مخفى ماندن تاریخ قیامت - حتى بر شخص پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) - به خاطر آن است كه خداوند مىخواهد مردم یك نوع آزادى عمل توأم با حالت آماده باش دائمى داشته باشند، چرا كه اگر تاریخ قیامت تعیین مىشد، هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بیخبرى فرو مىرفتند، و هر گاه زمانش نزدیك بود ممكن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پیدا كند، و در هر دو صورت هدفهاى تربیتى انسان عقیم مىماند، به همین دلیل تاریخ قیامت از همه مكتوم است .
زمان وقوع رستاخیز را فقط خدا می داند!!
وَ یَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ (سبا 29) قُلْ لَكُمْ مِیعادُ یَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ (سبا 30)؛ و آنان (با تمسخر) مىگویند: اگر راست مىگویید، این وعده (قیامت) چه وقت خواهد بود؟
بگو: براى شماست وعده روزى كه نه (مىتوانید) ساعتى از آن تأخیر كنید و نه پیشى بگیرید.
از آنجا كه در آیات قبل به این معنى اشاره شده بود كه خداوند همه مردم را در روز رستاخیز جمع كرده و میان آنها داورى مىكند، در آیه 29 سؤالى از ناحیه منكران معاد به این صورت نقل مىكند:" آنها مىگویند: اگر راست مىگوئید این وعده رستاخیز در چه زمانى است"؟! (وَ یَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ)
از آنجا كه انسان همواره در پى بهانهاى است كه خود را از زیر بار مسئولیت بیرون آورد. همواره می پرسد پس روز قیامت چه وقت فرا مىرسد؟ چرا مجرمان را كیفر نمىدهند؟ اگر راست مىگویید كه هر عقابى جریمهاى دارد و هر كار نیك ثوابى، چرا از ثواب و عقاب خبرى نیست.
این سؤال را بارها منكران معاد از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) یا سائر پیامبران مىكردند كه گاه براى درك مطلب بود، و شاید غالباً از روى استهزاء كه آخر این قیامتى كه شما مرتباً روى آن تكیه مىكنید اگر راست مىگوئید كى خواهد آمد؟
اشاره به اینكه آدم راستگو باید تمام جزئیات مطلبى را كه خبر مىدهد بداند، از كم و كیف و زمان و مكان آن آگاه باشد.
ولى قرآن همواره از پاسخ صریح به این مطلب و تعیین زمان وقوع رستاخیز خود دارى مىكند و تأكید مىكند این از امورى است كه علم آن مخصوص خدا است، و احدى جز او از آن آگاه نیست.
رسول خدا(ص) مىفرماید: «اى ابوذر، پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمر: جوانىات را پیش از پیریت و تندرستىات را پیش از بیمارى، توانگرىات را پیش از بینواییت و آسایشت را پیش از مشغولیت و زندگىات را پیش از مرگت». (بحارالانوار، ج 77، ص 75)
لذا در آیه بعد همین معنى را با عبارت دیگرى بازگو كرده مىفرماید:
"بگو وعده شما روزى خواهد بود كه نه ساعتى از آن تأخیر خواهید كرد، و نه ساعتى بر آن پیشى خواهید گرفت" (قُلْ لَكُمْ مِیعادُ یَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ).
این مخفى ماندن تاریخ قیام قیامت - حتى بر شخص پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) - به خاطر آن است كه خداوند مىخواهد مردم یك نوع آزادى عمل توأم با حالت آماده باش دائمى داشته باشند، چرا كه اگر تاریخ قیامت تعیین مىشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بی خبرى فرو مىرفتند، و هر گاه زمانش نزدیك بود ممكن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پیدا كند، و در هر دو صورت هدفهاى تربیتى انسان عقیم مىماند، به همین دلیل تاریخ قیامت از همه مكتوم است، همانگونه كه تاریخ شب قدر همان شبى كه فضیلت هزار ماه دارد، و یا تاریخ قیام حضرت مهدى (علیه السلام). تعبیرى كه در آیه 15 سوره طه آمده : إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَكادُ أُخْفِیها لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى:" رستاخیز به طور یقین خواهد آمد، من مىخواهم آن را مخفى دارم، تا هر كس در برابر سعى و كوشش خود جزا داده شود" اشاره لطیفى به همین معنى دارد.
علاوه بر این، ندانستن جزئیات، مانع ایمان به كلیات نیست. مثلًا: شما از صداى زنگ خانه علم پیدا مىكنید كه شخصى پشت در است، گرچه جزئیات آن شخص را نمىدانید كه زن است یا مرد، سنّ و سوادش چگونه است، ندانستن این خصوصیات ضررى به علم و ایمان شما كه شخصى زنگ خانه را زد وارد نمىكند. آرى، ما به قیامت علم داریم گرچه زمان آن را ندانیم.
در ضمن اینكه آنها تصور مىكردند پیامبر (صلی الله علیه وآله) كه از رستاخیز خبر مىدهد اگر راست مىگوید باید تاریخ دقیق آن را نیز بداند این نهایت اشتباه است، و دلیل بر عدم آگاهى آنها از وظیفه نبوت است ،چرا که پیامبر صلی اللع علیه وآله تنها مأمور ابلاغ بود و بشارت و انذار، اما مسأله قیامت مربوط به خدا است و او است كه از تمام جزئیات آن آگاه است و آن قسمتى را كه براى مسائل تربیتى لازم دیده در اختیار پیامبرش گذارده است. آری خداى متعال بعضی زمانها را بر انسان پوشیده داشته، نه مىداند كه مرگش كى خواهد بود و نه كیفرش چه زمان خواهد رسید.
«اى ابوذر، پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمر: جوانىات را پیش از پیریت و تندرستىات را پیش از بیمارى، توانگرىات را پیش از بینواییت و آسایشت را پیش از مشغولیت و زندگىات را پیش از مرگت».(بحارالانوار، ج 77، ص 75)
رسول خدا(ص) مىفرماید:
«اى ابوذر، پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمر: جوانىات را پیش از پیریت و تندرستىات را پیش از بیمارى، توانگرىات را پیش از بینواییت و آسایشت را پیش از مشغولیت و زندگىات را پیش از مرگت». (بحارالانوار، ج 77، ص 75)
امام صادق(علیه السلام) نیز چنین مىفرمایند:
«اگر كسى بداند كه به یقین چه وقت خواهد مرد، به عمر خود اعتماد می كند، و در لذات و معاصى فرو می رود و در شهوات می غلطد، به این امید كه در روزهاى پایانى عمر توبه خواهد كرد و این شیوهاى است كه خداى متعال از آن خشنود نیست و از بندگانش نمی پذیرد- تا آن جا كه می گوید- بهترین چیز براى انسان این است كه مدت عمرش بر او پوشیده ماند پس در مدتى كه زنده است منتظر مرگ باشد و معاصى را ترك گوید و عمل صالح را برگزیند». (بحارالانوار، ج 2، ص 84)
پس چرا باید عمر را بیهوده صرف كنیم و چرا مسافتى را كه میان ما و مرگ افتاده است به لهو و لعب و معصیت طى كنیم. در حالى كه نمىدانیم زمان مرگ ما چه وقت خواهد بود؟
پیامهای آیات:
1ـ لازم نیست پاسخ هر سؤالى را بدانیم. سؤال كردند كه قیامت چه زمانى است؟ «مَتى هذَا الْوَعْدُ» بگو: زمانش را نمىدانم. «مِیعادُ یَوْمٍ»
2ـ قیامت روز مهمى است. (كلمه «یَوْمٍ» همراه با تنوین، نشانه عظمت و بزرگى است.)
3ـ زمان وقوع قیامت قابل تغییر نیست. «لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ»
آمنه اسفندیاری
منابع:
1- تفسیر نور، ج9
2- تفسیر نمونه، ج18
3- تفسیر هدایت، ج10
4- بحار الانوار، ج 2
5- بحار الانوار، ج 77
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر