صادق زیباکلام ۲۵ بهمن ۱۳۹۱
جو بایدن معاون رییسجمهور آمریکا صراحتا هفته پیش در مونیخ اعلام کرد که واشنگتن حاضر است تا با ایران خیلی جدی و مستقیم وارد مذاکره شود.
قبلا هم اوباما رییسجمهور مشابه همین موضعگیری را اعلام کرده و برای مقامات ارشد ایران هم مستقیما نامهای به همین مضمون نوشته بود. سوال اساسی این است که هدف آمریکاییها از بیان آمادگی برای مذاکره مستقیم با ایران کدام است؟ آیا آمریکاییها واقعا خواهان مذاکره مستقیم با ایران هستند و آیا در صورت پاسخ مثبت ایران، میتوان به حاصل چنین مذاکرهای امیدوار بود؟ یا اینکه آمریکاییها در پیشنهاد مذاکره با ایران جدی نیستند و برای حفظ ظاهر چنین پیشنهادهایی میدهند؟ اگر آمریکاییها در پیشنهاد مذاکره جدی نیستند، در آنصورت هدف آنها از طرح مذاکره مستقیم چیست؟
به بیان دیگر اگر فرض بگیریم که آمریکاییها در پیشنهاد مذاکره جدی نیستند، در آنصورت هدف آنها از طرح پیشنهاد مذاکره چیست؟
در پاسخ باید به یک نکته اساسی درباره مذاکره با ایران در فرهنگ سیاسی جامعه آمریکا اشاره داشت. برخلاف ایران که مذاکره کردن با آمریکا بدل به یک تابوی سیاسی، ایدئولوژی و عقیدتی است، در آمریکا به هیچ روی چنین نیست. برای ما نفس یا هدف مذاکره کردن با آمریکا بدل به یک نقطه عظیم ایدئولوژیک شده، به این معنا که محتوای مذاکره با آمریکا مهم نیست بلکه نفس مذاکره است که مهم است. به بیان سادهتر، اگر کسی در ایران پیشنهاد مذاکره بدهد و خودش هم مذاکره را انجام دهد و بالفرض کلی هم امتیاز برای ایران بگیرد، هیچکدام اینها مهم و مطرح نیست. تنها چیزی که برای ما اهمیت ندارد، آن است که حاصل مذاکره چه بوده و مذاکرهکننده ایرانی چه دستاوردهایی برای کشور به دست آورده.
علت این وضعیت آن است که آمریکا برای ما به عنوان تجسم ظلم، کفر، تجاوز، ضدیت با اسلام، یا انقلاب، استثمار مردم جهان و مفاهیمی از این دست شده است. اما در آمریکا اساسا نگاه ایدئولوژیک به مسئله مذاکره با ایران وجود ندارد. ایران کشوری است مثل هرکشور دیگری. و اساسا نفس مذاکره کردن با آن نه به معنای سازشکاری یا عقبنشینی تلقی میشود و نه برعکس گفتن اینکه ما با ایران هرگز مذاکره نمیکنیم. به عنوان موضعگیری اصولی و انقلابي.
اساسا نفس گفتوگو و مذاکره در فرهنگ غرب امری کاملا بدیهی و طبیعی است. آمریکاییها سالها با ویتنامیها در پاریس مذاکره میکردند ضمن آنکه با تمام قوا هم با آنان در حال جنگ بودند طبیعی است که اگر آمریکاییها به خواستههایی که در مورد ایران دارند، نتواند پشت میز مذاکره برسند و دلیلی ندارد که ایران را تحریم کنند یا بدتر از آن به دنبال درگیری نظامی بروند.
در راس خواستههای آنان فعالیتهای غنیسازی ایران است. اگر آنان بتوانند از طریق مذاکره مستقیم یا در قالب ۵+۱ یا به هر شکل و صورتی دیگر با ایران به توافق برسند، برای آنان خیلی مطلوبتر است. برای آمریکاییها هدف مهم است و مذاکره یا غیرآن صرفا وسیلهای است برای رسیدن به آن هدف در ایران اما به دلیل عدم درک درست از فرهنگ و هنجارهاي سیاسی آمریکاییها، پیشنهاد مذاکره از سوی آنان همواره به عنوان مقدمه فریب و نیرنگ تلقی میشود.
اتفاقا آمریکاییها در مورد مذاکره هم صداقت دارند، هم خیلی جدی هستند. چرا که مذاکره کمهزینهترین گزینه برای تحقق خواستههایشان است. کلام آخر اینکه پیشنهاد مذاکره با ایران از جانب آمریکا بهدلایل روشن سیاسی و اجتماعی حاکم در ایران و نوع نگاه حاکم در ایران، هرگز راه به جایی نخواهد برد. چراکه نفس مذاکره با آن(صرفنظر از آنکه حاصل کار چه باشد)، امری خطا و ضدملی تلقی میشود
امام زمان (ع) فرمود:برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید، همانا این کار برای خودتان گشایش خواهد بود.
چهارشنبه، بهمن ۲۵، ۱۳۹۱
چرا پیشنهاد مذاکره با آمریکا راه به جایی نمیبرد؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر