دوشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۹۱

احمدی نژاد سال ۸۳ کتاب مژده ظهور را خوانده بود؟


<big><big><big>احمدی نژاد سال ۸۳ کتاب مژده ظهور را خوانده بود؟</big></big></big>

حجت الاسلام رسول جعفریان در یادداشتی نوشت: این که چطور شد حجم گسترده ای از ادبیات ظهور در حوالی سالهای ۸۰ تا ۸۳ در کشور پدید آید و بعدها در سال ۸۹ سی دی ظهور نزدیک است تولید شود، بر اساس این کتاب، تا اندازه‌ای قابل درک و تحلیل است.



حالا ساعت سه و نیم بامداد دوشنبه ۲۰ شهریور ۹۱ است و  طی این چند ساعت، فرصتی شد تا کتاب مژده ظهور را که در دو مجلد توسط یک طلبه تنکابنی به نام سید سلیمان مدنی نوشته شده مرور کنم. این اثر حوالی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳ و شاید موادی از آن پیش از آن تاریخ فراهم شده و چنین بر می‌آید که نویسنده، امر ظهور امام زمان (ع) را بسیار قریب، یعنی در همان سالها می‌دانسته است.

 

این که چطور شد حجم گسترده ای از ادبیات ظهور در حوالی سالهای ۸۰ تا ۸۳ پدید آید و بعدها در سال ۸۹ سی دی ظهور نزدیک است تولید شود، بر اساس این کتاب، تا اندازه‌ای قابل درک و تحلیل است. ظاهر کتاب نشان می‌دهد که پشت سر آن، فکر ساده‌ بی آلایشی نهفته است که تلاش کرده در پرتو تحقیق اما در چهارچوب پیشگویی‌ها و خوابها که آنها را به نیکان و پاکان نسبت داده، نشان دهد که ظهور به همین زودی خواهد بود و تمامی شواهد و قرائن از همه جای کائنات دال بر آن است.

 

بخشی از این ماجرا هم موج جهانی ظهور و بازگشت عیسی مسیح در آستانه سال ۲۰۰۰ بود که بر اساس باور هزاره گرایی بسیاری از مسیحیان در امریکا و فلسطین منتظرش بودند و بسا این موج جهانی به ایران هم رسیده بود. حقیقت آن است که برخی از این افراد که غور در این مباحث می کردند و فقط نشانه شناس بودند، گاه  آن قدر دل پاکی داشته و دارند (شاید گاه هم ناپاک) که بسا خود به فکر بابیت و مهدویت هم می‌افتند مخصوصا اگر اسمشان سلیمان یا چیزی شبیه احمد و علی محمد و اینها باشد که با جزئی تطبیقی با برخی از نقلها، می‌تواند مصداق این حرفها باشد.

 

اما این نویسنده علی الحساب در اندیشه ظهور حضرت است و برای اثبات آن به هر دری می‌زند. مثلا همانجا فردی را از همدان معرفی کرده که زمان رضا شاه بر اساس علم جفر و پیشگویی های دیگر خبر از سقوط پهلوی در سال ۱۴۳۰ داده است. (آن شخص البته سال ۸۰ درگذشته است!):


هم ز اخبار و هم ز صفحه جفر               وضع ایران نزار می‌بینم
در هزار و چهار سد قمری                     شورشی آشکار می‌بینم
از علامات حضرت مهدی (ع)                     پَهلوی بر کنار می‌بینم
جامه فخر بر تن علما                          جمله در افتخار می‌بینم
تا هزار و چهارسد با سی                    شیعه در انتظار می‌بینم
چون که سی رفت و سی و یک           داخل نور حق آشکار می‌بنیم


این دانش مثل این که ارثی هم هست، چون پس از پدر، مهدی، پسر او هم همین طور پیشگویی کرده و آن هم در قالب شعر که به هر قالبی در می‌آید. ادامه خط شاه نعمت الله ولی. (مژده ظهور، ج ۱، ص ۶۰ ـ ۶۷).


البته توجه داریم که سقوط پهلوی درسال ۱۳۹۹بود و تازه سال ۱۴۳۱ هم که به قول وی بنا بوده نور حق آشکار شود یعنی حضرت بیاید خبری نشد (این کتاب چند سال قبل از آن نوشته شده و نویسنده گویا ایمان داشته که این شعر درست است).. این سال، یعنی ۱۴۳۱همان سال ۸۹ است آقای سیجانی طلبه (بدون لباس روحانی و همان مجری یا کارگردان سی دی مزبور) مقیم منطقه نیروگاه است که شبی هم در خدمت آقای لاریجانی در حاشیه یک حسینیه، انتقاد تندی به ایشان کرد و البته آقای لاریجانی و دوستان دیگر با ادب پاسخ وی را دادند. اتفاقات جهان عرب هم مزید بر علت شد و حالا بحث بر سر سفیانی بود که بالاخره صدام است یا بشار اسد؟. وای که چه قدر حرف شگفت در مژده ظهور و سی دی مزبور زده شد! به اندازه یک دین تازه.


اما این که کتاب در سال  ۸۳ چاپ شد، یعنی همان سالی که دولت نهم آمد و شعارش را ظهور قرار داد و هر روز با زیرکی و البته به صورت مبهم، خبر از وقوع اتفاقات مهم می‌داد و از جمله روی ظهور و مسائل آن هم تاکید ویژه داشت یک مسأله قابل بررسی است. آیا آقای احمدی نژاد این کتاب را خوانده بوده؟ هزاره سوم چه بود؟ (چون بحث مهمی از این کتاب هم به یهودی و صهیونیست ها و نقشه های امریکا و نابودی آنها مربوط می‌شود از یازده سپتامبر که برخی آن را در سال ۲۰۰۱علامت ظهور می‌دیدند تا اشغال افغانستان و عراق و غیره و غیره).

 

آیا این زمان اتفاقاتی افتاده که ما قدرت درک آن را نداشته ایم؟ اگر چنین بوده پس چرا خبری نشد؟ ممکن است قرار بوده ظهور اتفاق بیفتد اما به خاطر مسائلی عقب افتاده باشد؟‌ و خیلی توجیهات کلی دیگر در این قبیل موارد که این افراد دارند. اصلا همین آقا در اول کتابش گفته که خیلی از پیشگویی ها در گذشته هم بوده که اتفاق نیفتاده و در محاسبه اشتباه کرده اند و حالا ایشان قصد دارد این بحث را با شواهد جدی تر درک کند.


نکته این کتاب در تلفیق پیشگویی متعدد از علمای قدیم گرفته یا نوستراَدموس یهودی زاده قرن شانزدهم که البته پدرش بعد از ازدواج با یک مسیحیه، تغییر آیین داد و می دانیم که یهودیان به ندرت تغییر آیین می دهند، مگر مصلحت ایجاب کند، پیشگویی ها او را هم در این کتاب استفاده کرده است، در صدها نقل تاریخی و شبه اسلامی و اسلامی و نجومی و خواب و جوی و ستارگان دنباله دار و بی دنباله و قران های عجیب آسمانی و از خواجه نصیر و خواجه شیراز و شیخ بهایی و شاه نعمت الله ولی و ...


در واقع یک ویژگی این کتاب، تلفیق همه نوع اطلاعات زمین شناسی و جوی و غیر طبیعی با نقلهای دینی و محاسبات نجومی و استفاده از کشف و شهود و شعر و ادب شاه نعمت اللهی و موارد مشابه دیگر است. همه چیز از نظر ایشان دلالت بر قرب امر ظهور در حوالی سال ۱۴۳۱یا آن حوالی دارد که حوالی سال ۸۹ می شود.


این مسأله البته در داخل کشور ما جنبه باوری و اعتقادی بین مخالف و موافق دارد. اخباری ها و ساده دلان و بافندگان کلام از شماری از منبری ها اسم و رسم دار که سیما آنها را بزرگ کرد، و شبیه العرفاءها و تازه به دوران رسیده‌های در عرصه دینداری یک طرف اند و مراجع تقلید و بزرگانی که صد البته دعا می کنند که حضرت ظهور کند اما چنان که امام خمینی در ولایت فقیه نوشت :«‌از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال می‌گذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، آیا در طول این مدت مدید احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود و هر که هر کاری خواست بکند؟ هرج و مرج است؟ ... اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است»



.... آری آنها یک طرف و مراجع طرف دیگر هستند و حتی از احتمال نزدیکی این مطالب با ظهور بابی دیگر سخن گفتند. به هر حال در داخل کشور از دید تحلیلی به این مطالب توجهی ندارند. مقصود آن که در داخل کشور به این حرفها توجه علمی و اجتماعی و روانشناسانه نمی‌شود، اما هستند کسانی که در خارج از کشور نگاهی دیگری به این قضایا دارند و از زوایای دیگری به آن توجه می کنند که کتاب Apocalyptic Islam and Irannian Shi,ism از آن دسته است که سال ۲۰۰۹منتشر شد.

 

حالا باید این قبیل آثار را بخوانیم و ببینیم در این باره چه گفته‌اند و چه تحلیل کرده‌اند. درست گفته اند یا آنها هم از سمت دیگری از بام افتاده‌اند. البته خبر دارم که پایان نامه هایی توسط دانشجویان خودمان در باره افکار منجی گرایان در باره برخی از ادوار تاریخ ایران نوشته شده که باید مطالب خواندنی داشته باشد.


آخرین پرسش من این است که چطور شدکه ما، یعنی  نسل قدیمی و اول انقلاب و بعد از ما  نسل جدید از «انتظار مذهب اعتراض» و کتاب «خورشید مغرب» آقای حکیمی عبور کردیم و سر  از این حرفهای ظهور نزدیک است درآوردیم و نیروی عظیمی را از همه جای مملکت به این حرفها اختصاص دادیم و هزینه زیادی برای آن کردیم؟

 

راستش برای خودم متاسفم که چرا این کتاب را سال ۸۳ نخوانده بودم تا قدری جلوتر از آنچه الان هستم می‌بودم. حرفهایی که زدم یک نوع پرسش بود و صرف پرسش. قصدی جز طرح یک مسأله نداشتم.


خدا رحمت کند امام را که یکی از علمای امروز حوزه گفتند که وقتی ایشان به دیدن یکی از علما آمد از برخی از روایات اسلامی و رابطه آنها با نهضت اسلامی و انقلاب پرسیدم، بدون لحظه‌ای فرمودند: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون و اجازه ندادند من حرف دیگری در این باب بزنم. معنای آن سخن این بود که افرادی که برای ظهور تعیین وقت می‌کنند، دروغگو هستند. وخدا آن مرد را رحمت کند که وقتی در چهارم خرداد ۵۹ فخرالدین حجازی آنچنان از او ستایش کرد که بوی غلو می‌داد، امام با وی برخورد کردند که سبب وهن کلام آن استاد خطابه شد.

 

و نکته اخیر که آقایی به نام مهدی غفاری در میان مبلغان ماه رمضان سال جاری گفته بود که به واسطه ناآگاهی مردم بیش از سه هزار مدعی دروغین امام زمان در زندانها هستند. البته شاید خبر درست نقل نشده یا عدد کم و زیاد بوده، اما این فقط یکی از آثار« ظهور نزدیک است» است. اگر این خبر درست باشد باید گفت به اندازه مدعیان امام زمان در طول تاریخ، گویی در این چند سال مدعی ظهور کرده، اما بنده این خبر را قبول ندارم مگر آن که محافل رسمی آن را تایید کنند. اصل خبر را می توانید در گوگل سرچ کنید و آن وقت پیدا کنید پرتغال فروش را.


پیشنهاد نوعی مدیریت جهانی با کشورهای جنبش عدم تعهدکه  بیش از دو سومشان نامسلمان هستند و وصل کردن آن به قیام مهدی (ع) و عرضه یک تعریف تازه که نوعی التقاط شگفت و تازه است در آخرین خطابه رئیس در جنبش عدم تعهد جالب بود: «خوشبختانه اهداف ما در مدیریت مشترک جهانی، همان آرمان مشترک انبیاء‌الهی و صالحان در استقرار عدالت، عشق و صلح پایدار در تمام گیتی است. خداوند بزرگ وعده داده است، روزی که ملت‌ها آماده بشوند و اراده کنند، این آرمان بزرگ توسط موعود ملل، عاشق حقیقی انسانها و عدالت‌گستر حقیقی حضرت مهدی(عج) با همراهی حضرت عیسی (ع) و همه صالحان و عدالت طلبان و آزادی خواهان در جهان مستقر خواهد شد».



صد البته که ما هم مشتاقیم حضرتش ظهور کند اما خودش نوع مدیریت جهانی و سهم ملتها و دولتهای مسلمان و نامسلمان را معین نماید.

 




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر