جمعه، اسفند ۰۴، ۱۳۹۱

شش‌ ماه به ظهور-قسمت اول


    روزانه‌ شاهد اتفاقات‌ زيادي‌ هستيم‌ و اخبار متنوعي‌ را مي‌شنويم‌. در نقطه‌اي‌ زمزمه‌اي‌ ويرانگر و در نقطة‌ ديگر طوفاني‌ خانمان‌برافكن‌ رخ‌ مي‌دهد.
در كشوري‌ كودتاي‌ نظامي‌ مي‌شود و در كشوري‌ ديگر جنگ‌ و كشتاري‌ وحشيانه‌ را نظاره‌ مي‌كنيم‌. هواپيمايي‌ در اينجا سقوط‌ مي‌كند و تصادفي‌ هولناك‌ در آنجا رخ‌ مي‌دهد. پشت‌ سرهم‌ و بدون‌ حتي‌ لحظه‌اي‌ توقف‌ اين‌ جريان‌ها به‌ وقوع‌ مي‌پيوندند.
مردم‌ اگر اين‌ همه‌ اخبار و اطلاعات‌ را خود به‌ خود از ياد نبرند خود تلاش‌ مي‌كنند كه‌ آنها را فراموش‌ كنند. آيا هيچ‌ از خود پرسيده‌ايم‌ شايد برخي‌ از اين‌ اتفاقات‌ نويد نزديك‌ شدن‌ لحظه‌ ديدار و زمان‌ ظهور مهدي‌(ع‌) باشند؟
بسياري‌ از مردم‌ ما اصلاً نمي‌دانند كه‌ نشانة‌ ظهور يعني‌ چه‌، چون‌ تا به‌ حال‌ چيزي‌ در اين‌ باره‌ نشنيده‌اند و خود هم‌ به‌ دنبال‌ جستجوي‌ چنين‌ مطلبي‌ نبوده‌اند.
لذا با ديدن‌ چنين‌ جريان‌هايي‌ هيچ‌ چيز به‌ ذهن‌ آنها خطور نمي‌كند. متأسفانه‌ برخي‌ از افراد هم‌ كه‌ در مورد بعضي‌ از اين‌ نشانه‌ها حرف‌هايي‌ شنيده‌اند وقتي‌ آنها را مي‌بينند و يا خبر آن‌ را مي‌شنوند چنان‌ بي‌تفاوت‌ رد مي‌شوند كه‌ گويي‌ اتفاقي‌ نيفتاده‌ است‌.
نتيجه‌ مواجه‌ شدن‌ بعضي‌ ديگر هم‌ با اين‌ وقايع‌ چيزي‌ جز ايجاد شك‌ و شبهه‌ در اذهان‌ آنها نيست‌. آنهم‌ به‌ حدي‌ كه‌ قدرت‌ تشخيص‌ خود را به‌ كل‌ از دست‌ داده‌ و مبهوت‌ و متحير مي‌شوند.
با توجه‌ به‌ اين‌ همه‌ بي‌خبري‌ سعي‌ كرده‌ايم‌ تا آنجا كه‌ مي‌شود پردة‌ ابهام‌ را از مسئله‌ نشانه‌هاي‌ ظهور حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) بزداييم‌ و به‌ شكل‌ جديدي‌ اين‌ مطلب‌ را طرح‌ كنيم‌. به‌ طوري‌ كه‌ هر فرد مؤمن‌ و متعهدي‌ بتواند با پيگيري‌ جريان‌ها برحسب‌ تاريخ‌ وقوع‌ آنها چشم‌انتظار آمدن‌ حضرت‌ و ديگر حوادث‌ و وقايع‌ مرتبط‌ با آن‌ باشد. 
بسياري‌ از نويسندگان‌ نشانه‌هاي‌ ظهور را به‌ دو دسته‌ حتمي‌ و غيرحتمي‌ دسته‌بندي‌ مي‌كنند و به‌ طرح‌ و بحث‌ آنها مي‌پردازند. برخي‌ ديگر هم‌ به‌ طور اجمالي‌ و فشرده‌ با نگاهي‌ گذرا به‌ اين‌ مطلب‌ رد مي‌شوند.
در حالي‌ كه‌ در زمان‌ حاضر آنچه‌ مهم‌ است‌ اين‌ است‌ كه‌ هر فرد بتواند با پيگيري‌ اين‌ حوادث‌ در دام‌ آنها كه‌ به‌ دروغ‌ ادعاي‌ مهدويت‌ مي‌كنند نيفتاده‌ و به‌ خاطر كثرت‌ و وفور اتفاقات‌ دچار سردرگمي‌ نگردد.
اين‌ سلسله‌ مقالات‌، نيمه‌ دوم‌ سالي‌ را كه‌ آخرين‌ سال‌ غيبت‌ است‌ و به‌ ظهور حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) ختم‌ مي‌شود، به‌ تصوير مي‌كشد.
براي‌ استخراج‌ مجموعه‌ اين‌ رويدادهاي‌ پي‌ درپي‌، به‌ آن‌ دسته‌ از احاديث‌ تمسك‌ جسته‌ايم‌ كه‌ به‌ تاريخ‌ خاصي‌ اعمّ از روز، ماه‌ يا سال‌ اشاره‌ داشته‌اند كه‌ بحمداللّه‌ همه‌ علائم‌ حتميه‌ در اين‌ محدوده‌ گنجيده‌اند.
البته‌ لازم‌ است‌ بگوييم‌ كه‌ بسياري‌ از علائم‌ ظهور حضرت‌، زمان‌ خاصي‌ را مشخص‌ نمي‌كنند و از همين‌رو در اين‌ مقالات‌ چندان‌ به‌ آنها نپرداخته‌ايم‌ و برخي‌ را هم‌ كه‌ لازم‌ بود پيش‌ از ورود به‌ بحث‌ راجع‌ به‌ ماه‌هاي‌ سال‌ قبل‌ از ظهور مطرح‌ شوند، در بخش‌ اول‌ مطالب‌ آورده‌ايم‌ :

انواع‌ ظهور 
همانگونه‌ كه‌ غيبت‌ حضرت‌ ولي‌ عصر(ع‌) به‌ دو بخش‌ صغري‌ و كبري‌ تقسيم‌ شده‌ است‌ در مورد ظهور حضرتش‌ هم‌ ظهور اصغر و ظهور اكبر (فجر مقدس‌) را مي‌توان‌ ديد.
براي‌ واضح‌تر شدن‌ اين‌ مطلب‌ بايد گفت‌: 
غيبت‌ صغري‌ آن‌ زماني‌ مطرح‌ شد كه‌ شيعيان‌ پس‌ از مدت‌ها ارتباط‌ مستقيم‌ و از نزديك‌ با امام‌ زمان‌ خويش‌(ع‌) هنوز چندان‌ آمادگي‌ فهم‌ و قبول‌ بحث‌ غيبت‌ و نديدن‌ ايشان‌ را نداشتند؛
چرا كه‌ نمي‌دانستند بدون‌ حضور امام‌ چگونه‌ مي‌توان‌ از سويي‌ با يكديگر همراه‌ و همگام‌ و متحد بود و از سوي‌ ديگر احكام‌ شرعي‌ و مسايل‌ ديني‌ را استنباط‌ و استخراج‌ كرد. علاوه‌ بر ده‌ها مطلب‌ ديگري‌ كه‌ آنها را به‌ سوي‌ امامشان‌ متوجه‌ مي‌كرد و بايد در عصر غيبت‌ خود بر عهده‌ مي‌گرفتند.
هر چند در عصر غيبت‌ صغري‌ اين‌ طور نبود كه‌ هر كس‌ بتواند به‌ خدمت‌ حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) برسد ليكن‌ با وجود چهار نايب‌ حضرت‌، ارتباط‌ شيعيان‌ همچنان‌ با امام‌ خويش‌ برقرار بود، تا مبادا به‌ خاطر اين‌ تغيير وضعيتف ناگهاني‌ دچار حيرت‌ و سردرگمي‌ شوند.
در طول‌ اين‌ مدت‌ كه‌ حدود 70 سال‌ طول‌ كشيد تا حدي‌ موضوع‌ غيبت‌ براي‌ شيعيان‌  جا افتاد و از لحاظ‌ ذهني‌ و فكري‌ براي‌ حضور در عصر غيبت‌ كبري‌ آماده‌ شدند.
همانند اين‌ جريان‌ را در آن‌ سوي‌ قضيه‌ هم‌ خواهيم‌ داشت‌؛ يعني‌ همانطور كه‌ عصر غيبت‌ به‌ دو بخش‌ صغري‌ و كبري‌ تقسيم‌ شد تا مردم‌ با مفهوم‌ غيبت‌ علاوه‌ بر آشنايي‌، انس‌ بگيرند، در مورد ظهور هم‌ چنين‌ مطلبي‌ صادق‌ است‌ و عصر ظهور به‌ دو بخش‌ اصغر و اكبر (فجر مقدس‌) تقسيم‌ مي‌گردد.
در عصر ظهور اصغر هر چند مردم‌ توفيق‌ زيارت‌ حضرتش‌ را پيدا نمي‌كنند ليكن‌ حوادثي‌ را مشاهده‌ مي‌كنند كه‌ مقدمات‌ ظهور اكبر به‌ شمار مي‌آيند و مردم‌ را براي‌ زندگي‌ در آن‌ زمان‌ آماده‌ مي‌كنند.
اين‌ تقسيم‌بندي‌ را مي‌توان‌ از برخي‌ روايات‌ برداشت‌ كرد. مثلاً در برخي‌ احاديث‌ حضرت‌ را به‌ خورشيد فروزان‌ تشبيه‌ نموده‌اند. به‌ خوبي‌ مي‌دانيم‌ كه‌ پيش‌ از غروب‌ خورشيد اشعه‌هاي‌ آفتاب‌ تا مدت‌ معيني‌ مي‌ماند و پس‌ از آن‌ سياهي‌ شب‌ بر آسمان‌ سايه‌ مي‌افكند و طلوع‌ خورشيد هم‌ سريعاً واقع‌ نمي‌شود
بلكه‌ پس‌ از آنكه‌ زمان‌ اذان‌ صبح‌ شد به‌ مرور هوا روشن‌ شده‌ و در پي‌ آن‌ شعاع‌هاي‌ نوراني‌ خورشيد در آسمان‌ پديدار مي‌شود.حضرت‌ مهدي‌(ع‌) هم‌ كه‌ خورشيد تابان‌ آسمان‌ امامتند، خواهي‌نخواهي‌، پيش‌ از آنكه‌ وجود مقدسشان‌ بخواهد بر همگان‌ ظاهر و آشكار گردد، بايد ظهور اصغري‌ داشته‌ باشند كه‌ زمينه‌ ساز آن‌ ظهور اكبر گردد.
البته‌ نبايد توقع‌ داشت‌ كه‌ شرايط‌ غيبت‌ صغري‌ با ظهور اصغر يكسان‌ باشد. همانطور كه‌ آنچه‌ از خورشيد پيش‌ از غروب‌ و پس‌ از طلوعش‌ مي‌بينيم‌ يكسان‌ نيست‌. 
برخي‌ از مسائلي‌ كه‌ شايد در عصر ظهور اصغر ديده‌ شوند از اين‌ قرار است‌: 

1. بالا رفتن‌ سطح‌ فهم‌ عمومي‌ و پيشرفت‌ دانش‌ و فناوري‌ 
در اين‌ عصر پيشرفت‌هاي‌ علمي‌ عظيم‌ و اكتشافات‌ محير العقولي‌ از بشريت‌ ديده‌ مي‌شود كه‌ پيش‌ از آن‌ سابقه‌ نداشته‌ است‌. همان‌ انساني‌ كه‌ تا دو قرن‌ قبل‌ بر چهارپايان‌ سوار مي‌شد و به‌ اين‌ سوي‌ و آن‌ سو مي‌رفت‌ اين‌ روزها از اتومبيل‌ و هواپيما استفاده‌ مي‌كند و تلفن‌، تلويزيون‌، راديو، كامپيوتر و... جزئي‌ از زندگي‌ روزمره‌اش‌ شده‌ است‌. منابع‌ نفتي‌ و معادن‌ فلزات‌ مختلف‌ را استخراج‌ كرده‌ و تا آنجا كه‌ بتواند براي‌ استفاده‌ خود به‌ كار مي‌برد. اين‌ تحولات‌ به‌ قدري‌ است‌ كه‌ به‌ اندازه‌ كل‌ تحولات‌ علوم‌ و فنون‌ بشري‌ تا قرن‌ نوزدهم‌ كه‌ ابتداي‌ آن‌ است‌ برابري‌ مي‌كند.
چنين‌ تحوّل‌ علمي‌ و صنعتي‌ را مقدمه‌ ظهور حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) برشمرديم‌؛ چرا كه‌ لازم‌ است‌ همه‌ آنها كه‌ بناست‌ با حضرتش‌ بيعت‌ كنند، عظمت‌ آن‌ دسته‌ از مواهب‌ و نعماتي‌ را كه‌ به‌ آن‌ حضرت‌ عنايت‌ شده‌ درك‌ كنند.
اينكه‌ حضرت‌ مثلاً در يك‌ چشم‌ برهم‌ زدن‌ از شرق‌ عالم‌ به‌ غرب‌ مي‌روند يا در زمان‌ ظهور يارانشان‌ در حالي‌ كه‌ شب‌ در رختخواب‌ خويش‌ بوده‌اند صبح‌ در خدمت‌ آن‌ حضرت‌ قرار مي‌گيرند. بايد بدانيم‌ كه‌ مافوق‌ قدرت‌ بشري‌ است‌.
بنابر آنچه‌ در ميان‌ علما مشهور است‌ معجزات‌ پيامبران‌ و كرامات‌ ائمه‌ (ع‌) الزاماً بر اساس‌ آن‌ علوم‌ و فنوني‌ بود كه‌ در آن‌ عصر زندگي‌ مي‌كردند.
پس‌ حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) هم‌ در آن‌ زمان‌ ظاهر مي‌شوند كه‌ دانش‌ و تكنولوژي‌ و فنون‌ و تسليحات‌ به‌ حداكثر رشد خود رسيده‌ باشد و بشر بتواند با ساخت‌ سفينه‌هاي‌ فضايي‌ به‌راحتي‌ بر مريخ‌ گام‌ نهاده‌ و اختراعات‌ مختلف‌ خود را در آنجا مستقر كند.
در آن‌ عصري‌ كه‌ انسانها تنها با اينترنت‌ و يا ديگر وسايلي‌ كه‌ تاكنون‌ اختراع‌ شده‌اند و يا پس‌ از اين‌ اختراع‌ خواهند شد از نقاط‌ دور دست‌ با هم‌ صحبت‌ مي‌كنند معجزه‌ ايشان‌ اين‌ خواهد بود كه‌ بدون‌ استفاده‌ از هيچ‌ ابزار و وسيله‌اي‌ سخنش‌ را به‌ گوش‌ تمام‌ ساكنان‌ زمين‌ برساند و همه‌ هم‌ به‌ زبان‌ خود آن‌ را بفهمد. 
مسلماً دانشمندان‌ و متفكراني‌ كه‌ از مغزهاي‌ الكترونيكي‌، وسايل‌ مدرن‌، ماهواره‌ها و... براي‌ ايجاد ارتباطات‌ صوتي‌ وتصويري‌ در اقصي‌ نقاط‌ جهان‌ استفاده‌ مي‌كنند،
در مقابل‌ اين‌ كرامت‌ حضرت‌ ـ كه‌ بدون‌ استفاده‌ از هيچ‌ وسيله‌ ماهواره‌اي‌، صوت‌ و تصوير خويش‌ را به‌ هر جا كه‌ بخواهد منتقل‌ مي‌كند ـ سرتسليم‌ فرود مي‌آورند و آن‌ حضرت‌ را غير از ديگران‌ يافته‌ و اعمالش‌ را خارق‌العاده‌ مي‌شمارند و با ايمان‌ آوردن‌ آنها ديگران‌ هم‌ حتماً به‌ آن‌ وجود مقدس‌ ايمان‌ خواهند آورد.
در روايات‌ آمده‌ است‌ كه‌ حضرت‌ و يارانشان‌ از ابرها براي‌ رفت‌ و آمد خويش‌ استفاده‌ مي‌كنند.   طبيعتاً آن‌ دسته‌ مخترعان‌ و سازندگان‌ هواپيماها و ماهواره‌ها و سفينه‌هاي‌ فضايي‌ در مقابل‌ چنين‌ وسيله‌ نقليه‌اي‌ احساس‌ خواري‌ مي‌كنند.
مضاف‌ بر اينكه‌ چنين‌ ديدگاه‌ها و اكتشافات‌ علمي‌ به‌ انسان‌ها قدرت‌ درك‌ و فهم‌ كرامات‌ حضرت‌ مهدي‌ (ع‌) را مي‌دهد كه‌ به‌ طور طبيعي‌ هر كس‌ نمي‌تواند چنين‌ اعمالي‌ را انجام‌ دهد. به‌ عبارت‌ ديگر خداوند متعال‌ نظريات‌ علمي‌ اين‌ زمان‌ را به‌ آن‌ حد از رشد مي‌رساند كه‌ زمينه‌هاي‌ ظهور اكبر (فجر مقدس‌) فراهم‌ شود.
مجتبي‌ السادة‌ 
ترجمه‌: محمود مطهري‌ نيا 
منبع : موعود
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر