بازی را باخته اید برادران!
باشگاه خبرنگاران کم بود، وطن امروز و فارس نیوز و بولتن نیوز و سایرین هم اضافه شدند! پرده دری و داستان گویی از روابط غیراخلاقی دست اندرکاران بی بی سی فارسی، نقل این روزهای خروجی رسانه های ظاهرا انقلابی شده است.
قصد ندارم آنچه در درون کارکنان بی بی سی فارسی می گذرد را تحلیل کنم. چرا که اساسا خبری ندارم که بر اساس آن به تحلیل برسم. چیزی که برای من جالب است، اصرار دوستان انقلابی برای پرداختن به این قصه هاست. آنهم با اینهمه پشتکار (و خلاقیت!) و بی پروایی.
داستان به همین جا ختم نمی شود. وبلاگ های قلابی، پیج های دروغین در فیس بوک و امثال آن، اکانت های جعلی و… دسته گل های جدید برخی از برادران زحمتکش ما هستند که بازی را به جاهای باریک می کشانند.
لازم به توضیح نیست که من نه تنها دل خوشی از بی بی سی فارسی و حقوق بگیران آن ندارم، بلکه بخاطر اینهمه بی وطنی و کارگزاری روباره پیر از این حضرات نفرت دارم. اما نمی توانم از این سئوال هم بگذرم که چرا روابط جنسی این با آن و ناز و ادای فلانی و بهمانی زیر میز و پشت پرده و درون اتاق تحریریه بی بی سی فارسی اینقدر جذاب شده که رسانه هایی با این عظمت، براحتی اخلاق و حیا را کنار گذاشته و از رختخواب گزارشگران فارسی بی بی سی، تحلیل دسته اول ارائه می کنند؟!
بنظرم پاسخ به این سئوال چندان دشوار نیست. در جنگ رسانه ای جمهوری اسلامی با غرب، این ماشین پروپاگاندای غربی است که صحنه گردانی می کند. صدا و سیما بعنوان پیشانی رسانه ای نظام، با بیش از ۴۵ هزار پرسنل و صدها میلیارد بودجه و امکانات از پس چند شبکه ماهواره ای آنور آبی بر نمی آید.
رسانه ملی نه در خبر، نه در تحلیل، نه در سرگرم کردن طبقات میانی جامعه، نه در خلاقیت رسانه ای، نه در معرفی چهره های جدید و نه در هیچ عرصه دیگری از این نبرد رسانه ای موفق نبوده است. کار به جایی رسیده که مسئولان خلاق شبکه ۳ مجبورند بعلت فقدان برنامه جذاب سرگرم کننده در پربیننده ترین زمان (یعنی ساعت نه تا ده شب) گلچینی از برنامه صبحگاهی ویتامین ۳ را نشان بدهند!
سریال های خسته کننده و بی محتوا، تله فیلمهای کودکانه و آبکی، اخبار یکسویه، تحلیل های بی اساس، چهره های تکراری، فضای کاملا بسته و چشمه خشک شده خلاقیت و ابتکار در رسانه ملی آنچنان زمینه را برای جولان شبکه های ماهواره ای فراهم کرده که افتتاح این شبکه و آن شبکه و پخش همزمان یک سریال در چند شبکه و اتفاقات اینچنینی هم نمی توانند کاری از پیش برند.
تا همینجا هم فقط و فقط انحصار رسانه ای صدا و سیماست که آن را سرپا نگه داشته؛ وضعیت رسانه ملی مانند خودرو سازان است که تنها به برکت بسته بودن بازار و عدم امکان رقابت، به زور محصولاتشان را به برخی از مردم تحمیل می کنند!
خدا لیونل مسی و کریس رونالدو و یحیی گل محمدی و امثالهم را برای تلویزیون حفظ کند که برای چند ساعت در هفته می توانند مخاطب را پای جعبه جادویی بکشانند و لااقل برای لحظاتی، بازار شبکه های ماهواره ای را از رونق بیندازند.
بی بی سی فارسی هر هویتی که داشته باشد، در درجه اول یک شبکه "خبری" است. صدا و سیما در خبر، حداقل بیست سال از شبکه های روز دنیا فاصله دارد. لذا با این فضای بسته و این سیاست گذاری معیوب، نمی تواند مخاطب را به بی بی سی بی اعتماد کند. در نتیجه، باشگاه خبرنگاران جوانش براه میفتد و از تختخواب این و آن خبر می دهد؛ بلکه تا حدودی بر ضعف مفرط صدا و سیما در خبررسانی و تحلیل سرپوش بگذارد!
مدیران رسانه ملی هنوز هم نمی فهمند که آن چیزی که بی بی سی را بی بی سی کرده، "تکنیک"، "شعور رسانه ای"، "مخاطب شناسی" و "ابتکار" است، نه اینکه سردبیر با مجریان رابطه ضربدری داشته یا مثلثی و مربعی! این سیاست گذاری درست و هوشمندی رسانه ای است که باعث شده کارگزار رسانه ای روباه پیر در عین طرفداری از غرب، قامت بیطرفی و حرفه ای گری بر تن کند و دروغ هایش را باورپذیر جلوه دهد.
حالا مدام دوره بیفتند و اکانت جعل کنند و وبلاگ بسازند که ثابت کنند کدام مجری فاسد است و کی با کی رابطه داشته و … !
دستگاه رسانه ای جمهوری اسلامی، با این سیاست گذاری انحصاری و با این مدیران نالایق، بازی را به دشمن واگذار کرده و انعکاس (یا حتی اثبات) فساد اخلاقی کارکنان بی بی سی فارسی یا جاهای دیگر، چیزی را عوض نمی کند.
امام زمان (ع) فرمود:برای تعجیل در فرج و ظهور من بسیار دعا کنید، همانا این کار برای خودتان گشایش خواهد بود.
پنجشنبه، دی ۲۸، ۱۳۹۱
بازی را باخته اید برادران!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر