میکنند و مرا اذیت میکنند. من از دست شیعه هایم به این روز افتادم.
من از سنیها توقع ندارم من از زرتشتیها و بهاییها و مسیحیها و یهودیها توقع ندارم ، من از بوداییها و هندوها توقع ندارم. از بچه شیعه های خودم توقع دارم
شما که معتقدید یابن الحسن میگویید. شما که معتقدید امام زمان در کار است ، شما چرا گناه میکنید؟ شما چرا معصیت میکنید ؟ شما چرا چشمانتان آلوده شده؟
شما چرا شکمهایتان پر از حرام شده شما چرا ربا خور و نزول خور شدید؟ شما چرا آمار طلاقتان اینقدر بالار فته؟ شما چرا آبروی امام زمان را در دنیا میبرید؟
امام زمان از دست من و تو دلش خونه. نه از دست سنیها نه از دست بهاییها...
آقا فرموده بود مردم گناه میکنند من شب تا صبح باید گریه کنم بگویم خدایا ببخشش این گریه کن حسینه
این مشکی پوش حسین منه . این بخاطر مادر کتک خوردم گریه کرده.
من باید هی واسطه شوم برای شما عذاب نیاید....
این جوانی که نه اهل نماز نه اهل خدا نه اهل تهجده ، خودش رو شیعه مهدی میدونه این قلب امام زمان رو تکه تکه نمیکند؟
این خانمی که بزک کرده خودش را درست میکند...... دختری که تا چشمش به فلان جوان میفتد ......
این زنی که هفت قلم آرایش میکند ...... این سیلی به صورت امام زمان نمیزند؟
امام زمان دلش از دست کی خون است؟ از دست مسیحیها؟ یهودیها ؟؟؟ یا چندتا شیعه مثل من و شما!!!
گریه کنید برای امام زمانتان توبه کنید با گریه کردنتان در خانه امام زمان
تا جاییکه قلب مهدی را بدست بیاوریم. تا جاییکه امام زمان به گریه هایمان ترحم کند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر