پنجشنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۰

سیماى کلى دوران ظهور

 بخش اول
با آنکه قرآن کریم معجزه جاوید پیامبر ما در همه زمانهاست ، اما مى توان گفت پیشگوئى هاى پیامبر از سرنوشت بشر و تحولات گوناگون اسلام در مسیر تاریخ ، و خبر از مجد و عظمت و پیروزى دوباره اسلام در جهان ، از معجزه هاى دیگر آن پیامبر عظیم الشأن است .
 عصر ظهور اسلام که موضوع این کتاب است ، در واقع همان عصر ظهور مهدى موعود ( عج ) است .
 در احادیثى که ” صحابه پیامبر ” ، ” تابعین ” ، نویسندگان ” صحاح ” و ” دایرة المعارف هاى حدیثى ” ( ۱ ) مذاهب مختلف اسلامى از رسول خدا ( صلى الله علیه وآله ) نقل کرده اند ، هیچ فرقى میان ” عصر ظهور اسلام ” و ” عصر ظهور مهدى موعود ” گذاشته نشده است ، در این احادیث که به ” احادیث بشارت نبوى ” معروف است ، به ظهور مهدى موعود مژده داده شده و تعداد آنها بالغ بر صدها حدیث است و چنانچه احادیث امامان معصوم را بر آنان اضافه کنیم ، تعداد احادیث بشارت نبوى به هزاران حدیث خواهد رسید . چرا که ائمه هدى آنچه براى ما نقل مى کنند از رسول خدا بیان مى کنند .
 بر پایه احادیث ، منطقه عمومى ظهور حضرت ، شامل کشورهاى یمن ، حجاز ، ایران ، عراق ، منطقه شام و فلسطین ، مصر و مغرب عربى است . سیمایى که این احادیث از اوضاع جهان و اوضاع منطقه ظهور در آن دوران ارائه مى کنند سیمائى کلى ست که بسیارى از حوادث بزرگ را همراه با جزئیات آن در کنار نام اشخاص و مکان ها بیان نموده و من تلاش کرده ام تا تصویر شفاف دوران ظهور را به شکل دقیق و بهم پیوسته از میان احادیث ، استخراج و در دسترس عموم مسلمانان قرار دهم .
 در این فصل ، ابتدا ، نگاهى به فضاى عمومى عصر ظهور مى افکنیم :
 احادیث ما بیانگر آن است که ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) پس از یک رشته حوادث مقدماتى منطقه اى و بین المللى از شهر مکه آغاز خواهد شد . در سطح منطقه ظهور ، ابتدا دو دولت هوادار آن حضرت در ایران و یمن تشکیل مى گردد . یاوران ایرانى حضرت ، دولت خود را سالها قبل از ظهور برپا مى کنند و پس از قرار گرفتن در یک جنگ طولانى ، آنرا با پیروزى به پایان مى برند . اندکى قبل از ظهور ، در بین ایرانیان دو شخصیت برجسته بر مسند قدرت تکیه مى زنند ، یکى مردى خراسانى ست که در قالب یک چهره سیاسى و دیگرى شخصى به نام شعیب فرزند صالح که در قالب یک چهره نظامى بروز مى کنند . ایرانیان به رهبرى آنان ، نقش مهمى در حرکتهاى ظهور حضرت برعهده مى گیرند .
 و اما یاران یمنى حضرت ، نهضت خود را تنها چند ماه قبل از ظهور آغاز مى کنند . به نظر مى رسد که یمنى ها علاوه بر آماده کردن مقدمات ظهور ، در حوادث آن روز حجاز که با خلأ سیاسى روبرو خواهد بود ایفاى نقش خواهند کرد .
 در حجاز ، پادشاهى به نام عبدالله که از خاندان معروف آن سرزمین است ، به قتل مى رسد ، او آخرین پادشاه سرزمین حجاز خواهد بود . در پى این حادثه بر سر جانشینى او اختلافات فراوانى ایجاد مى شود . این اختلافها به خلأ سیاسى در منطقه حجاز منتهى گشته و تا ظهور حضرت ادامه مى یابد :
 ” آنگاه که عبدالله بمیرد ، مردم در انتخاب جانشین او به توافق نرسند ، اختلاف ها آغاز شود و این اختلاف به خواست خداوند ، تا ظهور مولایتان تداوم یابد . بطورى که دوران سلطنتهاى طولانى به پایان رسد و عمر حکومت حاکمان به چند ماه و چند روز کاهش یابد . ابو بصیر مى گوید : عرض کردم : آیا این دوران طولانى خواهد بود ؟ فرمود : هرگز . “
 پس از قتل عبدالله ، اختلافها به درگیرى میان قبائل حجاز تبدیل مى گردد :
 ” از نشانه هاى ظهور ، حادثه اى است که بین مکه و مدینه رخ مى دهد . به امام عرض کردم حادثه چیست ؟ فرمود : بر اثر تعصبهاى قبیله اى ، میان مکه و مدینه فلانى پانزده نفر از سران قبیله فلان را خواهد کشت ” .
 در حدیثى از عبدالرحمان بن سیابة آمده است : 
” امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : چگونه خواهید بود روزگارى که شما را نه دسترسى به امامى هدایتگر باشد و نه دانشى روشنگر . در حالى که گروهى از شما از گروه دیگر متنفر و گریزانید . در آن آزمایش خوبان و مخلصان از دیگران شناخته شوند . جنگ و اختلاف بالا گیرد بطورى که قدرت ، در آغاز روز به دست کسى افتد و در پایان همان روز از او گرفته شده و به قتل رسد ( ۲ ) ” .
 در همین حال نشانه هاى ظهور آشکار مى گردد و شاید بزرگترین نشانه ، همان نداى آسمانى است که به نام حضرت در روز بیست و سوم ماه رمضان به گوش جهانیان مى رسد .
 سیف پسر عمیره چنین مى گوید :
 ” نزد منصور ( خلیفه عباسى ) بودم . او بى مقدمه خطاب به من گفت : اى سیف بن عمیره ، به یقین منادى از آسمان ندا خواهد داد و نام مردى از فرزندان ابو طالب را خواهد خواند . گفتم : اى امیرالمؤمنین جانم فداى شما باد ! آیا به این سخن ایمان دارید ؟ گفت : آرى ، سوگند به کسى که جانم در دست اوست ، این همان چیزى است که به گوش خود شنیده ام .
 گفتم : اى امیر مؤمنان ، این حدیث را پیش از این نشنیده بودم .
 گفت : اى سیف ، آنچه شنیدى حق است . وقتى آن حادثه به وقوع پیوندد ، نخستین کسانى که نداى آسمانى را پاسخ دهند مائیم ، چرا که آن ندا ، مردى از عموزادگان ما را مى طلبد !
 گفتم : مردى از فرزندان فاطمه ( علیها السلام ) ؟
 گفت : آرى اى سیف . اگر این سخن را از محمد بن على ( امام محمد باقر ( علیه السلام ) ) نشنیده بودم ، اگر تمام مردم روى زمین هم برایم نقل مى کردند ، نمى پذیرفتم . اما گوینده این خبر ، محمد بن على است “ با این نداى آسمانى ، حضرت ارتباط با برخى از یاران خود را آغاز مى کند و پس از آن ، در همه جاى عالم سخن از ” مهدى موعود ” بر زبانها جارى مى گردد . سینه ها مالامال از مهر و محبت او مى شود . دشمنان از ظهورش بیمناک و جستجو براى دستیابى به آن وجود مبارک را آغاز مى کنند .
 میان مردم شایع مى شود که او در شهر مدینه است . حکومت حجاز یا نیروهاى خارجى ، از سپاه سفیانى که در سوریه مستقر است یارى مى طلبد تا شاید بتواند بر اوضاع داخلى مسلط شده وجنگهاى قبیله اى حجاز را پایان دهد .
 سپاهیان سفیانى وارد مدینه مى شوند . آنها هر مرد هاشمى را که مظنون به نظر برسد دستگیر و زندانى و بسیارى از آنان و هوادارانشان را به قتل مى رسانند . بر اساس روایت حماد ، در این حوادث ، سفیانى ، لشکر ویژه اى را براى تعقیب و بازداشت فرزندان زهرا ( علیها السلام ) گسیل مى کند . این لشکر تمامى فرزندان آل محمد را شناسائى و روانه زندان کرده و به کوچک و بزرگ آنان ترحم نمى کند . مردى بدست این لشکر ویژه کشته مى شود ، اما حضرت به همراه شخصى به نام منصور ، نگران و هراسان – همچون خروج موسى هنگام تعقیب فرعونیان – از مدینه خارج مى گردند ، لشکر ویژه سفیانى در تعقیب آنان به تلاش خود ادامه مى دهد . اما حضرت به سلامت وارد مکه مى شود .
 در شهر مکه حضرت فعالیت خود را بار دیگر آغاز وارتباطات گسترده اى با یاران خود برقرار مى کند تا آنکه شب دهم محرم فرا مى رسد . شامگاهان پس از نماز عشا ، نهضت مقدس آن حضرت از حرم شریف و از کنار بیت الله الحرام با صدور بیانیه اى براى اهالى مکه آغاز مى گردد . بلافاصله ، دشمنان حضرت براى نابودى او وارد عمل مى شوند . اما یاران مهدى ( عج ) پیرامونش حلقه زده و بشدت از او محافظت مى کنند . پس از ساعاتى ، یاران حضرت بر مسجد و بر شهر مکه مسلط مى شوند .
 صبح روز دهم محرم ، حضرت با صدور بیانیه اى به زبانهاى مختلف مردم عالم ، جهانیان را به یارى خود دعوت مى کند . او در این پیام اعلام مى کند که مدتى در شهر مکه مى ماند تا معجزه اى که جد بزرگوارش حضرت محمد مصطفى ( صلى الله علیه وآله ) وعده داده عملى گردد . معجزه اى که طى آن لشکرى از دشمنان حضرت که به تعقیب او پرداخته و براى مقابله با وى رهسپار مکه هستند ناگهان ناپدید مى شوند گوئى که زمین دهان گشوده و همه را یکجا بلعیده است ! دیرى نمى پاید که این معجزه عملى مى گردد و سپاه سفیانى که از مدینه بسوى مکه در حرکت است ، ناپدید مى شود !
 ” سپاه سفیانى چون به بیابانهاى مدینه رسد خداوند ناپدیدشان سازد و این حادثه همان است که در کلام خداوند آمده است : اى کاش مى دیدى که آنان وحشت زده اند و راه گریزى ( برایشان ) نیست و از جایى نزدیک گرفته شوند ( ۳ ) ” .
 هنگامى که آنان به بیابان برسند ، ناپدید گردند . کسانى که پیشاپیش رفته اند ، باز گردند تا از ماجرا باخبر شوند اما خود نیز به همان سرنوشت گرفتار شوند و آنانکه در پشت لشکر مى آیند ، خود را به محل حادثه رسانند و آنان نیز به سرنوشت محتوم دیگران بپیوندند ( ۴ ) . “
 پس از این معجزه ، حضرت با سپاهى بیش از ده هزار نفر رهسپار مدینه مى شود و پس از نبردى کوتاه با نیروهاى دشمن ، شهر را آزاد مى کند . با آزادى دو حرم شریف ( مکه و مدینه ) آزادى سرزمین حجاز و کنترل آن به پایان مى رسد ، حضرت از مدینه به سوى عراق روان مى گردد . در این مسیر سپاه ایرانیان و مردم آن دیار به رهبرى مرد خراسانى و شعیب بن صالح به امام ( علیه السلام ) پیوسته و با آن حضرت بیعت مى کنند .
 امام به سرزمین عراق وارد مى شود . ابتدا اوضاع داخلى را سامان مى بخشد . سپس گروههاى باقیمانده از لشکر سفیانى را شکست داده و شورشیان متفرقى را که در گوشه و کنار تلاش هاى بى ثمرى علیه امام دارند ، سرکوب مى کند . آنگاه عراق را به عنوان مرکز حکومت و شهر کوفه را پایتخت آن قرار مى دهد .
 با این اقدام حضرت ، کشورهاى یمن ، حجاز ، ایران ، عراق و دولتهاى خلیج ، یکپارچه تحت فرماندهى و رهبرى آن وجود مبارک قرار مى گیرد .
 بر اساس برخى روایتها پس از فتح عراق ، نخستین جنگ حضرت با ترک ها خواهد بود :
 ” اولین پرچمى که براى جنگ برافراشته شود ، جهت مقابله با ترکان است که به شکست آنان منتهى گردد ( ۵ ) . “
 ترک در احادیث ما به تمام ساکنان مشرق زمین گفته شده است ، از این رو ممکن است منظور از این گروه ترکهاى عثمانى یا حتى روسها باشند .
 سپس ، حضرت سپاه بزرگ و مجهز خود را آماده کرده و به سوى قدس شریف حرکت مى کند . سفیانى که هنوز در دمشق مستقر است ، در برابر حضرت موضع مى گیرد . سپاه امام در نزدیک دمشق در منطقه اى به نام ” مرج عذراء ” فرود مى آید .
 سرانجام حضرت و سفیانى وارد گفتگو مى شوند . اما با توجه به حمایتهاى گسترده مردم شام از حضرت ، سفیانى از موقعیت ضعیفى برخوردار است به طورى که سفیانى بر اساس بعضى روایتها آماده واگذارى قدرت به حضرت مى گردد ، ولى گروهى از یهودیان و رومیان که از حامیان پشت پرده سفیانى اند به همراه معاونانش وى را سرزنش کرده و از این تصمیم برحذر مى دارند . سرانجام سفیانى با بسیج تمام نیروهاى خود و حامیانش وارد نبردى سنگین و بزرگ با حضرت مى گردند . نبردى که جبهه ساحلى آن از عکّا در فلسطین تا انطاکیه در ترکیه و جبهه داخلى آن از طبریه تا دمشق و قدس امتداد مى یابد .
 اما در این نبرد ، خداوند ، دشمنان حضرت را به خشم و غضب خود گرفتار و آن سپاه بزرگ و مجهز را به دست تواناى یاران مهدى موعود ، تار و مار مى کند ، به گونه اى که اگر یکى از افراد دشمن ، پشت سنگى مخفى گردد ، سنگ به سخن مى آید و مى گوید : اى مسلمان ! این یهودى پشت من پنهان شده ، او را بکش !
 با این نصرت و یارى آشکار الهى ، امام مهدى موعود ( عج ) پیروزمندانه بر قدس شریف وارد مى شود .
با شکست سنگین یهود و حامیانشان بدست حضرت ، آتش خشم غربى هاى مسیحى شعلهور مى شود و آنها با سرعت علیه حضرت و مسلمانان اعلان جنگ مى کنند . اما خبر حادثه غیر منتظره بزرگى ، همه نقشه ها را ، نقش بر آب مى سازد :
 فرود حضرت عیسى مسیح از آسمان به زمین !

بخش دوم
با شکست سنگین یهود و حامیانشان بدست حضرت ، آتش خشم غربى هاى مسیحى شعلهور مى شود و آنها با سرعت علیه حضرت و مسلمانان اعلان جنگ مى کنند . اما خبر حادثه غیر منتظره بزرگى ، همه نقشه ها را ، نقش بر آب مى سازد :

 فرود حضرت عیسى مسیح از آسمان به زمین !

این واقعه که یکى از نشانه هاى بزرگ عصر ظهور ، براى جهانیان است ، شادى و سرور همه مسلمانان و مسیحیان را فراهم مى آورد .

 از احادیث ما مى توان حدس زد که احتمالا حضرت مسیح همان کسى است که بین حضرت مهدى و غربى ها میانجیگرى مى کند تا قرارداد صلحى براى مدت هفت سال میان طرفین بسته شود :

 ” بین شما و رومیان چهار پیمان صلح بسته شود . چهارمین پیمان بدست مردى از فرزندان ” هرقل “ صورت گیرد و هفت سال پایدار ماند . مردى از قبیله عبدالقیس به نام مستور فرزند غیلان از رسول خدا پرسید : چه کسى در آن روز امام و پیشواى مردم خواهد بود ؟ حضرت فرمود : مهدى از فرزندان من ، مردى که چهل ساله مى نماید ، چهره اى همچون ستاره درخشان ، خالى بر گونه را ست ، دو عباى قطوانى ( ۱ ) بر دوش و از جلوه و شکوهى همچون مردان بزرگ بنى اسرائیل برخوردار است ، او گنجهاى زمین را بیرون کشد و شهرهاى شرک را آزاد سازد ” ( ۲ ) بر پایه احادیث ، این پیمان صلح پس از دو ، سه یا هفت سال از طرف غربیها شکسته مى شود و شاید دلیل آن وحشت فراوان آنها از موج عظیمى است که مسیح ( علیه السلام ) در میان غربى ها ایجاد مى کند ، بگونه اى که بسیارى از آنان پذیراى اسلام گشته و از هواداران امام زمان ( عج ) مى گردند . از همین رو اروپائیان پیمان صلح را نقض کرده و با جمع آورى امکانات خود ، در قالب یک میلیون نیروى نظامى ، دست به هجوم غافلگیرانه و گسترده اى به منطقه شام و فلسطین مى زنند :

 ” آنان دست به مکر و حیله زنند و با هشتاد لشکر ، هر لشکر مرکب از دوازده هزار نفر به سوى شما آیند ” ( ۳ ) .

 در این نبرد بزرگ ، مسیح ( علیه السلام ) آشکارا موضع خود را در دفاع از مهدى موعود ( عج ) اعلام مى کند و پشت سر آن حضرت در قدس شریف به نماز مى ایستد .

 جنگ اروپائیان با حضرت در همان محورهاى جنگ قبلى حضرت با سفیانى و نبرد فتح قدس به وقوع مى پیوندد یعنى از عکا در فلسطین تا انطاکیه در ترکیه و از دمشق تا قدس و مرج دابق . اما سرانجام شکست سنگین ، نصیب رومیان و فتح و پیروزى از آنِ مسلمانان مى گردد .

 پس از این پیروزى ، دروازه هاى اروپا و غرب مسیحى به روى حضرت گشوده مى شود .

 ه نظر مى رسد که پس از این حوادث ، مردم بسیارى از کشورهاى اروپائى با شورش علیه دولتهاى خود که مخالف حضرت مسیح و حضرت مهدیند ، اقدام به تشکیل حکومتهائى با هوادارى از آن دو فرستاده خدا مى کنند .

 بعد از فتح اروپا و فرمانروائى حضرت بر آن سرزمین و مسلمان شدن بیشتر مردم ، مسیح ( علیه السلام ) رحلت مى کند و حضرت مهدى ( علیه السلام ) همراه مسلمانان بر پیکر او نماز مى گزارند . روایات مى گویند : امام ( علیه السلام ) مراسم دفن و نماز را آشکارا و در حضور مردم انجام مى دهد ، تا همچون بار اول درباره اش سخن ناروا نگویند . سپس پیکر پاک او را در پارچه اى که دستباف مادرش مریم صدیقه ( علیها السلام ) است کفن نموده و در جوار مزار شریف او در قدس و بر اساس روایتى دیگر ، در جوار پیامبر خدا در مدینه به خاک مى سپارد .

 پس از فتح جهان و تشکیل دولت واحد ، امام ( علیه السلام ) جهت تحقق اهداف الهى در میان ملت هاى مختلف دست به اقدامات گوناگون مى زند . او براى تعالى و شکوفائى زندگى مادى و تحقق رفاه همگان اقدام نموده و در گسترش فرهنگ و دانش ، و بالا بردن سطح آگاهى دینى و دنیایى مردم مى کوشد .

 طبق برخى روایات ، نسبت دانشى که آن حضرت بر علوم مردم مى افزاید ، نسبت ۲۵ به ۲ است ، یعنى اگر مردم تا آن زمان دو بخش از دانش را دارا باشند ، ۲۵ بخش دیگر را بر آن افزوده و در مجموع دانش بشر به ۲۷ درجه ارتقاء مى یابد .

 همچنین در زمان حضرت ، ساکنان زمین به کرات دیگر آسمان راه مى یابند و حتى مرحله اى از درهاى عالم غیب به روى این جهان مادى ، گشوده مى شود ، و افرادى از بهشت به زمین بازمى گردند تا براى مردم آیت و نشانه اى الهى باشند ، علاوه بر آن شمارى از پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) به زمین بازگشته و تا زمانى که خداوند اراده کند ، به حکمرانى مى پردازند .

 در این زمان جنبش دجّال ملعون و فتنه و آشوب او که یک حرکت فریبنده و انحرافى ست آغاز مى گردد ، او با بهره گیرى از پیشرفت رفاه و علومى که در زمان امام ( علیه السلام ) صورت گرفته براى فریب پسران ، دختران و زنان که بیشترین پیروانش را تشکیل مى دهند ، از ابزار و روش هاى مدرن شعبده استفاده مى کند .

 دجال با بهره گیرى از نیرنگ هاى خود موجى از فتنه و آشوب در جهان بوجود مى آورد و بسیارى از مردم ، فریبکارى هاى او را باور مى کنند ، اما حضرت نیرنگ هاى وى را آشکار ساخته و به زندگى او و هوادارانش خاتمه مى دهد .

 این دورنمائى از آغاز حرکت و انقلاب جهانى حضرت مهدى موعود ( علیه السلام ) بود .

 اما آشکارترین حوادث و رویدادهاى قبل از ظهور چنین است :

 ابتدا ، فتنه اى بر امت اسلام وارد مى شود که احادیث ما ، آن را آخرین و سخت ترین فتنه توصیف مى کنند این فتنه با ظهور امام ( علیه السلام ) برطرف مى گردد .

 نکته قابل توجه آن است که ویژگیهاى کلى این فتنه با توطئه سلطه غربى ها بر کشورهاى مسلمان و کشورهاى شرقى هم پیمان آنان در آغاز این قرن ، تطبیق مى کند ، فتنه اى که تمام کشورهاى اسلامى و اعضاء خانواده آنان را در برمى گیرد :

 ” هیچ خانه اى و هیچ مسلمانى از شر آن فتنه در امان نماند . ” ( ۴ )

 ملت هاى کفرپیشه بر کشورهاى مسلمان هجوم مى آورند آنچنانکه گرسنگان آزمند بر سفره چرب و رنگین حمله مى کنند :

 ” به هنگام آن فتنه و آشوب ، گروهى از غرب و گروهى از شرق وارد شده و سرنوشت امت مرا بدست  گیرند . ” ( ۵ ) یعنى بر کشورهاى مسلمان حکومت کنند .

 این فتنه از سرزمین شام ، سرزمینى که دشمنان ما سلطه استعمارى سیاه خویش را از آنجا آغاز نموده ، و آن را کانون پرتو تمدن مى نامند ، شروع مى شود و در پایان به فتنه اى تبدیل مى گردد که در احادیث ما به ” فتنه فلسطین ” معروف است ، سرزمین شام در آن زمان به آبِ درون مشک تشبیه شده که لحظه اى آرام وقرارندارد :

 ” چون فتنه فلسطین برپا شود منطقه شام آشفته و بى قرار گردد ، همچون آب درون مشک ! سپس فتنه برطرف شود در حالى که شما اندک و پشیمانید . ” ( ۶ )

 یعنى آنقدر به دست دشمنان وبه دست یکدیگرکشته مى شویدکه اندک مى شوید .

 بر پایه احادیث در آن زمان ، فرزندان مسلمانان چنان با فرهنگ این فتنه آمیخته و تربیت مى شوند که فرهنگى جز فرهنگ فتنه گران را نمى شناسند . و حکومت هاى ستمگر با احکام کفر بر مسلمانان حکمرانى نموده و آنان را به فجیع ترین وضع شکنجه مى کنند .

 در احادیث ، بانیان این فتنه ، رومیان ( غربیها ) و ترک ها که ظاهراً مراد از آن روسها هستند ، معرفى شده اند .

 وقتى حوادث بزرگ سال ظهور رخ مى دهد ، فتنه گران نیروهاى خود را در منطقه رمله فلسطین و در سمت انطاکیه در ساحل ترکیه ، سوریه و در سمت عربستان ، در مرزهاى سوریه ، عراق و ترکیه مستقر مى کنند :

 ” زمانى که روم وترک ( غرب وروسیه ) علیه شما به پا خیزند و آنان با یکدیگر نیز درگیر شوند ، جنگ و کشتار در جهان رو به افزایش رود ، هواداران ترک ها ، پیشروى کرده و در جزیرة العرب مستقر گردند و افراطیون غربى در منطقه رمله فلسطین موضع گیرند ” ( ۷ ) .

 بر اساس این احادیث ، آغاز ظهور آن بزرگوار از مشرق زمین خواهد بود :

 ” نقطه آغاز ظهور او از سوى مشرق است و چون آن هنگام فرا رسد ، سفیانى خروج کند . ” ( ۸ )

 یعنى ، فراهم ساختن زمینه ظهور آن حضرت ، به دست نژاد سلمان فارسى است . همانها که به دارندگان پرچم هاى سیاه معروفند و نهضت آنان به رهبرى مردى از قم برپا مى گردد :

 ” مردى از قم مردم را به حق دعوت کند . گروهى گرد او جمع شوند که دلهاشان چون قطعه هاى آهن استوار و پولادین و در برابر تندبادها و طوفانها استوارند . از نبرد ، خسته و افسرده نشده و ترس و وحشت برایشان مفهومى ندارد . همواره بر خدا توکل کنند و فرجام نیکو از آن تقوا پیشگان است . ” ( ۹ )

 آنان پس از قیام و نهضتشان ، از دشمنان ( ابرقدرتها ) مى خواهند که در امورشان دخالت نکنند ولى نمى پذیرند :

 ” حق را مى جویند ، اما به آنان سپرده نمى شود ، بار دیگر خواستار آن شوند ، اما راه به جائى نبرند ، با مشاهده این وضع سلاح بر دوش گرفته ، و به مبارزه روى آورند . آنگاه حقوقشان را به رسمیت شناسند ، اما این بار ، آنها نپذیرند ، تا دست به قیام زنند . و پرچم نهضت را رها نکنند تا به دست صاحب شما ( یعنى حضرت مهدى ( علیه السلام ) ) بسپارند . کشته هاى آنان شهیدند ( ۱۰ ) . “

 به گفته روایات دو شخصیت موعود به نامهاى خراسانى که فقیه یا رهبر سیاسى است و شعیب بن صالح ، جوانى گندم گون ، با ریش کم پشت از اهالى رى ، که فرمانده نظامى است ظهور مى کنند و پرچم خود را به امام ( علیه السلام ) تسلیم و در حرکت ظهور حضرت ، با سپاه او مشارکت کرده و شعیب بن صالح به فرماندهى کل نیروهاى حضرت منسوب مى شود .

 همچنین روایات حرکتى را به تصویر مى کشند که در سوریه و توسط عثمان سفیانى آغاز مى شود . او از هواداران غرب و هم پیمان یهودیان است و تمام سوریه و اردن را تحت فرمان خود قرار مى دهد :

 ” خروج سفیانى حتمى است ، این خروج از آغاز تا پایان ، پانزده ماه به طول انجامد . شش ماه آن را به جنگ و کشتار پردازد و وقتى پنج منطقه را به تصرف خود درآورد ، تنها مى تواند نه ماه بر آن مناطق فرمانروائى کند ، نه یک روز بیشتر ! ” ( ۱۱ )

طبق احادیث ، مناطق پنجگانه علاوه بر سوریه و اردن ، احتمالا لبنان را نیز در برگیرد ، ولى وحدتى که سفیانى ایجاد مى کند ، وحدت نامبارکى است که هدف آن ایجاد یک خط دفاع عربى در برابر اسرائیل و پایگاهى براى مقابله با ایرانیانى است که زمینه ساز حکومت حضرت مهدى ( علیه السلام ) هستند .

 بهمین خاطر سفیانى اقدام به اشغال عراق نموده و نیروهایش را وارد آن مى کند :

 ” او تعداد یکصد و سى هزار نیرو به طرف کوفه اعزام و در محلى بنام ” روحاء ” و ” فاروق ” مستقر سازد ، سپس شصت هزار تن از آنان روانه کوفه شده و در محل مقبره حضرت هود ( علیه السلام ) در ” نخیله ” فرود آیند . . .

 گویا من ، سفیانى ( یا همراه و یار او ) را مى بینم که میان خانه هاى شما در کوفه است و منادى او بانگ برمى آورد که هر کس سر یک شیعه على را بیاورد هزار درهم جایزه دارد ! در این هنگام ، همسایه به همسایه اش حملهور شده و مى گوید او از شیعیان على است . ” ( ۱۲ )

 منطقه حجاز به خاطر درگیریهاى داخلى از داشتن یک حکومت قدرتمند بى بهره مى شود . به همین خاطر سفیانى مأموریت مى یابد تا عازم حجاز شده و دولت ضعیف آنجا را تقویت نماید تا آمادگى لازم براى سرکوبى نهضت حضرت مهدى ( عج ) بدست آید ، چرا که علامتهاى ظهور آن حضرت آشکار و زبانزد مردم مى شود و همه در انتظار نهضت رهائى بخش او چشم به راه حوادث مکه مى دوزند .

 نیروهاى سفیانى وارد مدینه مى شوند و با دست زدن به یک رشته عملیات ، موجب فساد و تباهى گسترده در شهر مى گردند .

 ” قیام قائم آل محمد ( عج ) از شهر مکه آغاز مى گردد ” این خبر به سرعت در تمام نقاط عالم منتشر مى شود . لشکر سفیانى بلافاصله به سمت مکه حرکت مى کند ، اما معجزه اى که پیامبر ( صلى الله علیه وآله ) در مورد سپاه سفیانى وعده داده ، به وقوع مى پیوندد : سپاه او قبل از رسیدن به مکه در زمین فرو مى رود و نابود مى شود :

 ” پناهنده اى به خانه خدا پناه برد ، آنگاه سپاهى به سوى او رهسپار شود ، اما همین که به بیابان مدینه رسند ، در زمین فرو روند . ” ( ۱۳ )

 سفیانى پس از تحمل دو شکست خود ، یکى در عراق به دست ایرانى ها و یمنى ها ، و دیگرى در حجاز بواسطه معجزه ، عقب نشینى کرده و باقیمانده

 نیروهاى خود را داخل سرزمین شام جمع مى کند تا براى مقابله با پیشروى سپاه امام به طرف دمشق و قدس ، آماده شود .

 احادیث ما ، نبرد یاران امام زمان ( عج ) با سپاه سفیانى را حماسه اى بزرگ توصیف مى کنند که از عکا تا صور و انطاکیه در ساحل دریاى مدیترانه و از دمشق تا طبریه و قدس در جبهه داخلى امتداد دارد . در این نبرد بزرگ ، غضب الهى بر سفیانى و هم پیمانان یهودى و رومى اش ( غربى ها ) فرود آمده و پس از شکستى سخت و کوبنده ، سفیانى اسیر و کشته مى شود .

 امام زمان ( علیه السلام ) به همراه مسلمانان وارد قدس مى گردد .

 روایات از نهضت دیگرى خبر مى دهند که زمینه ساز حکومت حضرت بوده و در یمن پدید مى آید . رهبر آن نهضت مورد ستایش قرار گرفته و یارى او بر مسلمانان واجب شمرده شده است :

 ” هیچ پرچمى همچون پرچم یمانى هدایتگر نیست ، پس از خروج او فروش سلاح به مردم حرام شود پس به یارى او بشتابید ، سرپیچى از او بر هیچ مسلمانى جایز نیست و هر کس چنین کند اهل آتش خواهد بود ، چرا که او ، مردم را بسوى حق و راه راست فرا خواند . ” ( ۱۴ )

 ک حدیث ، از ورود نیروهاى یمنى به عراق خبر مى دهد که جهت یارى ایرانیان در برابر نیروهاى سفیانى دست به کار مى شوند و ظاهراً سپاه یمانى در یارى حضرت ( علیه السلام ) در حجاز نیز نقش مهمى ایفاء مى کنند .

 حضرت ( علیه السلام ) از کشور مصر بعنوان یک پایگاه مهم فرهنگى و تبلیغى در سطح جهان بهره مى گیرد ، ورود آن حضرت و یارانش به مصر چنین بیان شده است :

 ” آنگاه آنان ( مهدى ( علیه السلام ) و یارانش ) وارد مصر شوند و حضرت بر فراز منبر با مردم سخن گوید . زمین بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه اى گیرد ، و آسمان باران رحمت خود را فرو بارد ، درختان بارور شده و زمین گیاهانش را برویاند و زینت بخش ساکنان خود گردد ، حیوانات وحشى بگونه اى در آرامش و امنیت بسر برند که همچون حیوانات اهلى ، همه جا آسوده به چرا پردازند . علم و دانش دل مردم با ایمان را چنان روشن کند که هیچ مؤمنى از نظر علمى به برادر دینى اش نیاز پیدا نکند . آرى ، آن روز ، این آیه قرآن همه جا جلوه گر شود که مى فرماید ” یغنى الله کلا من سعته ” ( خداوند همگان را از غناى بى کران خویش توانگر سازد ) ” ( ۱۵ )

 احادیث دوران ظهور مى گویند که یهودیان در آخر الزمان روى زمین فتنه و فساد مى کنند و به طغیان و برترى جوئى کشیده مى شوند ، همانطور که خداوند در قرآن بیان نموده اما سرانجام به دست پرچمدارانى از خراسان نابود مى گردند :

 ” چیزى نمى تواند آنان را از تصمیم خود بازگرداند تا آنکه درفش هاى خود را در ایلیاء به اهتزاز درآورند . ” ( ۱۶ ) منظور از ایلیاء ، همان قدس است .

این بار ، شیعیان و ایرانیان هستند که خداوند متعال آنان را علیه یهودیان برخواهد انگیخت :

 ” ما بندگان نیرومندى از خود را علیه شما برانگیزیم ” ( ۱۷ ) .

 شاید منظور این باشد که ایرانیان و شیعیان بخش قابل توجهى از سپاه حضرت ( عج ) را در فتح قدس تشکیل خواهند داد .

 احادیث ، جزئیات سرکوب یهودیان را معین نکرده اند و نگفته اند که این حادثه در یک مرحله اتفاق خواهد افتاد یا در چند مرحله ؟ قبل یا بعد از ظهور ؟ ولى سرانجام کار یهودیان را چنین توصیف مى کنند که نابودى آنان به دست تواناى حضرت و سپاهیانش در یک درگیرى شدید اتفاق مى افتد ، و این در زمانى ست که ” عثمان سفیانى ” حاکم سرزمین شام ، پیش مرگ یهودیان و رومى ها شده و در خط مقدم دفاعى آنها قرار گیرد .

 بنا به نقل روایات ، امام زمان ( علیه السلام ) نسخه هاى اصلى تورات را از درون غارى در انطاکیه و کوهى در فلسطین و دریاچه طبریه بیرون مى آود و با استناد به آن یهودیان را محکوم و نشانه ها و معجزاتى را براى آنان آشکار مى سازد . برخى از یهودیان که پس از آزادى قدس زنده مانده اند ، به حضرت ایمان مى آورند و کسانى که ایمان نمى آورند از سرزمین هاى عربى اخراج مى گردند ( ۱۸ ) .

 به طورى که از احادیث برمى آید ، کمى قبل از ظهور حضرت ، جنگى جهانى رخ مى دهد که ریشه در منطقه شرق عالم دارد ” جنگها در زمین فراوان شود ” از بعضى احادیث چنین فهمیده مى شود که این جنگ بصورت جنگهاى منطقه اى است و در سال ظهور اتفاق مى افتد و خسارتهاى آن نیز متوجه آمریکا و اروپا مى شود :

” آتش ، در مغرب زمین همچون شعله اى که از هیزم فراوان زبانه کشد ، بالا رود ” ( ۱۹ ) ” بین مردم شرق و غرب و حتى میان مسلمانان ایجاد اختلاف شود ، و مردم در اثر هراس و وحشتى که دارند با رنج و  گرفتارى سختى روبرو شوند “ ( ۲۰ )

 همچنین روایات خبر مى دهند که زیانهاى جانى این جنگ که با بیمارى طاعون ، پیش از جنگ و بعد از آن همراه است ، دو سوم ساکنان زمین را در برمى گیرد ، این خسارتها به شکل مستقیم گریبانگیر مسلمانان نمى شود :

 ” حادثه ظهور ، رخ ندهد مگر آنکه دو سوم مردم جهان از بین روند ، پرسیدیم : وقتى دو سوم مردم از بین روند چه کسى باقى مى ماند ؟ فرمود : آیا شما نمى خواهید جزء یک سوم باقیمانده باشید ؟ ” ( ۲۱ )

 پاره اى از روایات ، اشاره دارند که این نبرد در چند مرحله انجام مى پذیرد ، و آخرین مرحله آن بعد از ظهور حضرت مهدى ( علیه السلام ) و آزاد سازى حجاز و ورود حضرت به عراق خواهد بود .

 البته آزاد نمودن حجاز مربوط به نابسامانى و خلأ سیاسى و بحران حکومت آن دیار و حوادث دیگرى است که مشروح آن در فصلهاى بعد خواهد آمد .

ان شاء الله

منبع: کتاب عصر ظهورعلامه کورانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر