طنز
- تو رو واسه چی گرفتن؟ / - هیچی میگن مانتوت «مشاركتیه»! / - زیر بار نرییا! این مانتو فوق فوقش «مجاهدین انقلاب اسلامیه». اگه اون چاك بغلش نبود كه راحت «كارگزاران» به حساب میاومدی. زود ولت میكردن.
شهرام شكیبا در خبرآنلاین نوشت: برخی معتقدند كه بدحجابها غرضهای سیاسی دارند. در چند سال اخیر بارها در خبرها با جملاتی با همین فحوا برخورد داشتهام. حتی گاه كسانی مدعی شدهاند كه برخی از بدحجابها از جریانهای برانداز پول دریافت میكنند.
موقعیت اول
مادر: ببین پسرم این دختر به درد تو نمیخوره.
پسر: آخه چرا؟
مادر: ما توی خونوادهمون آدم سیاسی و مخالف نداریم. این جور آدما خطرناكن. مشكل دارن.
پسر: آخه از كجا میدونی؟ یعنی من همكلاس دانشگاهم رو نمیشناسم؟
مادر: خب نمیشناسی. سادهای دیگه. من از نوه مرضیه خانوم كه باهاش دوسته تحقیق كردم.
پسر: اون از كجا میدونه آخه؟
مادر: از روی حجابش فهمیده. تو سادهای پسرم. این دختره از بابت وضع لباس و پوشش توی دانشگاه كاملا خودیه. وقتی میره سینما، با دولت مشكل داره. توی جمعهای فامیلیشون، اقدام علیه امنیت ملی میكنه. توی نامزدی دوستش، رسماً عامل بیگانهست. توی استخر هم كلاً براندازه! حالا فهمیدی!
موقعیت دوم
[داخل یك ون نیروی انتظامی كه متعلق است به طرح امنیت اجتماعی و برخورد با بدحجابها. چندین زن بدحجاب داخل ون هستند. ماشین به سرعت در حركت است. راننده كه سرباز وظیفه است سعی میكند داخل آیینه نگاه نكند كه چشمش به آنها نیفتد. دائم زیر لب استغفرالله و لا اله الا الله میگوید و آه میكشد. هر بار كه در آیینه نگاه میكند، فرمان از دستش رها میشود و ماشین قیقاج میرود. زنها جیغ میكشند و جناب سروان كه كنار دست او نشسته چشم غره میرود. همه زنها با هم در حال حرف زدن هستند.]
(1)
- تو رو واسه چی گرفتن؟
- هیچی میگن مانتوت «مشاركتیه»!
- زیر بار نرییا! این مانتو فوق فوقش «مجاهدین انقلاب اسلامیه». اگه اون چاك بغلش نبود كه راحت «كارگزاران» به حساب میاومدی. زود ولت میكردن.
(2)
- تو رو واسه چی گرفتن؟
- من پشت موهام بیرون بود.
- خب اینكه میشه در حد «محسن رضایی»؛ گیری بهش نیست.
- بدشانسی آوردم. یهو باد اومد، روسریم افتاد. الان به اتهام «كروبی» دارن منو میبرن.
(3)
- این مانتوت چه قشنگه. از كجا خریدی؟
- همین پاساژ اون ور خیابون. برو بهش بگو مانتوی بالا تنه «دوم خردادی» میخوام. همه رنگشو داره. ولی این با شلوار تنگ دمپا «اوبامایی» خوشگل میشه.
(4)
- تو چرا گریه میكنی؟
- من هیچ تقصیری نداشتم. مانتوم مناسب بود. یه موتوری داشت میزد بهم، خوردم زمین، یهو شدم فتنهگرِ براندازِ عامل بیگانه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر