سیدمحمدرضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم، در گفتوگویی با ماه نامه«نسیم بیداری» مجلس ششم را مدافع جان و مال ایرانیان نامید و از تحصن نمایندگان مجلس ششم حمایت کرد.
به گزارش خبرآنلاین اهم مطالب این مصاحبه د رادامه می آید:
[درباره تایید انتخابات مجلس ششم پایتخت، پس از نامه شورای نگهبان به مقام معظم رهبری]شوراینگهبان عقبنشینی نکرد بلکه بر سر مواضع خود ایستاد و هفتصدهزار رای مردم را باطل کرد، بیش از این نمیتوانست کاری انجام دهد. دلیل تایید انتخابات تهران، شگفتآور بودن این انتخابات و پیروزی قاطع و بدون حرفوحدیث اصلاحطلبان بود. با این حال این نهاد تاجایی که توانست بر سر مواضع خود ایستاد و سرانجام نیز با جایگزینکردن فردی به جای آقای رجایی، انتخابات را تاییدکرد. فردی که در انتخابات بعد مجلس، حتی یک رای هم به رایهای او افزوده نشد. یعنی سقف جایگاه آنها در جامعه، همان بود و تا به حال هم اگر کم نشدهباشد، مسلما افزایش نیافته است. به نظر میرسد این، رمز مقاومت در برابر انتخابات آزاد است.
مجلس ششم یک قدم محسوب میشد، البته نه یک قدم معمولی بلکه یک قدم بزرگ. ارزیابی غیرواقعبینانه این بود که ما فکر میکردیم بخشهای دیگر حکومت به قانون اساسی و رای مردم احترام میگذارند. این ارزیابی ما ارزیابی خوش بینانهای بود و گمان میکردیم این افراد حاضرند رای مردم را بپذیرند و قاعده بازی را رعایت کنند. ما در مجلس ششم با جریانی روبهرو بودهایم که جز قدرت هیچچیز را نمیشناخت. این گروه، رسیدن به قدرت را با هر ابزاری مجاز میشمرد و اندیشههای ماکیاولیستی را تحت ابزار و شعارهای مقدس، گسترش داد. یکی از بزرگترین دستاوردهای مجلس ششم، افتادن پرده از صورت این جریان بود.
مشارکت قبل از انتخابات اولویتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را اعلام کرد. حداقل لیدرهای اصلاحات برنامه داشتند. ... ما در پایان مجلس ششم عملکرد این مجلس را منتشر و اعلام کردیم که این برنامههای ما قبل از ورود به مجلس بود و و این لیست کارهایی است که انجام شده. ما بیش از 70درصد از برنامههای خود را عملی کردیم.
من قبول ندارم که کابینه اول خاتمی قویتر بود کما اینکه اعتقاد دارم که کابینه دوم قویتر بود.
با احترام به آقای دکتر مهاجرانی، به نظر من هیچ وزیر ارشادی به اندازه آقای مسجدجامعی منشا خیر نبوده است.
من اگر قرار بود کابینه بچینم که به اینصورت نمیچیدم. در مجلس ششم این دیدگاه وجود نداشت که اگر کسی که ما میخواهیم معرفی نشود، ما قهرکرده و به خانه میرویم.
یکی از مظلومیتهای مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که رسانههای عمومی در دست مخالفان آنان بود. این رسانهها روز را شب و شب را روز جلوه میدادند و در مقابل کاری از دست ما برنمیآمد. تلویزیون حتی تصاویر مجلس را به صورت گزینشی پخش میکرد. هنگام ترک مجلس توسط نمایندگان مجلس ششم، نرخ بیکاری ازحدود بیست درصد به 11درصد رسیدهبود. تورم کاهش یافته و به 5/10درصد رسیدهبود. نرخ سرمایهگذاری خارجی افزایش یافتهبود و... ما برای اولین بار پس از انقلاب رشد اقتصادی نزدیک به 8درصد را تجربه کردیم. آن هم با نرخ نفت بشکهای بهطور متوسط 20 دلار. این اقدامات در حالی انجام شد که کارشکنیهای زیادی صورت میگرفت. وزیر را در خیابان میزدند و معاونوزیر را دستگیر میکردند، نمایندگان را به زندان میانداختند و در عین حال مرتب این تبلیغات را مطرح کردند که مردم گرسنهاند. اگر اقدامات ما سیاسی بود آمارها حکایت دیگری داشت.
مجلس ششم را به سیاسیبودن متهم میکنند در حالی که مجلس باید سیاسی باشد. همچنان که مدرس را الگوی خود قرار میدهند که فردی کاملا سیاسی بود. این فرد مگر چند تا قانون اقتصادی تصویب کرد؟ جز این بود که در برابر قدرت مطلقه میایستاد؟ از سوی دیگر شما میتوانید آمارهای سال 83 را با آمارهای کنونی مقایسه کنید تا مشخص شود که ما در آن زمان از چه موقعیتی برخوردار بودیم. دولت نیز امروز در بدترین وضعیت از نظر مشروعیت قرار گرفته، به گونهای که علمای ما نیز حاضر به پذیرش رئیس دولت نیستند. ما در آن زمان خدمت آقایان میرسیدیم و در جریان انتقادات قرار میگرفتیم و پاسخها و توضیحات خود را نیز به آنان میدادیم.
برای ما به عنوان نماینده مجلس ششم، همین افتخار بس است که الان مردم در خیابان به ما میگویند که خدا پدر شما را بیامرزد. ما در زمان شما راحتتر زندگی میکردیم. ...تاریخ نشان خواهد داد که هرکدام از مجالس در کارنامه اقتصادی در کدام رتبه قرار خواهند گرفت.
من اصلا اقتصاد سوسیالیتی را قبول ندارم. من معتقد به اقتصاد بازار آزاد، توام با نظارت دولت هستم...من هیچ وقت شعار چپ ندادم.
آن زمانی که جناح چپ وجود داشت، من هنوز بچه بودم.
هیچ حادثهای با حادثه ردصلاحیت 2500 نفر از کاندیداهای مجلس برای تعطیلی جمهوریت برابری نمیکرد. مجلس احساس کرد که با این اقدام، فاتحه جمهوریت خوانده شدهاست. دوم اینکه عنوان میشود هدف از تحصن، تامین منافع خودشان بودهاست. ما در همان زمان اعلام کردیم که ما 80 نفر از نمایندگان مجلس، در انتخابات شرکت نمیکنیم، اما به حقوق 2500 نفر دیگر رسیدگی شود. بر این اساس تحصن تنها کاری بود که قابلیت اجرا داشت.
اگر در زمان تحصن رسانه در دست ما بود، تمام مردم از آن آگاه میشدند. اما در آن زمان ما تحریم کامل شده بودیم.
[در پاسخ به این پرسش که آیا درست است که به سران تحصن پیشنهاد داده بودند که دو روز تحصن را تعطیل کنید تا تایید صلاحیت صورت بگیرد]در جریان تحصن توافقات خوبی انجام شد اما این توافقات اجرایی نشد و حتی حکم رهبری را زیر پا گذاشتند. مشخص کرده بودند که این افراد نباید حضور داشته باشند تا تایید صلاحیت انجام شود. ما هم پذیرفتیم اما برخی نهادهای نظارتی به قرار خود در مورد بقیه تجدیدنظرها عمل نکردند.
[در پاسخ به این پرسش که در یک حرکت سیاسی، مهمترین مساله، پیشبینی گام بعدی حرکت است. به نظر میرسد نمایندگان متحصن هیچ برنامهای برای گام بعدی خود در صورت نرسیدن به اهداف تعیین شده نداشتند.]این پرسش شما پاسخ دارد، ولی در حال حاضر مایل نیستم درباره آن سخن بگویم.
اگر روند تعریف نظام در شعار استقلال، آزادی و جمهوریاسلامی باشد، مجلس ششم چهره تابناکی از نظام نشان داد. به لحاظ تامین منافع کشور، هیچکس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خدمت نکرد. اصلاحطلبان توانستند آمریکا را منزوی و اتحادیه اروپا را از آمریکا جدا کنند....این مجلس توانست اسلام رحمانی و مروت و اخلاق را ترویج کند. هیچ مجلسی به اندازه مجلس ششم از جان و مال مردم حمایت نکرد. مجلس ششم در طول تاریخ پارلمان ایران اگر نخواهیم بگوییم بینظیر، باید تاکید کنیم کمنظیر بودهاست.
به گزارش خبرآنلاین اهم مطالب این مصاحبه د رادامه می آید:
[درباره تایید انتخابات مجلس ششم پایتخت، پس از نامه شورای نگهبان به مقام معظم رهبری]شوراینگهبان عقبنشینی نکرد بلکه بر سر مواضع خود ایستاد و هفتصدهزار رای مردم را باطل کرد، بیش از این نمیتوانست کاری انجام دهد. دلیل تایید انتخابات تهران، شگفتآور بودن این انتخابات و پیروزی قاطع و بدون حرفوحدیث اصلاحطلبان بود. با این حال این نهاد تاجایی که توانست بر سر مواضع خود ایستاد و سرانجام نیز با جایگزینکردن فردی به جای آقای رجایی، انتخابات را تاییدکرد. فردی که در انتخابات بعد مجلس، حتی یک رای هم به رایهای او افزوده نشد. یعنی سقف جایگاه آنها در جامعه، همان بود و تا به حال هم اگر کم نشدهباشد، مسلما افزایش نیافته است. به نظر میرسد این، رمز مقاومت در برابر انتخابات آزاد است.
مجلس ششم یک قدم محسوب میشد، البته نه یک قدم معمولی بلکه یک قدم بزرگ. ارزیابی غیرواقعبینانه این بود که ما فکر میکردیم بخشهای دیگر حکومت به قانون اساسی و رای مردم احترام میگذارند. این ارزیابی ما ارزیابی خوش بینانهای بود و گمان میکردیم این افراد حاضرند رای مردم را بپذیرند و قاعده بازی را رعایت کنند. ما در مجلس ششم با جریانی روبهرو بودهایم که جز قدرت هیچچیز را نمیشناخت. این گروه، رسیدن به قدرت را با هر ابزاری مجاز میشمرد و اندیشههای ماکیاولیستی را تحت ابزار و شعارهای مقدس، گسترش داد. یکی از بزرگترین دستاوردهای مجلس ششم، افتادن پرده از صورت این جریان بود.
مشارکت قبل از انتخابات اولویتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را اعلام کرد. حداقل لیدرهای اصلاحات برنامه داشتند. ... ما در پایان مجلس ششم عملکرد این مجلس را منتشر و اعلام کردیم که این برنامههای ما قبل از ورود به مجلس بود و و این لیست کارهایی است که انجام شده. ما بیش از 70درصد از برنامههای خود را عملی کردیم.
من قبول ندارم که کابینه اول خاتمی قویتر بود کما اینکه اعتقاد دارم که کابینه دوم قویتر بود.
با احترام به آقای دکتر مهاجرانی، به نظر من هیچ وزیر ارشادی به اندازه آقای مسجدجامعی منشا خیر نبوده است.
من اگر قرار بود کابینه بچینم که به اینصورت نمیچیدم. در مجلس ششم این دیدگاه وجود نداشت که اگر کسی که ما میخواهیم معرفی نشود، ما قهرکرده و به خانه میرویم.
یکی از مظلومیتهای مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که رسانههای عمومی در دست مخالفان آنان بود. این رسانهها روز را شب و شب را روز جلوه میدادند و در مقابل کاری از دست ما برنمیآمد. تلویزیون حتی تصاویر مجلس را به صورت گزینشی پخش میکرد. هنگام ترک مجلس توسط نمایندگان مجلس ششم، نرخ بیکاری ازحدود بیست درصد به 11درصد رسیدهبود. تورم کاهش یافته و به 5/10درصد رسیدهبود. نرخ سرمایهگذاری خارجی افزایش یافتهبود و... ما برای اولین بار پس از انقلاب رشد اقتصادی نزدیک به 8درصد را تجربه کردیم. آن هم با نرخ نفت بشکهای بهطور متوسط 20 دلار. این اقدامات در حالی انجام شد که کارشکنیهای زیادی صورت میگرفت. وزیر را در خیابان میزدند و معاونوزیر را دستگیر میکردند، نمایندگان را به زندان میانداختند و در عین حال مرتب این تبلیغات را مطرح کردند که مردم گرسنهاند. اگر اقدامات ما سیاسی بود آمارها حکایت دیگری داشت.
مجلس ششم را به سیاسیبودن متهم میکنند در حالی که مجلس باید سیاسی باشد. همچنان که مدرس را الگوی خود قرار میدهند که فردی کاملا سیاسی بود. این فرد مگر چند تا قانون اقتصادی تصویب کرد؟ جز این بود که در برابر قدرت مطلقه میایستاد؟ از سوی دیگر شما میتوانید آمارهای سال 83 را با آمارهای کنونی مقایسه کنید تا مشخص شود که ما در آن زمان از چه موقعیتی برخوردار بودیم. دولت نیز امروز در بدترین وضعیت از نظر مشروعیت قرار گرفته، به گونهای که علمای ما نیز حاضر به پذیرش رئیس دولت نیستند. ما در آن زمان خدمت آقایان میرسیدیم و در جریان انتقادات قرار میگرفتیم و پاسخها و توضیحات خود را نیز به آنان میدادیم.
برای ما به عنوان نماینده مجلس ششم، همین افتخار بس است که الان مردم در خیابان به ما میگویند که خدا پدر شما را بیامرزد. ما در زمان شما راحتتر زندگی میکردیم. ...تاریخ نشان خواهد داد که هرکدام از مجالس در کارنامه اقتصادی در کدام رتبه قرار خواهند گرفت.
من اصلا اقتصاد سوسیالیتی را قبول ندارم. من معتقد به اقتصاد بازار آزاد، توام با نظارت دولت هستم...من هیچ وقت شعار چپ ندادم.
آن زمانی که جناح چپ وجود داشت، من هنوز بچه بودم.
هیچ حادثهای با حادثه ردصلاحیت 2500 نفر از کاندیداهای مجلس برای تعطیلی جمهوریت برابری نمیکرد. مجلس احساس کرد که با این اقدام، فاتحه جمهوریت خوانده شدهاست. دوم اینکه عنوان میشود هدف از تحصن، تامین منافع خودشان بودهاست. ما در همان زمان اعلام کردیم که ما 80 نفر از نمایندگان مجلس، در انتخابات شرکت نمیکنیم، اما به حقوق 2500 نفر دیگر رسیدگی شود. بر این اساس تحصن تنها کاری بود که قابلیت اجرا داشت.
اگر در زمان تحصن رسانه در دست ما بود، تمام مردم از آن آگاه میشدند. اما در آن زمان ما تحریم کامل شده بودیم.
[در پاسخ به این پرسش که آیا درست است که به سران تحصن پیشنهاد داده بودند که دو روز تحصن را تعطیل کنید تا تایید صلاحیت صورت بگیرد]در جریان تحصن توافقات خوبی انجام شد اما این توافقات اجرایی نشد و حتی حکم رهبری را زیر پا گذاشتند. مشخص کرده بودند که این افراد نباید حضور داشته باشند تا تایید صلاحیت انجام شود. ما هم پذیرفتیم اما برخی نهادهای نظارتی به قرار خود در مورد بقیه تجدیدنظرها عمل نکردند.
[در پاسخ به این پرسش که در یک حرکت سیاسی، مهمترین مساله، پیشبینی گام بعدی حرکت است. به نظر میرسد نمایندگان متحصن هیچ برنامهای برای گام بعدی خود در صورت نرسیدن به اهداف تعیین شده نداشتند.]این پرسش شما پاسخ دارد، ولی در حال حاضر مایل نیستم درباره آن سخن بگویم.
اگر روند تعریف نظام در شعار استقلال، آزادی و جمهوریاسلامی باشد، مجلس ششم چهره تابناکی از نظام نشان داد. به لحاظ تامین منافع کشور، هیچکس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خدمت نکرد. اصلاحطلبان توانستند آمریکا را منزوی و اتحادیه اروپا را از آمریکا جدا کنند....این مجلس توانست اسلام رحمانی و مروت و اخلاق را ترویج کند. هیچ مجلسی به اندازه مجلس ششم از جان و مال مردم حمایت نکرد. مجلس ششم در طول تاریخ پارلمان ایران اگر نخواهیم بگوییم بینظیر، باید تاکید کنیم کمنظیر بودهاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر